موسی، یکی از پیامبران، این مفهوم با واژه «موسی» ۱۳۶ بار و ضمایر آن و آیاتی که این معنا را دارد، آمده است.
چکیده: موسی خالص شده و فرستادهای پیامبر بود. او نزد خدا، آبرومند بود. خدا به مادر موسی وحی کرد: او را در صندوقچهای بگذار و به دریا بینداز. او چنین کرد. خاندان فرعون او را از آب گرفتند و به فرزندی پذیرفتند. در نوجوانی به خطا، شخصی را کشت و از شهر گریخت و به شهر مدین رفت. در آنجا با شعیب پیامبر آشنا شد و با دختر او ازدواج کرد پس از مدّتی با خانواده خود به مصر برگشت. در راه، در وادی مقدّس طُوی، خدا او را به پیامبری برگزید. او را به همراه برادرش، هارون، با عصا و ید بَیضاء و معجزاتی دیگر به سوی فرعون و قوم او فرستاد تا آنها را هدایت کنند. آنها موسی را تکذیب کردند ولی ساحران به او ایمان آوردند. خدا فرعونیان را غرق کرد و موسی و همراهان او را نجات داد. آنها پس از نجات، از موسی اطاعت نکردند. بهانهجویی کردند. گوساله را به پرستش گرفتند. موسی به میعاد رفت و در آنجا خدا الواح را به او داد. موسی مدّتی با عبد صالح بود تا از دانشی که خدا به او داده بود، بیاموزد. بیگمان موسی خالصشده و فرستادهای پیامبر بود (مریم/۵۱). از نسل او (نوح)، داوود، سلیمان، ایّوب، یوسف، موسی و هارون را [هدایت کردیم] و اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم … از پدران، فرزندان و برادران آنها را نیز [هدایت کردیم] و آنان را برگزیدیم و به راهی راست هدایت کردیم. این هدایت خداست که هر کس از بندگان خود را بخواهد با آن هدایت میکند. اگر شرک میورزیدند، قطعاً آنچه انجام میدادند تباه میشد. آنها کسانی بودند که کتاب، داوری و نبوّت به آنها دادیم. … آنان کسانی بودند که خدا آنها را هدایت کرد پس به هدایت آنان اقتدا کن (انعام/۸۴-۹۰). آنان (زکریّا … و موسی) پیامبرانی هستند که خدا به آنها نعمت داد، از فرزندان آدم و از کسانی که با نوح [در کشتی] سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم، اسرائیل و از کسانی که هدایت کردیم و برگزیدیم. هرگاه آیات رحمان بر آنها خوانده میشد، سجدهکنان و گریان به خاک میافتادند. بعد از آنان کسانی جانشین شدند که نماز را تباه کردند و شهوات را پیروی نمودند. بهزودی [سزای] گمراهی را خواهند دید (مریم/۵۸-۵۹). از پیامبران پیمان گرفتیم و از تو، از نوح، ابراهیم، موسی و عیسی، پسر مریم و از آنان پیمانی استوار گرفتیم تا صادقان را از صدقشان بپرسد و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است (احزاب/۷-۸). موسی نزد خدا آبرومند بود (احزاب/۶۹). خدا با او چنانکه باید، سخن گونهی خاص سخن گفت (نساء/۱۶۴). به او حکمت و دانش عطا کردیم (قصص/۱۴). بهراستی به موسی هدایت (غافر/۵۳) و برهانی روشن دادیم (نساء/۱۵۳). بیگمان به موسی کتاب دادیم (بقره/۸۷؛ انعام/۱۵۴؛ هود/۱۱۰؛ اسراء/۲؛ مومنون/۴۹؛ فرقان/۳۵؛ سجده/۲۳؛ فصّلت/۴۵). پس از آنکه نسلهای نخستین را هلاک کردیم، به موسی کتاب دادیم (قصص/۴۳). به موسی کتاب و فرقان دادیم (بقره/۵۳). به موسی و هارون فرقان دادیم و برای متّقین روشنایی و یادآوری است (انبیاء/۴۸). میخواستیم بر کسانى که در آن سرزمین، ضعیف شمرده شده بودند، منّت نهیم. آنان را پیشوایان گردانیم و ایشان را وارث کنیم و در زمین قدرتشان دهیم. میخواستیم به فرعون، هامان و لشکریان آنها، آنچه را که از آن میترسیدند، نشان دهیم. به مادر موسى وحى کردیم که او را شیر بده و چون بر او بیمناک شدى او را در دریا بینداز. نترس و اندوه نخور. ما او را به تو بازمى گردانیم و او را از پیامبران قرار مى دهیم. خاندان فرعون او را برگرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندوهشان باشد. بهراستی فرعون، هامان و سپاهیان آن دو خطاکار بودند. همسر فرعون گفت: [این کودک] نور چشم من و تو خواهد بود. او را نکشید، شاید براى ما سودمند باشد یا او را به فرزندى بگیریم، ولى آنها درنمییافتند. دل مادر موسى تهى گشت. اگر قلب او را استوار نکرده بودیم تا از مومنان باشد، چیزى نمانده بود که آن را افشا کند. به خواهر [موسى] گفت: به دنبال او برو. پس او را از دور دید در حالىکه آنان متوجّه نبودند. از قبل، [شیر] دایگان را بر او حرام گردانیده بودیم. پس [خواهر او] گفت: آیا شما را بر خانواده اى راهنمایى کنم که براى شما او را سرپرستى کنند و خیرخواه او باشند. پس او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشم او روشن شود. غم نخورد و بداند که وعده خدا درست است ولى بیشتر آنان نمى دانند. چون [موسی] به رشد و خود رسید و توانمند شد، به او حکمت و دانش عطا کردیم. نیکوکاران را چنین پاداش مى دهیم. موسی هنگام غفلت اهل شهر به آن داخل شد. دو مرد را دید که با هم زد و خورد میکردند. یکى از پیروان او و دیگرى از دشمنان او بود. آن کس که از پیروان او بود، بر ضدّ کسى که دشمن وى بود از او یارى خواست پس موسى مشتى به او زد و او را کشت. موسی گفت: این کار شیطان است. زیرا او دشمنى گمراه کننده و آشکار است. گفت: پروردگارا، من بر خود ستم کردم. من را ببخش پس خدا از او درگذشت. او آمرزنده مهربان است. گفت: پروردگارا، به پاس نعمتى که بر من ارزانى داشتى، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود. [موسی] صبحگاهان در شهر بیمناک و در انتظار [حادثه اى] بود. ناگهان همان که دیروز از او یارى خواسته بود، با فریاد از او کمک خواست. موسى به او گفت: به راستى که تو آشکارا گمراه هستی. چون خواست به سوى آن که دشمن هر دو نفرشان بود حمله آورد، گفت: اى موسى، آیا مى خواهى مرا بکشى چنانکه دیروز شخصى را کشتى؟ تو فقط مى خواهى در این سرزمین گردنکشی کنی و نمى خواهى از اصلاحگران باشى. از دور دست شهر، مردى شتابان آمد و گفت: اى موسى، سران قوم درباره تو مشورت مى کنند تا تو را بکشند پس [از شهر] خارج شو. من از خیرخواهان تو هستم. موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت. گفت: پروردگارا، من را از قوم ستمکار نجات بده. هنگامی که به جانب مدین روی نهاد، گفت: امید است پروردگارم من را به راه راست هدایت کند. چون به آب مدین رسید گروهى از مردم را بر آن یافت که [دامهاى خود را] آب مى دادند. پشت سر آنان دو زن را یافت که [گوسفندان خود را] دور مى کردند. گفت: منظورتان چیست؟ گفتند: [ما به گوسفندان خود] آب نمى دهیم تا شبانان [گوسفندان خود را] برگردانند و پدر ما پیرى سالخورده است. پس موسی براى آن دو [گوسفندان را] آب داد. آنگاه به سوى سایه برگشت و گفت: پروردگارا، من به هر خیرى که سوی من بفرستى سخت نیازمند هستم. پس یکى از آن دو زن در حالىکه از روی حیا گام بر مى داشت نزد او آمد. گفت: پدرم تو را مى طلبد تا مزد آبی را که به [گوسفندان] ما دادی به تو بپردازد. چون موسی نزد او آمد و سرگذشت خود را بر او حکایت کرد، گفت: نترس که از گروه ستمکاران نجات یافتى. یکى از آن دو [دختر] گفت: اى پدر، او را استخدام کن. زیرا بهترین کسى است که استخدام مى کنى. نیرومند و امین است. [شعیب] گفت: من مى خواهم یکى از این دو دختر خود را به همسری تو درآورم به این شرط که هشت سال براى من کار کنى و اگر ده سال را تمام گردانی، اختیار با تو است و نمى خواهم بر تو سخت بگیرم. من را به خواست خدا از شایستگان خواهى یافت. [موسى] گفت: این [قرارداد] میان من و تو باشد که هر یک از دو مدّت را به انجام رسانیدم بر من تعدّى نباشد و خدا بر آنچه مى گوییم، وکیل است. چون موسى آن مدّت را به پایان رسانید و خانواده خود را [همراه] برد، در کنار طور آتشى دید (قصص/۵-۲۹). آنگاه که آتشی دید (طه/۱۰) پس به خانواده خود گفت: درنگ کنید. من آتشی دیدم (طه/۱۰؛ قصص/۲۹). هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت: من آتشى دیدم (نمل/۷) شاید برای شما از آن خبری بیاورم (قصص/۲۹؛ نمل/۷) یا شعلهای از آن آتش برای شما بیاورم (قصص/۲۹؛ طه/۱۰؛ نمل/۷) شاید که گرم شوید (نمل/۷؛ قصص/۲۹) یا بر آن آتش رهنمونی یابم (طه/۱۰). چون نزد آن (آتش) آمد (نمل/۸) از جانب راست طور به او ندا دادیم، در حالیکه با وی راز گفتیم، او را به خود نزدیک کردیم (مریم/۵۲). آنگاه که نزد آن آمد، ندا داده شد: ای موسی (طه/۱۱) پس هنگامی که نزد آن آمد، از جانب راست وادی در آن جایگاه مبارک، از آن درخت ندا داده شد که ای موسی، بهراستی، من هستم، من، خدا، پروردگار جهانیان (قصص/۳۰). ندا داده شد که پربرکت است آن که در آتش است و آن که در اطراف آن است. منزّه است خدا، پروردگار جهانیان. ای موسی بهراستی این من هستم. خدای شکستناپذیر حکیم (نمل/۸-۹). من پروردگار تو هستم پس کفشهای خود را درآور. تو در وادی مقدّس طوی هستی. من تو را برگزیدهام پس به آنچه وحی میشود، گوش فرا بده. این من هستم خدا. خدایی جز من نیست. پس من را پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار. در حقیقت قیامت آمدنی است. میخواهم آن را پوشیده بدارم تا هر کسی به آنچه میکوشد، جزا یابد. پس هرگز نباید کسی که به آن ایمان ندارد و از هوس خود پیروی کرده است، تو را از آن بازدارد زیرا هلاک خواهی شد. ای موسی، در دست راست تو چیست؟ گفت: این عصای من است. بر آن تکیه میدهم. با آن برای گوسفندانم برگ میتکانم و در آن نیازهای دیگری هم برای من است. گفت: ای موسی، آن را بینداز (طه/۱۲-۱۹). عصای خود را بیفکن (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱). پس آن را انداخت و ناگاه ماری شد که به سرعت میخزید (طه/۲۰). پس چون دید، مانند ماری میخزد، پشت کرد و به عقب بازنگشت (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱). [خدا فرمود:] ای موسی، پیش بیا و نترس که تو در امان هستی (قصص/۳۱). ای موسی، نترس که فرستادگان، نزد من نمیترسند مگر کسی که ستم کند، آنگاه بدی را به نیکی تبدیل کند پس من آمرزنده مهربان هستم (نمل/۱۰-۱۱). فرمود: آن را بگیر و نترس. بهزودی آن را به حال اوّلش برمیگردانیم (طه/۲۱). دست خود را به زیر بغل خود ببر تا بدون هیچ عیبی، سپید بیرون آید. این نشانهای دیگر است تا نشانههای بزرگتر خود را به تو نشان دهیم (طه/۲۲-۲۳). دست خود را در گریبانت فرو ببر تا بدون هیچ عیبی، سپید بیرون آید. این از نشانههای نهگانه است به سوی فرعون و قوم او [ببر] که آنان گروهی نافرمان هستند (نمل/۱۲). دستت را در گریبان خود ببر تا بدون هیچ عیبی، سپید بیرون آید. دستان خود را به خود بچسبان تا ترس تو فرونشیند. اینها، دو برهان از جانب پروردگار تو، به سوی فرعون و سران او است. بهراستی آنان گروهی نافرمان هستند (قصص/۳۲). هنگامی که پروردگار تو به موسی ندا داد: به سوی قوم ستمکار برو، قوم فرعون. آیا پروا ندارند (شعراء/۱۰-۱۱)؟ به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است (طه/۲۴؛ نازعات/۱۷). پس بگو، آیا میخواهی پاک شوی و تو را به سوی پروردگارت راه نمایم تا پروا کنی (نازعات/۱۸-۱۹)؟ [موسی] گفت: پروردگارا، میترسم من را تکذیب کنند. سینهام تنگ میشود و زبانم روان نیست پس به سوی هارون [پیام] بفرست. آنان بر گردن من خونی دارند پس میترسم، من را بکشند (شعراء/۱۲-۱۴). پروردگارا، من کسی از آنها را کشتهام. میترسم من را بکشند (قصص/۳۳). فرمود: چنین نیست (شعراء/۱۵). [موسی] گفت: پروردگارا، سینهام را گشاده گردان. کارم را برای من آسان کن. از زبانم گره بگشای تا سخن من را بفهمند. برای من دستیاری از کسان من قرار بده، هارون برادرم را. پشتم را به او استوار کن و او را شریک کار من گردان (طه/۲۵-۳۲). برادرم هارون از من زبان فصیحتری دارد. پس او را با من به دستیاری بفرست تا مرا تصدیق کنند. زیرا میترسم من را تکذیب کنند (قصص/۳۴) تا تو را فراوان تسبیح گوییم و بسیار به یاد تو باشیم. زیرا تو همواره به ما بینا هستی. فرمود: ای موسی، خواستهات به تو داده شد (طه/۳۳-۳۶) فرمود: بهزودی بازوی تو را به برادرت نیرومند خواهیم کرد و برای شما تسلّطی قرار خواهیم داد. زیرا با آیات ما به شما دست نخواهند یافت. شما و هر کس شما را پیروی کند، پیروز خواهید بود (قصص/۳۵). البته یک بار دیگر هم بر تو منّت نهادیم، آنگاه که به مادرت آنچه [باید] وحی میشد، وحی کردیم که او را در صندوقی قرار بده و آن را در دریا بیفکن تا دریا او را به ساحل اندازد و دشمن من و دشمن وی او را برگیرد. بر تو از جانب خود محبتی افکندم تا زیر نظر من پرورش یابی آنگاه که خواهرت [در پی تو] راه میرفت و میگفت: آیا کسی را به شما نشان دهم که سرپرستی او را عهدهدار شود؟ پس تو را به آغوش مادرت بازگرداندیم تا چشم او روشن شود و اندوه نخورد. شخصی را کشتی و ما تو را از اندوه رهانیدیم و بارها تو را آزمودیم. پس چند سالی در میان اهل مدیَن به سر بردی. آنگاه ای موسی، به هنگام آمدی و من تو را برای خود پروردم (طه/۳۷-۴۱). از رحمت خود برادرش هارونِ پیامبر را به او بخشیدیم (مریم/۵۳). برادرش هارون را همراه او دستیارش قرار دادیم. گفتیم: هر دو به سوی قومی که نشانههای ما را تکذیب کردند، بروید (فرقان/۳۵-۳۶). تو و برادرت با آیات من بروید و در یاد من سستی نکنید (طه/۴۲). با آیات ما بروید زیرا ما با شما شنونده هستیم (شعراء/۱۵). به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است و با او سخنی نرم گویید شاید پند گیرد یا بترسد. آن دو گفتند: پروردگارا، میترسیم آسیبی به ما برساند یا آنکه سرکشی کند. فرمود: نترسید که من همراه شما هستم، میشنوم و میبینم (طه/۴۳-۴۶). پس به سوی فرعون بیایید (شعراء/۱۶؛ طه/۴۷) پس بگویید: ما دو فرستاده پروردگار تو هستیم (طه/۴۷). بگویید: ما فرستاده پروردگار جهانیان هستیم پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست (شعراء/۱۶-۱۷). فرزندان اسرائیل را با ما بفرست و آنان را عذاب نکن. بهراستی ما برای تو از جانب پروردگارت نشانهای آوردهایم. درود بر هر کس، که از هدایت پیروی کند. بهیقین به سوی ما وحی شده است که عذاب بر کسی است که تکذیب کند و رویگرداند (طه/۴۷-۴۸). بهراستی موسی را با آیات خود فرستادیم که قوم خود را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون آور و روزهای خدا را به آنها یادآوری کن. بیگمان در این برای هر شکیبایِ سپاسگزاری عبرتها است (ابراهیم/۵). بهیقین بعد از آنان (پیامبران)، موسی را با نشانههای خود به سوی فرعون و سران خود برانگیختیم. پس به آن ستم کردند پس ببین سرانجام فسادکاران چگونه بود (اعراف/۱۰۳). موسی را با نشانههای خود و حجّتی آشکار (غافر/۲۳؛ هود/۹۶) به سوی فرعون، هامان و قارون فرستادیم پس گفتند: ساحری دروغگو است (غافر/۲۴). موسی را با نشانههای خود به سوی فرعون و سران او فرستادیم پس گفت: بهراستی من فرستاده پروردگار جهانیان هستم (زخرف/۴۶). به سوی فرعون و سران او فرستادیم پس از فرمان فرعون پیروی کردند و فرمان فرعون به راه رشد نبود (هود/۹۷). بعد از آنان (پیامبران)، موسی و هارون را با نشانههای خود به سوی فرعون و سران او برانگیختیم پس استکبار ورزیدند و گروهی مجرم بودند (یونس/۷۵). موسی و برادر او، هارون را با نشانههای خود و حجتی آشکار به سوی فرعون و سران او فرستادیم پس استکبار ورزیدند و گروهی برتریجو بودند (مومنون/۴۵-۴۶). بهراستی بر موسی و هارون منّت نهادیم و آن دو و قوم آنها را از اندوه بزرگ رهانیدیم. آنها را یاری دادیم تا پیروز شدند. آن دو را کتاب روشنگر دادیم. هر دو را به راه راست هدایت کردیم. برای آن دو در آیندگان [نام نیک] بر جای نهادیم. سلام بر موسی و هارون. بهراستی ما نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم. آن دو از بندگان مومن ما بودند (صافّات/۱۱۴-۱۲۲). بهیقین پیش از آنان (کافران)، قوم فرعون را بیازمودیم و فرستادهای بزرگوار برای آنها آمد (دخان/۱۷). موسی گفت: ای فرعون، من فرستادهای از جانب پروردگار جهانیان هستم (اعراف/۱۰۴). من فرستاده پروردگار جهانیان هستم (زخرف/۴۶). [فرعون] گفت: آیا تو را از کودکی در میان خود نپروردیم و سالیانی چند از عمر خود را پیش ما نبودی؟ و کردی آن کار خود را که کردی و تو از ناسپاسان هستی. گفت: آن را هنگامی مرتکب شدم که از گمراهان بودم. چون از شما ترسیدم، گریختم تا پروردگارم به من دانش بخشید و من را از پیامبران قرار داد. آیا اینکه بنیاسرائیل را برده ساختهای، نعمتی است که منّت آن را بر من مینهی؟ فرعون گفت: پروردگار جهانیان چیست؟ گفت: پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است اگر اهل یقین باشید. [فرعون] به کسانی که اطراف او بودند گفت: آیا نمیشنوید؟ [موسی] گفت: پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما است. [فرعون] گفت: بیگمان این پیامبری که به سوی شما فرستاده شده، سخت دیوانه است. [موسی] گفت: پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آنها است اگر تعقّل کنید (شعراء/۱۸-۲۸). [فرعون] گفت: ای موسی، پروردگار شما دو تن کیست؟ گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیزی را به او عطا کرده است سپس آن را هدایت نموده است. [فرعون] گفت: پس سرنوشت مردمان نخستین چه میشود؟ گفت: علم آن در کتابی نزد پروردگار من است. پروردگار من نه خطا میکند و نه فراموش میکند. همان که زمین را برای شما آسایشگاه قرار داد. برای شما در آن راهها کشید و از آسمان آبی فرستاد. پس با آن انواع مختلف از روییدنیها را بیرون آوردیم (طه/۴۹-۵۳). [فرعون] گفت: اگر خدایی غیر از من اختیار کنی، قطعاً تو را از زندانیان قرار میدهم. گفت: حتّی اگر برای تو چیز آشکاری بیاورم؟ گفت: آن را بیاور، اگر راست میگویی (شعراء/۲۹-۳۱). [موسی گفت:] سزاوار آن هستم که درباره خدا جز حق نگویم. بیگمان برای شما نشانهای از جانب پروردگارتان آوردهام. پس بنیاسرائیل را با من بفرست (اعراف/۱۰۵). بندگان خدا را به من بسپارید زیرا من برای شما فرستادهای امین هستم. بر خدا برتری نجویید که من برای شما حجّتی آشکار آوردهام (دخان/۱۸-۱۹). [فرعون] گفت: اگر نشانهای آوردهای، پس اگر از راستگویان هستی، آن را بیاور (اعراف/۱۰۶). پس بزرگترین نشانه را به او نشان داد (نازعات/۲۰). عصای خود را افکند، به ناگاه اژدهایی آشکار شد (اعراف/۱۰۷؛ شعراء/۳۲). دستش را [از گریبان] بیرون آورد و ناگهان برای تماشاگران سپید بود (اعراف/۱۰۸؛ شعراء/۳۳). پس چون آیات ما را برای آنان آورد، ناگهان ایشان از آن خندیدند (زخرف/۴۷). بهراستی ما همه آیات خود را به او (فرعون) نشان دادیم ولی آنها را تکذیب کرد و سر باز زد (طه/۵۶). تکذیب نمود و عصیان کرد (نازعات/۲۱). به سرانی که اطرافش بودند، گفت: بیتردید این ساحری بسیار دانا است (شعراء/۳۴). او با ارکان [حکومت] خود، روی برتافت و گفت: این ساحر یا دیوانه است (ذاریات/۳۹). گفتند: او ساحری دروغزن است (غافر/۲۴). سران قوم فرعون گفتند: به راستی این ساحری دانا است (اعراف/۱۰۹). چون حق از نزد ما به سوی آنان آمد، گفتند: بیتردید این سحرى آشکار است (یونس/۷۶). هنگامى که آیات روشنگر ما به سوی آنان آمد، گفتند: این سحرى آشکار است، با آنکه دلهای آنها به آن یقین داشت، از روی ستم و تکبّر آن را انکار کردند (نمل/۱۳-۱۴). چون موسی نشانههای روشن ما را برای آنها آورد، گفتند: این جز سحری ساختگی نیست و از پدران پیشین خود، این را نشنیدهایم (قصص/۳۶). موسی گفت: آیا وقتی حق به سوی شما آمد، میگویید: آیا این سحر است، حال آنکه ساحران رستگار نمیشوند (یونس/۷۷)؟ موسی گفت: پروردگار من به کسی که از جانب او رهنمودی آورده و به کسی که سرانجام آن سرای برای اوست، داناتر است. بیگمان ستمکاران رستگار نمیشوند (قصص/۳۷). گفتند: آیا به سوی ما آمدهای تا ما را از شیوهای که پدرانمان را بر آن یافتهایم، بازگردانی و بزرگی در این سرزمین برای شما دو تن باشد؟ ما به شما دو تن ایمان نمیآوریم (یونس/۷۸). گفتند: آیا به دو بشرِ مثل خود ایمان بیاوریم، در حالیکه قوم آنها بندگان ما هستند، (مومنون/۴۷)؟ [فرعون] گفت: ای موسی، آیا آمدهای تا با سحر خود ما را از سرزمینمان بیرون کنی؟ ما بیگمان برای تو سحری مانند آن خواهیم آورد. پس میان ما و خودت زمانی را بگذار که نه ما آن را خلاف کنیم و نه تو. آن هم در زمینی هموار. [موسی] گفت: وعده شما روز جشن باشد که مردم در نیمروز گرد میآیند (طه/۵۷-۵۹). [فرعون] پشت کرد و به کوشش برخاست. [مردم را] جمع کرد و ندا داد پس گفت: پروردگار بزرگتر شما من هستم (نازعات/۲۲-۲۴). [سران قوم فرعون گفتند: موسی] میخواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند. چه رأی میدهید (اعراف/۱۱۰)؟ [فرعون گفت:] میخواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند. چه رأی میدهید (شعراء/۳۵)؟ گفتند: [کار] او و برادرش را به تأخیر بینداز و مأموران جمعآوری را به شهرها بفرست (اعراف/۱۱۱؛ شعراء/۳۶) تا هر ساحر دانایی را نزد تو بیاورند (اعراف/۱۱۲؛ شعراء/۳۷).
فرعون گفت: هر ساحر دانایی را پیش من آورید (یونس/۷۹). پس فرعون برگشت. همه نیرنگ خود را گرد آورد و سپس باز آمد (طه/۶۰). پس ساحران برای موعد روزی معلوم، گردآوری شدند و به مردم گفته شد: آیا شما هم جمع خواهید شد باشد که اگر ساحران پیروز شدند از آنان پیروی کنیم (شعراء/۳۸-۴۰)؟ چون ساحران آمدند، به فرعون گفتند: آیا بهراستی اگر ما پیروز شدیم، واقعاً برای ما مزدی خواهد بود (شعراء/۴۱؛ اعراف/۱۱۳)؟ گفت: آری. بهیقین شما از مقرّبان خواهید بود (شعراء/۴۲؛ اعراف/۱۱۴). چون ساحران آمدند (یونس/۸۰)، موسی به آنان گفت: وای بر شما، به خدا دروغ نبندید که شما را به عذابی هلاک میکند. هر کس دروغ بندد، ناامید میشود. [ساحران] میان خود درباره کارشان به نزاع برخاستند و پنهانی به نجوا پرداختند. [فرعونیان] گفتند: بدون تردید این دو تن، ساحر هستند. میخواهند شما را با سحر خود از سرزمینتان بیرون کنند و آیین برتر شما را براندازند پس نیرنگ خود را گرد آورید و به صف پیش آیید. بیگمان امروز هر کس پیروز شود، رستگار میگردد (طه/۶۱-۶۴). [ساحران] گفتند: ای موسی، تو میافکنی یا ما بیفکنیم (اعراف/۱۱۵)؟ تو میافکنی یا [ما] نخستین کس باشیم که میاندازیم (طه/۶۵)؟ گفت: [نه] بلکه شما بیندازید (طه/۶۶؛ اعراف/۱۱۶). موسی به آنان گفت: آن چه را قرار است بیندازید، بیندازید (یونس/۸۰؛ شعراء/۴۳). پس ریسمانها و چوبدستیهای خود را انداختند و گفتند: به عزّت فرعون سوگند که ما حتماً پیروز هستیم (شعراء/۴۴). پس چون افکندند، دیدگان مردم را افسون کردند. آنان را به ترس انداختند و سحری بزرگ به میان آوردند (اعراف/۱۱۶) پس ناگهان ریسمانها و چوبدستیهای آنان، بر اثر سحر آنها، به نظر او آمد که آنها به شتاب میخزند. موسی در خود بیمی احساس کرد. گفتیم: نترس که تو خود برتری (طه/۶۶-۶۸). چون افکندند، موسی گفت: آنچه را شما به میان آوردید، سحر است. به زودی خدا آن را باطل خواهد کرد. خدا کار فسادکاران را اصلاح نمیکند. خدا با کلمات خود حق را ثابت میگرداند هر چند مجرمان را خوش نیاید (یونس/۸۱-۸۲). به موسی وحی کردیم که عصای خود را بینداز (اعراف/۱۱۷) آن چه در دست راست داری بینداز تا هر چه را ساختند، ببلعد. در حقیقت آن چه آنان ساختهاند، نیرنگ ساحر است. ساحر هر جا برود، رستگار نمیشود (طه/۶۹). پس موسی عصای خود را افکند (شعراء/۴۵). ناگاه آن چه را به دروغ برساخته بودند، بلعید (اعراف/۱۱۷؛ شعراء/۴۵). حقیقت آشکار شد. کارهایی که میکردند باطل شد و در آنجا مغلوب شدند و خوار گشتند (اعراف/۱۱۸-۱۱۹). ساحران به سجده افتادند (اعراف/۱۲۰؛ طه/۷۰؛ شعراء/۴۶). گفتند: به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم (طه/۷۰). گفتند: به پروردگار جهانیان، پروردگار موسی و هارون ایمان آوردیم (اعراف/۱۲۱-۱۲۲؛ شعراء/۴۷-۴۸). فرعون گفت: آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید (اعراف/۱۲۳؛ طه/۷۱؛ شعراء/۴۹)؟ بیتردید این نیرنگی است که در شهر به راه انداختهاید تا مردمش را از آن بیرون کنید پس بهزودی خواهید دانست (اعراف/۱۲۳). بیگمان او همان بزرگ شما است که به شما سحر آموخته است (طه/۷۱؛ شعراء/۴۹). بهزودی خواهید دانست (شعراء/۴۹). بیشک دست و پاهای شما را خلاف یکدیگر قطع میکنم (اعراف/۱۲۴؛ طه/۷۱؛ شعراء/۴۹). همه شما را به دار خواهم آویخت (اعراف/۱۲۴؛ شعراء۴۹). شما را به تنههای درخت خرما به دار میآویزم تا بدانید عذاب کدام یک از شما سختتر و پایدارتر است (طه/۷۱). گفتند: ما هرگز تو را بر نشانهای که به سوی ما آمده و بر آن کس که ما را پدید آورده است، ترجیح نخواهیم داد. پس هر حکمی میخواهی بکن که تنها در این زندگی دنیا است که تو حکم میکنی (طه/۷۲). گفتند: ما به سوی پروردگار خود رو میآوریم. از ما انتقام نمیگیری جز برای این که ما به نشانههای پروردگارمان، وقتی برای ما آمد، ایمان آوردیم (اعراف/۱۲۵-۱۲۶). گفتند: باکی نیست. ما به سوی پروردگار خود رو میآوریم. ما امیدوار هستیم پروردگارمان خطاهای ما را بر ما ببخشاید که نخستین ایمانآورندگان بودیم (شعراء/۵۰-۵۱). ما به پروردگار خود ایمان آوردیم تا گناهان ما و آن سحری که ما را به آن وادار کردی، بر ما ببخشاید. خدا بهتر و پایدارتر است (طه/۷۳). پروردگارا، بر ما شکیبایی فرو ریز و ما را مسلمان بمیران (اعراف/۱۲۶). به موسی جز فرزندانی از قوم او ایمان نیاورند آنهم با ترسی از فرعون و سرانشان، که مبادا آنان را شکنجه کند. بهراستی فرعون در آن سرزمین برتریجو و از اسرافکاران بود. موسی گفت: ای قوم من، اگر به خدا ایمان آوردهاید و اگر اهل تسلیم هستید، بر او توکّل کنید. پس گفتند: بر خدا توکّل کردیم. پروردگارا، ما را برای قوم ستمکار [وسیله] آزمایش قرار نده و به رحمت خود ما را از گروه کافران نجات بده. به موسی و برادرش وحی کردیم که شما دو تن برای قوم خود در مصر خانههایی ترتیب دهید. خانههای خود را روبهروی هم قرار دهید. نماز برپا دارید و مومنان را مژده ده. موسی گفت: پروردگارا، تو به فرعون و سران او در زندگی دنیا زیور و اموال دادهای، پروردگارا، تا [مردم] را از راه تو گمراه کنند. پروردگارا، اموال آنها را نابود کن و دلهای آنها را سخت گردان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند. فرمود: دعای هر دوی شما پذیرفته شد. پس ایستادگی کنید و راه نادانان را پیروی نکنید (یونس/۸۳-۸۹). آنگاه که [موسی] حقیقت را از جانب ما برای آنان آورد. گفتند: پسران کسانی را که با او ایمان آوردهاند، بکشید و زنان آنها را زنده بگذارید. نیرنگ کافران جز در گمراهی نیست (غافر/۲۵). سران قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قوم او را رها میکنی تا در این سرزمین فساد کنند و تو و خدایان تو را رها کند؟ [فرعون] گفت: بهزودی پسران آنها را میکشیم و زنان آنها را زنده نگه میداریم و ما بر آنها مسلّط هستیم (اعراف/۱۲۷). موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری جویید و پایداری کنید که زمین از آن خدا است. آن را به هر کس از بندگان خود که بخواهد، میدهد و عاقبت از آن متّقین است. [قوم او] گفتند: پیش از آنکه نزد ما بیایی و بعد از آنکه به سوی ما آمدی، مورد آزار قرار گرفتیم. گفت: امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را در زمین جانشین گرداند. آنگاه بنگرد تا چگونه عمل میکنید (اعراف/۱۲۸-۱۲۹). فرعون گفت: مرا بگذارید موسی را بکشم تا پروردگارش را بخواند. من میترسم آیین شما را تغییر دهد یا در این سرزمین فساد کند. موسی گفت: من از هر متکبّری که به روز حساب ایمان ندارد به پروردگار خود و پروردگار شما پناه بردهام (غافر/۲۶-۲۷). من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم، از اینکه من را سنگباران کنید. اگر به من ایمان نمیآورید پس از من کنارهگیری کنید (دخان/۲۰-۲۱). مرد مومنی از خاندان فرعون که ایمان خود را مخفی میکرد، گفت: آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من خداست؟ بیگمان برای شما از جانب پروردگارتان دلایل آشکاری آورده است. اگر دروغگو باشد، دروغ او به زیان اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده میدهد به شما خواهد رسید (غافر/۲۸). فرعون گفت: اى بزرگان، من جز خود براى شما معبودی نمى شناسم پس اى هامان، برای من بر گل، آتش بیفروز و برجى براى من بساز، باشد که از معبود موسى اطلاع یابم و بیگمان من، او را از دروغگویان مى پندارم (قصص/۳۸). فرعون گفت: اى هامان، براى من برجی بساز باش که من به آن راهها برسم، راههاى آسمانها تا از معبود موسى اطلاع یابم و من او را سخت دروغگو مى پندارم. اینگونه براى فرعون زشتى عمل او آراسته شد و از راه [راست] بازماند و نیرنگ فرعون جز در تباهى نبود (غافر/۳۶-۳۷)
بیگمان ما فرعونیان را به خشکسالی و کمبود محصولات دچار کردیم تا عبرت گیرند. پس هنگامی که خوشی و نعمت به آنان روی میآورد، میگفتند: این از آنِ خود ما است و چون گزندی به آنان میرسید، به موسی و همراهان او فال بد میزدند. آگاه باشید، فال بد آنها تنها نزد خدا است ولی بیشتر آنها نمیدانستند. گفتند: هر گاه نشانهای برای ما بیاوری تا با آن ما را سحر کنی، ما به تو ایمان نخواهیم آورد. پس طوفان، ملخ، شپش، وزغها و خون را که نشانههایی از هم جدا بودند برای آنها فرستادیم. باز سرکشی کردند و گروهی مجرم بودند (اعراف/۱۳۰-۱۳۳). هیچ نشانهای به آنها نشان نمیدادیم مگر اینکه یکی از مشابه آن بزرگتر بود. آنها را به عذاب گرفتار کردیم تا شاید بازگردند (زخرف/۴۸). هنگامی که عذاب بر آنها فرود آمد، گفتند: ای موسی، پروردگارت را به عهدی که نزد تو دارد، برای ما بخوان که اگر این عذاب را از ما برطرف کنی، حتماً به تو ایمان خواهیم آورد و بنیاسرائیل را با تو، میفرستیم (اعراف/۱۳۴)، گفتند: ای ساحر، پروردگارت را به عهدی که نزد تو دارد، برای ما بخوان که ما بیگمان هدایت خواهیم شد (زخرف/۴۹). پس چون عذاب را از آنها برداشتیم، به ناگاه پیمان خود را میشکستند (زخرف/۵۰) پس چون عذاب را تا سرآمدی که باید به آن میرسیدند، از آنها برمیداشتیم، به ناگاه پیمان خود را میشکستند (اعراف/۱۳۵). بهراستی ما به موسی نُه نشانه آشکار دادیم، پس از بنیاسرائیل بپرس، آنگاه که موسی نزد آنها آمد و فرعون به او گفت: ای موسی، بدون تردید من تو را سحرشده میپندارم. گفت: تو میدانی که این نشانهها را که مایه بینش است جز پروردگار آسمانها و زمین نازل نکرده است. بهراستی ای فرعون، من تو را هلاکشده میپندارم پس فرعون تصمیم گرفت تا آنان را از آن سرزمین بیرون کند (اسراء/۱۰۱-۱۰۳). فرعون در میان قوم خود بانگ برآورد که ای قوم من، آیا پادشاهی مصر و این نهرها که از زیر [کاخ] من روان است، از آنِ من نیست؟ آیا نمیبینید؟ آیا من از این کس که خود بیمقدار است و نمیتواند درست سخن بگوید بهتر نیستم؟ پس چرا بر او دستبندهایی زرّین افکنده نشده است یا همراه او فرشتگانی نیامدهاند؟ پس قوم خود را سبکمغز یافت و او را اطاعت کردند چرا که آنها گروهی منحرف بودند (زخرف/۵۱-۵۴). [موسی] پروردگار خود را خواند که اینان مردمی گناهکار هستند (دخان/۲۲). به موسی وحی کردیم (طه/۷۷؛ شعراء/۵۲) که بندگان مرا شبانه ببر (طه/۷۷؛ شعراء/۵۲) بندگان مرا شبانه ببر (دخان/۲۳). زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (شعراء/۵۲؛ دخان/۲۳). راهی خشک در دریا برای آنها باز کن که نه بترسی و نه بیمناک باشی (طه/۷۷). دریا را هنگامی را آرام، پشت سر بگذار که آنها سپاهی غرقشدنی هستند (دخان/۲۴). فرعون مأموران جمعآوری را به شهرها فرستاد [و گفت:] اینها عدّهای ناچیز هستند. بهراستی آنها ما را به خشم آوردهاند و ما همگی آماده پیکار هستیم (شعراء/۵۳-۵۶). پس فرعون با سپاهیان خود، آنها را دنبال کرد (طه/۷۸). هنگام برآمدن آفتاب آنان را تعقیب کردند. چون دو گروه همدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: ما به یقین گرفتار خواهیم شد. گفت: چنین نیست. زیرا پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد. پس به موسی وحی کردیم با عصای خود بر این دریا بزن پس [دریا] از هم شکافت. هر پارهای همچون کوهی بزرگ شد. گروه دیگر را به آنجا نزدیک کردیم و موسی و همه کسانی را که همراه او بودند، نجات دادیم. آنگاه دیگران را غرق کردیم (شعراء/۶۰-۶۶). موجی از دریا چنانکه باید، آنها را پوشاند. فرعون قوم خود را گمراه کرد و هدایت ننمود (طه/۷۸-۷۹). بیگمان در این نشانهای بود ولی بیشتر آنها مومن نبودند (شعراء/۶۷). آن دو (موسی و هارون) را تکذیب کردند و از هلاکشدگان گشتند (مومنون/۴۸). پس هنگامی که آیات روشنگر ما برای آنان آمد، گفتند: این سحری آشکار است. با آنکه به خود به آن یقین داشتند، از روی ظلم و برتریجویی آن را انکار کردند پس بنگر سرانجام فسادکاران چگونه بود (نمل/۱۳-۱۴). او (فرعون) و سپاهیان او در آن سرزمین به ناحق سرکشی کردند. پنداشتند به سوی ما بازگردانیده نمیشوند (قصص/۳۹) پس او و سپاهیانش را فروگرفتیم و آنان را به دریا افکندیم در حالیکه او نکوهشگر [خود] بود (ذاریات/۴۰). پس او و سپاهیانش را فروگرفتیم و آنان را به دریا افکندیم. بنگر سرانجام کار ستمکاران چگونه بود (قصص/۴۰). قارون از قوم موسی بود و بر آنها ستم کرد (قصص/۷۶). قارون، فرعون و هامان را [هلاک کردیم]. بهراستی موسی برای آنان دلایل آشکار آورد [ولی آنها] در آن سرزمین سرکشی نمودند ولی سبقتگیرندگان [از عذاب] نبودند (عنکبوت/۳۹). در [سرگذشت] موسی چون او را با حجّتی آشکار به سوی فرعون فرستادیم [نشانهای بر جای گذاشتیم] (ذاریّات/۳۸). سرانجام ما آنها (فرعونیان) را از باغها، چشمهساران، گنجینهها و جایگاههای نیکو، بیرون کردیم (شعراء/۵۷-۵۸). چه باغها و چشمهسارانی که برجای نهادند و کشتزارها و جایگاههای نیکو و نعمتی که در آن شاد بودند. این چنین بود و آنها را به گروهی دیگر میراث دادیم (دخان/۲۵-۲۸). چنین بود و آن را به بنیاسرائیل میراث دادیم (شعراء/۵۹).
موسی- قوم موسی، بنیاسرائیل را از دریا گذراندیم تا به قومی رسیدند که [بر پرستش] بتهای خود مداومت میکردند. گفتند: ای موسی، همانگونه که برای آنها خدایانی است، برای ما خدایی قرار بده. گفت: بهراستی شما نادانی میکنید. در حقیقت آنچه آنها در آن هستند، نابودشدنی و آنچه انجام میدادند، باطل است. گفت: آیا غیر از خدا معبودی برای شما بجویم، با اینکه او شما را بر جهانیان برتری داده است (اعراف/۱۳۸-۱۴۰)؟ موسى به قوم خود گفت: نعمت خدا را بر خود به یاد آورید آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید که شما را سخت شکنجه میکردند. پسران شما را سر مى بریدند و زنان شما را زنده مى گذاشتند. در این براى شما از جانب پروردگارتان آزمایشى بزرگ بود. (ابراهیم/۶) [به یاد آورید] آنگاه که شما را از فرعونیان رهانیدیم که شما را سخت شکنجه میکردند. پسران شما را میکشتند و زنان شما را زنده مى گذاشتند. در این براى شما از جانب پروردگارتان آزمایشى بزرگ بود (اعراف/۱۴۱). آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که بیگمان اگر سپاسگزارى کنید، شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى نمایید، به یقین عذاب من سخت خواهد بود (ابراهیم/۷). موسى گفت: اگر شما و هر کس در روى زمین است همگى کافر شوید، بى گمان خدا بى نیاز ستوده است (ابراهیم/۸). هنگامى که قوم موسی از او آب خواستند به او وحی کردیم با عصای خود بر آن تخته سنگ بزن پس دوازده چشمه از آن جوشید (اعراف/۱۶۰). هنگامی که موسی برای قوم خود آب خواست، گفتیم: با عصایت بر آن سنگ بزن پس دوازده چشمه از آن جوشید. هر گروهی آبشخور خود را مى دانست [و گفتیم:] از روزى خدا بخورید و بیاشامید و در زمین تبهکارانه فساد نکنید (بقره/۶۰). [ای بنیاسرائیل به یاد آورید] آنگاه که گفتید: اى موسى، هرگز بر یک خوراک تاب نیاوریم. از پروردگار خود، براى ما بخواه تا از آنچه زمین مى رویاند از سبزى، خیار، سیر، عدس و پیاز آن براى ما بیرون آورد. [موسى] گفت: آیا به جاى چیز بهتر، خواهان چیز پست تر هستید؟ پس به شهر در آیید که آنچه را خواسته اید، براى شما هست (بقره/۶۱).
[ای بنیاسرائیل به یاد آورید] آنگاه را که کسی را کشتید و یکدیگر را درباره آن متّهم میکردید، حال آنکه خدا آنچه را مخفی مىکردید، آشکار گردانید (بقره/۷۲). موسی به قوم خود گفت: خدا به شما فرمان میدهد که مادّه گاوی را سر ببرید. گفتند: آیا ما را به ریشخند میگیری؟ گفت: به خدا پناه میبرم که از جاهلان باشم. گفتند: پروردگارت را برای ما بخوان تا معلوم کند آن چگونه است. گفت: او میفرماید، آن مادّه گاوی است، نه پیر و نه جوان بلکه میانسالی بین این دو است پس آنچه را مأمور هستید، انجام دهید. گفتند: از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن کند که آن چه رنگ است؟ گفت: او میفرماید، آن گاوی است به رنگ زرد خالص که رنگ آن بینندگان را شاد میکند. گفتند: از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن کند آن چگونه گاوی است؟ چون این گاو بر ما مشتبه شده است و اگر خدا بخواهد ما به آن راه خواهیم یافت. گفت: او میفرماید: آن گاوی است که نه رام است تا زمین را شخم زند و نه کشتزار را آبیاری کند. سالم است و هیچ لکّهای در آن نیست. گفتند: اینک سخن درست آوردی پس آن را سر بریدند و چیزی نمانده بود، انجام ندهند (بقره/۶۷-۷۱). پس فرمودیم: پاره اى از آن (گاو) به آن (مقتول) بزنید [تا زنده شود] (بقره/۷۳). موسی به قوم خود گفت: اى قوم من، نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که در میان شما پیامبرانى قرار داد. شما را پادشاهانى ساخت و آنچه را به هیچ کس از جهانیان نداده بود به شما داد. اى قوم من، به سرزمین مقدّسى که خدا براى شما مقرّر داشته است، درآیید و به عقب بازنگردید که زیانکار خواهید شد. گفتند: اى موسى، در آنجا مردمى زورگو هستند و تا آنان از آنجا بیرون نروند ما هرگز وارد آن نمى شویم پس اگر از آنجا بیرون بروند، ما وارد خواهیم شد. دو مرد از کسانی که [از خدا] میترسیدند و خدا به آنان نعمت داده بود، گفتند: از آن دروازه بر آنان وارد شوید که اگر از آن وارد شدید، بیگمان پیروز خواهید شد. اگر مومن هستید، به خدا توکّل کنید. گفتند: ای موسی، تا وقتی آنها در آن هستند ما هرگز پا در آن نمینهیم. تو و پروردگارت بروید و جنگ کنید که ما اینجا نشستهایم. [موسی] گفت: پروردگارا، من جز اختیار خود و برادر خود را ندارم پس میان ما و میان این قوم نافرمان جدایى بینداز. [خدا به موسی] فرمود: [این سرزمین] تا چهل سال بر آنان حرام شد و آنها در این سرزمین سرگردان خواهند ماند پس بر این قوم نافرمان اندوه نخور (مائده/۲۰-۲۶). با موسى چهل شب وعده گذاشتیم (بقره/۵۱). با موسی سى شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد. موسى [هنگام رفتن به کوه طور] به برادر خود هارون، گفت: در میان قوم من جانشینم باش. [کار آنان را] اصلاح کن و راه مفسدان را پیروى نکن (اعراف/۱۴۲). [خدا فرمود:] ای موسی، چه چیز تو را بر آن داشت که زودتر از قوم خود بیایی؟ گفت: آنان به دنبال من هستند. پروردگارا، من به سوی تو شتافتم تا خشنود گردی (طه/۸۳-۸۴). چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگار وی با او سخن گفت، [موسی] گفت: پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم. فرمود: هرگز مرا نخواهى دید ولی به کوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى دید پس چون پروردگار او به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد. چون به خود آمد، گفت: تو منزّهى. به درگاهت توبه کردم و من نخستین مومنان هستم. فرمود: اى موسى، تو را با رسالتها و سخن گفتنم [با تو] بر مردم برگزیدم پس آنچه را به تو دادم، بگیر و از سپاسگزاران باش. در الواح براى او، از هر چیزی پندى و براى هر چیزى تفصیلى نوشتیم. [فرمودیم:] آن را به قوّت بگیر و قوم خود را امر کن که بهترین آن را فرا گیرند بهزودى جایگاه نافرمانان را به شما نشان خواهم داد (اعراف/۱۴۳-۱۴۵). بهیقین موسی برای شما نشانههای آشکاری آورد (بقره/۹۲) سپس شما در غیاب موسی، آن گوساله را [به پرستش] گرفتید و شما ستمکار هستید (بقره/۹۲،۵۱). آنان پس از رفتن موسی از زیورهای خود پیکر گوسالهای ساختند که صدای گاو داشت. آیا ندیدهاند که آن با آنان سخن نمیگوید و آنها را به راهی هدایت نمیکند؟ آن را [به پرستش] گرفتند در حالی که ستمکار بودند (اعراف/۱۴۸). [سامری] برای آنها پیکر گوسالهای که صدای گاو داشت، بیرون آورد. پس [او و پیروان او] گفتند: خدای شما و موسی همین است که فراموش کرد (طه/۸۸). بیشک هارون پیش از آن به آنها گفته بود: ای قوم من، شما با این [گوساله] مورد آزمایش قرار گرفتهاید، پروردگار شما رحمان است پس از من پیروی کنید و فرمان من را اطاعت کنید. گفتند: ما هرگز از پرستش آن دست برنخواهیم داشت تا موسی بازگردد (طه/۹۰-۹۱). [خدا به موسی] فرمود: درحقیقت ما قوم تو را پس از تو آزمودیم و سامری آنها را گمراه کرد (طه/۸۵).
پس موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود بازگشت، گفت: اى قوم من، آیا پروردگارتان به شما وعده نیکو نداد؟ آیا این مدت بر شما طولانى مىنمود یا خواستید خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آید که با وعده من مخالفت کردید (طه/۸۶)؟ چون موسى خشمناک و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت، گفت: پس از من بد جانشینى براى من بودید، آیا بر فرمان پروردگارتان پیشى گرفتید؟ الواح را افکند و سر برادر خود را گرفت و او را به طرف خود کشید (اعراف/۱۵۰). گفت: ای هارون، وقتی دیدی آنها گمراه شدند چه چیز مانع شد تا از من پیروی نکنی؟ آیا از فرمان من سر باز زدی؟ [هارون] گفت: ای فرزند مادرم، نه ریش مرا بگیر و نه سرم را. من ترسیدم بگویی، میان بنیاسرائیل تفرقه انداختی و سخن من را مراعات نکردی (طه/۹۲-۹۴). گفت: پسر مادرم، بهراستی این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزی نمانده بود که من را بکشند. پس من را دشمنشاد نکن و با گروه ستمکاران قرار نده. موسی گفت: پروردگارا، من و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت خود درآور. تو مهربانترین مهربانان هستی (اعراف/۱۵۰-۱۵۱). گفتند: ما با اختیار خود با تو خلف وعده نکردیم ولی از زینتآلات قوم، بارهایی سنگین بر دوش داشتیم. آنها را افکندیم و سامری نیز بینداخت (طه/۸۷). [موسی] گفت: ای سامری، این چه کاری بود که کردی؟ گفت: به چیزی که [دیگران] به آن پی نبردند، پی بردم و به اندازه مشتی از ردّ پای فرستاده برداشتم و آن را در پیکر [گوساله] انداختم و نفس من برای من بیاراست. گفت: پس برو که بهره تو در زندگی این باشد که بگویی به من دست نزنید. برای تو وعدگاه [عذابی] خواهد بود که هرگز در مورد آن با تو تخلّف نخواهد شد. به آن معبودی که پیوسته ملازم آن بودی، بنگر. آن را میسوزانیم سپس آن را به طور کامل به دریا میپاشیم. معبود شما تنها آن خدایی است که جز او معبودی نیست و علم او همه چیز را در برگرفته است (طه/۹۵-۹۸). موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، شما با گرفتن گوساله بر خود ستم کردید. پس به سوی آفریننده خود توبه کنید و یکدیگر را به قتل برسانید. این برای شما نزد آفریدگارتان بهتر است (بقره/۵۴). چون پشیمان شدند و دیدند واقعاً گمراه شدند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، بیگمان از زیانکاران خواهیم شد (اعراف/۱۴۹). چون خشم موسی فرو نشست، الواح را گرفت (اعراف/۱۵۴). موسی از میان قوم خود هفتاد مرد را برای میعاد ما برگزید پس چون زلزله آنان را فروگرفت. گفت: پروردگارا، اگر مى خواستى آنان و من را پیش از این هلاک میکردی. آیا ما را به آنچه کم خردان ما کرده اند، هلاک مى کنى؟ این جز آزمایش تو نیست. هر کس را بخواهى با آن گمراه و هر کس را بخواهى هدایت مى کنى. تو مولای ما هستى پس ما را بیامرز. به ما رحم کن. تو بهترین آمرزندگان هستى. براى ما در این دنیا و در آخرت نیکى مقرّر فرما. زیرا ما به سوى تو بازگشته ایم. فرمود: عذاب خود را به هر کس بخواهم میرسانم و رحمت من، همه چیز را فرا گرفته است. بهزودی آن را برای کسانی که تقوا پیشه میکنند و زکات میدهند و آنها که به آیات ما ایمان میآورند، مقرّر میکنم (اعراف/۱۵۵-۱۵۶). [ای بنیاسرائیل، یاد کنید] هنگامی که گفتید: ای موسی، تا خدا را آشکارا نبینیم هرگز به تو ایمان نمیآوریم، پس در حالیکه مینگریستید، صاعقه شما را فرا گرفت (بقره/۵۵). موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، چرا من را آزار میدهید با اینکه میدانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم (صف/۵)؟ از میان قوم موسی جماعتی هستند که به حق راهنمایی و به وسیله حق داوری میکنند (اعراف/۱۵۹). موسی- خضر، [یاد کن] هنگامى را که موسى به جوان [همراه] خود، گفت: همچنان خواهم رفت تا به محلّ برخورد دو دریا برسم، هر چند مدّت طولانی راه پویم. پس چون به محلّ برخورد دو [دریا] رسیدند، ماهىِ خود را فراموش کردند پس ماهى راه خود را در دریا پیش گرفت. هنگامى که از آنجا گذشتند، [موسى] به جوان همراه خود گفت: غذایمان را بیاور که ما از این سفر رنج بسیار دیدیم. گفت: آیا دیدی وقتى کنار آن صخره جا گرفته بودیم، من ماهى را فراموش کردم؟ جز شیطان من را از یادکردن آن، به فراموشی نیفکند. [ماهی] به طور عجیبى راه خود را در دریا پیش گرفت. گفت: این همان است که ما جستیم پس جستجوکنان ردّ پاى خود را گرفتند و برگشتند پس بندهاى از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتى عطا کرده و از نزد خود به او دانشى آموخته بودیم. موسى به او گفت: آیا به دنبال تو بیایم تا از حکمتی که تعلیم یافتهای به من بیاموزی؟ گفت: تو هرگز نمى توانى همراه من صبر کنى. چگونه مى توانى بر چیزى که به شناخت آن احاطه ندارى، صبر کنى؟ گفت: اگر خدا بخواهد من را شکیبا خواهى یافت. در هیچ کارى از تو نافرمانى نخواهم کرد. گفت: اگر از پی من آمدی پس از چیزى سؤال نکن تا خود از آن با تو سخن بگویم. پس رهسپار گردیدند تا وقتى که سوار کشتى شدند، [بنده ما] آن را سوراخ کرد. [موسى] گفت: آیا کشتى را سوراخ کردى تا سرنشینان آن را غرق کنى؟ راستی کاری زشت انجام دادی. گفت: آیا نگفتم که تو هرگز نمى توانى همراه من صبر کنى؟ [موسى] گفت: به سبب آن چه فراموش کردم، من را مؤاخذه نکن و در کارم بر من سخت نگیر. پس رفتند تا به نوجوانى برخوردند پس [بنده ما] او را کشت. [موسى] گفت: آیا شخص بى گناهى را بدون این که کسى را به قتل رسانده باشد، کشتى؟ راستی کاری زشت مرتکب شدی. گفت: آیا به تو نگفتم هرگز نمى توانى همراه من صبر کنى؟ [موسى] گفت: اگر از این پس چیزى از تو پرسیدم دیگر با من همراهى نکن و از سوی من بیگمان معذور هستی. پس راه افتادند تا به اهل قریه اى رسیدند. از مردم آنجا خوراکى خواستند. آنها از مهمانکردن آن دو خوددارى کردند. پس در آنجا دیوارى یافتند که مى خواست فرو ریزد. او آن را برپا کرد. [موسى] گفت: اگر مى خواستى براى آن مزدى میگرفتی. گفت: این زمان، جدایى میان من و تو است. بهزودى به تو از تأویل آنچه نتوانستى بر آن صبر کنى، خبر خواهم داد. امّا کشتى از آنِ بینوایانى بود که در دریا کار مى کردند. خواستم آن را معیوب کنم زیرا پیشاپیش آنان پادشاهى بود که هر کشتى [سالمی] را به زور مى گرفت. امّا آن نوجوان، پدر و مادر او مومن بودند. ترسیدیم آن دو را به طغیان و کفر بِکشد. پس خواستیم که پروردگارشان به آنها پاکتر و مهربانتر از او، عوض دهد. امّا دیوار، از آنِ دو پسر یتیم در آن شهر بود و زیر آن، گنجى برای آنها بود. پدر آنها مردى شایسته بود. پروردگار تو خواست آن دو به حدّ رشد برسند و گنج خود را که رحمتى از جانب پروردگارت بود، بیرون آورند. من این را خودسرانه انجام ندادم. این بود تأویل آنچه نتوانستى بر آن صبر کنى (کهف/۶۰-۸۲). موسی- پیامبر اسلام، پس از موسی پیامبرانی را پیدر پی فرستادیم (بقره/۸۷). آیا خبر موسی به تو رسیده است (طه/۹؛ نازعات/۱۵)؟ آنگاه که پروردگارش او را در وادی مقدّس طوی ندا داد (نازعات/۱۶). در این کتاب (قرآن) از موسی یاد کن. او خالص شده، فرستاده و پیامبر بود (مریم/۵۱). از خبر موسی و فرعون برای مردمی که ایمان میآورند به درستی بر تو میخوانیم (قصص/۳). چون امر را به موسی واگذار کردیم تو در جانب غربی [طور] نبودی و از گواهان نبودی (قصص/۴۴). آن هنگام که موسی را ندا دادیم، تو در جانب طور نبودی ولی رحمتى از پروردگار تو است تا قومى را که هیچ هشدار دهنده اى پیش از تو برای آنان نیامده است بیم دهى، باشد که آنان متذکّر شوند (قصص/۴۶). ما به موسی کتاب دادیم پس در لقای او تردید نکن (سجده/۲۳). اینان (نوح … و موسی و …) از کسانی هستند که خدا آنها را هدایت کرده است پس به هدایت آنها اقتدا کن (انعام/۹۰). آیا از سران بنیاسرائیلِ پس از موسی خبر نیافتی، آنگاه که به پیامبری از خود گفتند: فرمانروایی برای ما بگمار تا در راه خدا جنگ کنیم … و پیامبرشان به آنها گفت: درحقیقت نشانه فرمانروایی او این است که آن صندوق [عهد] به سوی شما خواهد آمد که در آن آرامش خاطری از جانب پروردگارتان و یادگاری از میراث خاندان موسی و خاندان هارون است، در حالیکه فرشتگان آن را حمل میکنند. بیتردید اگر مومن باشید برای شما در این نشانهای است (بقره/۲۴۶-۲۴۸). از دین آنچه را به نوح درباره آن سفارش کرد برای شما تشریع کرد. آنچه به تو وحی کردیم و آنچه درباره آن به ابراهیم، موسی و عیسی سفارش نمودیم [این بود] که دین را برپا دارید و در آن تفرقهاندازی نکنید (شوری/۱۳). بگو، به خدا و به آنچه بر ما نازل شده، آنچه بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و اسباط نازل شده، آنچه به موسی، عیسی و پیامبران دیگر از جانب پروردگارشان داده شده است، ایمان آوردیم و میان هیچ یک از آنها فرقی نمیگذاریم و در برابر او تسلیم هستیم (آلعمران/۸۴). بگویید، ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده، به آنچه بر ابراهیم، اسحاق، یعقوب، و اسباط نازل شده، به آنچه به موسی و عیسی داده شده و به آنچه به همه پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است، ایمان آوردیم. میان هیچ یک از آنها فرقی نمیگذاریم و در برابر او تسلیم هستیم (بقره/۱۳۶). اگر تو را تکذیب میکنند … موسی نیز تکذیب شد (حج/۴۲-۴۴). آیا کسی که از جانب پروردگار خود بر حجّتی روشن است و شاهدی از او، پیرو آن است و پیش از او کتاب موسی پیشوا و مایه هدایت بوده است، [دروغ میبافد] (هود/۱۷)؟ پیش از آن (قرآن) کتاب موسی پیشوا و رحمتی بود (احقاف/۱۲). [گروهی از جنیّان] گفتند: ای قوم ما، ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده و تصدیقکننده [کتابهای] پیش از خود میباشد. به سوی حق و به سوی راهی راست هدایت میکند (احقاف/۳۰). ای کسانی که ایمان آوردهاید، مانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خدا او را از آنچه گفتند، مبرّا گردانید و نزد خدا آبرومند بود (احزاب/۶۹). آیا میخواهید از پیامبر خود همان را بخواهید که پیش از آن، از موسی خواسته شد؟ هر کس کفر را به جای ایمان گیرد، از راه درست را گم کرده است (بقره/۱۰۸). چون حق از جانب ما برای آنها (مشرکان) آمد، گفتند: چرا مانند آنچه به موسی داده شد به او داده نشده است؟ آیا اینان پیش از این به آنچه به موسی داده شد، کفر نورزیدند؟ گفتند: دو سحر هستند که پشتیبان یکدیگر هستند. گفتند: ما همه را منکر هستیم (قصص/۴۸). اهل کتاب از تو میخواهند کتابی از آسمان بر آنان نازل کنی. البتّه از موسی بزرگتر از این را میخواستند و گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان بده. پس به سبب ستمشان صاعقه آنها را گرفت آنگاه پس از آن همه نشانههای روشن که برای آنها آمده بود، گوساله پرستیدند و ما از این هم درگذشتیم و به موسی حجتی روشن عطا کردیم (نساء/۱۵۳). خدا را چنان که سزاوار او است نشناختند هنگامی که گفتند: خدا چیزی بر هیچ بشری نازل نکرده است. بگو، چه کسی آن کتابی را که موسی آورده نازل کرده است (انعام/۹۱)؟ آیا آن کس را که روی برتافت دیدی و اندکی بخشید و امتناع کرد؟ آیا علم غیب نزد اوست و او میبیند؟ آیا به آنچه در صحیفههای موسی است و ابراهیمی که وفا کرد، خبر نیافته است (نجم/۳۳-۳۷)؟ بیگمان این در صحیفههای گذشته، صحیفههای ابراهیم و موسی، آمده است (اعلی/۱۸-۱۹) بهراستی رستگار شد آن که خود را پاک گردانید و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد. بلکه [شما] زندگی دنیا را بر میگزینید در حالیکه آخرت نیکوتر و پایدارتر است (اعلی/۱۴-۱۷). بهیقین پیش از آنان (کافران) قوم فرعون را آزمودیم و پیامبری بزرگوار برای آنها آمد (دخان/۱۷). بهراستی ما به سوی شما فرستادهای که گواه بر شما است فرستادیم. همانگونه که فرستادهای به سوی فرعون فرستادیم. فرعون به آن فرستاده سرکشی کرد پس ما او را به سختی گرفتیم (مزّمّل/۱۵-۱۶). بنیاسرائیل، یهود، اهلکتاب، تورات |
موسی
إِنَّهُ (موسی) كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا (مریم/۵۱) وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ (نوح) دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ … وَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ إِخْوَانِهِمْ وَ اجْتَبَيْنَاهُمْ وَ هَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ* ذَلِكَ هُدَى اللّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ لَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ* أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ … أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ (انعام/۸۴-۹۰)
أُوْلَئِكَ (زکریّا … و موسی) الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَ مِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْرَائِيلَ وَ مِمَّنْ هَدَيْنَا وَ اجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَ بُكِيًّا* فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا (مریم/۵۸-۵۹) وَ إِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَ مِنكَ وَ مِن نُّوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ أَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا* لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ وَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا (احزاب/۷-۸)
وَ كَانَ [موسی] عِندَ اللَّهِ وَجِيهًا (احزاب/۶۹) وَ كَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا (نساء/۱۶۴) آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَ عِلْمًا (قصص/۱۴) وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى (غافر/۵۳) وَ آتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا (نساء/۱۵۳) وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ (بقره/۸۷؛ هود/۱۱۰؛ مومنون/۴۹؛ فرقان/۳۵؛ سجده/۲۳؛ فصّلت/۴۵) وَ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ (اسراء/۲) ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ (انعام/۱۵۴) وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى (قصص/۴۳) وَ إِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَ الْفُرْقَانَ (بقره/۵۳) وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَ هَارُونَ الْفُرْقَانَ وَ ضِيَاء وَ ذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ (انبیاء/۴۸)
وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ* وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِي فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ* وَ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لَا تَخَافِي وَ لَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ* فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ* وَ قَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَ هُمْ لَا يَشْعُرُونَ* وَ أَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ* وَ قَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَ هُمْ لَا يَشْعُرُونَ* وَ حَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ نَاصِحُونَ* فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لَا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ* وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَ عِلْمًا وَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ* وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَ هَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ* قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ* قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ* فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ* فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَ مَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ* وَ جَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ* فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ* وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَن يَهْدِيَنِي سَوَاء السَّبِيلِ* وَ لَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاء وَ أَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ* فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ* فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ* قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ* قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ* قَالَ ذَلِكَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ وَ اللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ* فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا (قصص/۵-۲۹) إِذْ رَأَى نَارًا (طه/۱۰) فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا (طه/۱۰؛ قصص/۲۹) لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ (قصص/۲۹) إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ (نمل/۷) لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ (طه/۱۰) أَوْ آتِيكُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ (نمل/۷) أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ (قصص/۲۹) لَّعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ (نمل/۷؛ قصص/۲۹) أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى (طه/۱۰) فَلَمَّا جَاءهَا (نمل/۸) وَ نَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا (مریم/۵۲) فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى (طه/۱۱) فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (قصص/۳۰) نُودِيَ أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَهَا وَ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * يَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (نمل/۸-۹) إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى* وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى* إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي* إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى* فَلاَ يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لاَ يُؤْمِنُ بِهَا وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى* وَ مَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى* قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَ أَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَ لِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى* قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى (طه/۱۲-۱۹) وَ أَلْقِ عَصَاكَ (نمل/۱۰) وَ أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ (قصص/۳۱) فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى (طه/۲۰) فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَ لَمْ يُعَقِّبْ (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱)
[قال الله] يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَ لَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ (قصص/۳۱) يَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ* إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ (نمل/۱۰-۱۱) قَالَ خُذْهَا وَ لَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى (طه/۲۱) وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى* لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى (طه/۲۲-۲۳) وَ أَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَ قَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (نمل/۱۲) اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (قصص/۳۲)
وَ إِذْ نَادَى رَبُّكَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ* قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا يَتَّقُونَ (شعراء/۱۰-۱۱) اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى (طه/۲۴؛ نازعات/۱۷) فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى* وَ أَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى (نازعات/۱۸-۱۹) قَالَ [موسی] رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ* وَ يَضِيقُ صَدْرِي وَ لَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ* وَ لَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ (شعراء/۱۲-۱۴) قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ (قصص/۳۳) قَالَ كَلَّا (شعراء/۱۵) قَالَ [موسی] رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي* وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي* وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي* يَفْقَهُوا قَوْلِي* وَ اجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي* هَارُونَ أَخِي* اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي* وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي (طه/۲۵-۳۲) وَ أَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ (قصص/۳۴) كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا* وَ نَذْكُرَكَ كَثِيرًا* إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرًا* قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى (طه/۳۳-۳۶) قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَ نَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَ مَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ (قصص/۳۵) وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَى* إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى* أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَ عَدُوٌّ لَّهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي* إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَن يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لَا تَحْزَنَ وَ قَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَ فَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى* وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي (طه/۳۷-۴۱)
وَ وَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا (مریم/۵۳) وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا* فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا (فرقان/۳۵-۳۶) اذْهَبْ أَنتَ وَ أَخُوكَ بِآيَاتِي وَ لَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي (طه/۴۲) فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ (شعراء/۱۵) اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى* فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى* قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَى* قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَ أَرَى (طه/۴۳-۴۶)
فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ (شعراء/۱۶) فَأْتِيَاهُ (طه/۴۷) فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ (طه/۴۷) فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ* أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ (شعراء/۱۶-۱۷) فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ وَ السَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى* إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّى (طه/۴۷-۴۸)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (ابراهیم/۵)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم (الانبیاء) مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (اعراف/۱۰۳) وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُّبِينٍ (غافر/۲۳؛ هود/۹۶) إِلَى فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ قَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ (غافر/۲۴) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ (زخرف/۴۶) إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (هود/۹۷) ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَ هَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُواْ وَ كَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ (یونس/۷۵) ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَ أَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُّبِينٍ* إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمًا عَالِينَ (مومنون/۴۵-۴۶)
وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَ هَارُونَ* وَ نَجَّيْنَاهُمَا وَ قَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ* وَ نَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ* وَ آتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ* وَ هَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ* وَ تَرَكْنَا عَلَيْهِمَا فِي الْآخِرِينَ* سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَ هَارُونَ* إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ* إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (صافّات/۱۱۴-۱۲۲)
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جَاءهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ (دخان/۱۷) وَ قَالَ مُوسَى يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ (اعراف/۱۰۴) فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ (زخرف/۴۶) قَالَ [فرعون] أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَ لَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ* وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَ أَنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ* قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّينَ* فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ* وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ* قَالَ فِرْعَوْنُ وَ مَا رَبُّ الْعَالَمِينَ* قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إن كُنتُم مُّوقِنِينَ* قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ* قَالَ رَبُّكُمْ وَ رَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ* قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ* قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ (شعراء/۱۸-۲۸) قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَا مُوسَى* قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى* قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى* قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَ لَا يَنسَى* الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى (طه/۴۹-۵۳) قَالَ [فرعون] لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ* قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ* قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (شعراء/۲۹-۳۱) حَقِيقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ (اعراف/۱۰۵) أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ* وَ أَنْ لَّا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُم بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (دخان/۱۸-۱۹) قَالَ [فرعون] إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (اعراف/۱۰۶) فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى (نازعات/۲۰) فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ (اعراف/۱۰۷؛ شعراء/۳۲) وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ (اعراف/۱۰۸؛ شعراء/۳۳) فَلَمَّا جَاءهُم بِآيَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَضْحَكُونَ (زخرف/۴۷) وَ لَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَ أَبَى (طه/۵۶) فَكَذَّبَ وَ عَصَى (نازعات/۲۱) قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ (شعراء/۳۴) فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَ قَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (ذاریات/۳۹) فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ (غافر/۲۴) قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ (اعراف/۱۰۹)
فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ (یونس/۷۶) فَلَمَّا جَاءتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ* وَ جَحَدُوا بِهَا وَ اسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَ عُلُوًّا (نمل/۱۳-۱۴) فَلَمَّا جَاءهُم مُّوسَى بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًى وَ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ (قصص/۳۶)
قَالَ مُوسَى أَتقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءكُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَ لاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ (یونس/۷۷) وَ قَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَن جَاء بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (قصص/۳۷)
قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا وَ تَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاء فِي الأَرْضِ وَ مَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ (یونس/۷۸) فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَ قَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ (مومنون/۴۷) قَالَ [فرعون] أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى* فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لَا أَنتَ مَكَانًا سُوًى* قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَن يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (طه/۵۷-۵۹) ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَى* فَحَشَرَ فَنَادَى* فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى (نازعات/۲۲-۲۴) [قال الملأ من قوم فرعون] يُرِيدُ [موسی] أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ (اعراف/۱۱۰) [قال فرعون] يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ (شعراء/۳۵) قَالُواْ أَرْجِهْ وَ أَخَاهُ وَ أَرْسِلْ فِي الْمَدَآئِنِ حَاشِرِينَ (اعراف/۱۱۱) قَالُوا أَرْجِهِ وَ أَخَاهُ وَ ابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ* يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ (شعراء/۳۶-۳۷) يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ (اعراف/۱۱۲)
وَ قَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ (یونس/۷۹) فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى (طه/۶۰) فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ* وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ* لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ (شعراء/۳۸-۴۰) فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ (شعراء/۴۱) وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ (اعراف/۱۱۳) قَالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِينَ (شعراء/۴۲) قَالَ نَعَمْ وَإَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ (اعراف/۱۱۴) فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ (یونس/۸۰) قَالَ لَهُم مُّوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَ قَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى* فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى* قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَن يُخْرِجَاكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِمَا وَ يَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَى* فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى (طه/۶۱-۶۴) قَالُواْ (السّحرة) يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ (اعراف/۱۱۵) قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى* قَالَ بَلْ أَلْقُوا (طه/۶۵-۶۶) قال القوا (اعراف/۱۱۶) قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ (یونس/۸۰؛ شعراء/۴۳) فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ (شعراء/۴۴) فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ (اعراف/۱۱۶) فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى* فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى* قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَى (طه/۶۶-۶۸) فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ* وَ يُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (یونس/۸۱-۸۲) وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ (اعراف/۱۱۷) وَ أَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَ لَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى (طه/۶۹) فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ (شعراء/۴۵) فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ (اعراف/۱۱۷؛ شعراء/۴۵) فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ* فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَ انقَلَبُواْ صَاغِرِينَ (اعراف/۱۱۸-۱۱۹)
وَ أُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ (اعراف/۱۲۰؛ شعراء/۴۶) فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا (طه/۷۰) قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَ مُوسَى (طه/۷۰) قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِينَ رَبِّ مُوسَى وَ هَارُونَ (اعراف/۱۲۱-۱۲۲؛ شعراء/۴۷-۴۸) قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ (اعراف/۱۲۳) قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ (طه/۷۱؛ شعراء/۴۹) إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (اعراف/۱۲۳)
إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ (طه/۷۱؛ شعراء/۴۹) فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (شعراء/۴۹) لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ (اعراف/۱۲۴؛ طه/۷۱) فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ (شعراء/۴۹) ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (اعراف/۱۲۴) وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (شعراء/۴۹) وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَ أَبْقَى (طه/۷۱)
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَ الَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا (طه/۷۲) قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ وَ مَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا (اعراف/۱۲۵-۱۲۶) قَالُوا لَا ضَيْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ* إِنَّا نَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ (شعراء/۵۰-۵۱) إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَ مَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقَى (طه/۷۳) رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَ تَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ (اعراف/۱۲۶)
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ* وَ قَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ* فَقَالُواْ عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ* وَ نَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ* وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى وَ أَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَ اجْعَلُواْ بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ* وَ قَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلأهُ زِينَةً وَ أَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُواْ حَتَّى يَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِيمَ* قَالَ قَدْ أُجِيبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَ لاَ تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ (یونس/۸۳-۸۹)
فَلَمَّا جَاءهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَ اسْتَحْيُوا نِسَاءهُمْ وَ مَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ (غافر/۲۵) وَ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَ قَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَ يَذَرَكَ وَ آلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَ نَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ (اعراف/۱۲۷) قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَ اصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ* قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِينَا وَ مِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَ يَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ (اعراف/۱۲۸-۱۲۹)
وَ قَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ* وَ قَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ (غافر/۲۶-۲۷) وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَن تَرْجُمُونِ* وَ إِنْ لَّمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ (دخان/۲۰-۲۱)
وَ قَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جَاءكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَ إِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ (غافر/۲۸)
وَ قَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ (قصص/۳۸)
وَ قَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ* أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَ مَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ (غافر/۳۶-۳۷)
وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ* فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَ إِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَى وَ مَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ* وَ قَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ* فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَ الْجَرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفَادِعَ وَ الدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَ كَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ (اعراف/۱۳۰-۱۳۳) وَ مَا نُرِيهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (زخرف/۴۸) وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ (اعراف/۱۳۴) وَ قَالُوا يَا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ (زخرف/۴۹)
فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ (زخرف/۵۰) فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ (اعراف/۱۳۵)
وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ فَاسْأَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذْ جَاءهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَونُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا مُوسَى مَسْحُورًا* قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَؤُلاء إِلاَّ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ بَصَآئِرَ وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْعَونُ مَثْبُورًا* فَأَرَادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ (اسراء/۱۰۱-۱۰۳)
وَ نَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ* أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لَا يَكَادُ يُبِينُ* فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ* فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (زخرف/۵۱-۵۴)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هَؤُلَاء قَوْمٌ مُّجْرِمُونَ (دخان/۲۲) وَ لَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى (طه/۷۷) وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى (شعراء/۵۲) أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي (طه/۷۷؛ شعراء/۵۲) فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا (دخان/۲۳) إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ (شعراء/۵۲؛ دخان/۲۳) فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَ لَا تَخْشَى (طه/۷۷) وَ اتْرُكْ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَقُونَ (دخان/۲۴)
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ* إِنَّ هَؤُلَاء لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ* وَ إِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ* وَ إِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ (شعراء/۵۳-۵۶) فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ (طه/۷۸) فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِينَ* فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ* قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ* فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ* وَ أَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ* وَ أَنجَيْنَا مُوسَى وَ مَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ* ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ (شعراء/۶۰-۶۶) فَغَشِيَهُم مِّنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ* وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ مَا هَدَى (طه/۷۸-۷۹) إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَ مَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ (شعراء/۶۷) فَكَذَّبُوهُمَا (موسی و هارون) فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ (مومنون/۴۸)
فَلَمَّا جَاءتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ* وَ جَحَدُوا بِهَا وَ اسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَ عُلُوًّا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (نمل/۱۳-۱۴) وَ اسْتَكْبَرَ هُوَ (فرعون) وَ جُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ (قصص/۳۹) فَأَخَذْنَاهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ (ذاریات/۴۰) فَأَخَذْنَاهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (قصص/۴۰)
إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ (قصص/۷۶) وَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ لَقَدْ جَاءهُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ مَا كَانُوا سَابِقِينَ (عنکبوت/۳۹)
وَ فِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (ذاریّات/۳۸)
فَأَخْرَجْنَاهُم (آل فرعون) مِّن جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ* وَ كُنُوزٍ وَ مَقَامٍ كَرِيمٍ (شعراء/۵۷-۵۸) كَمْ تَرَكُوا مِن جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ* وَ زُرُوعٍ وَ مَقَامٍ كَرِيمٍ* وَ نَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ* كَذَلِكَ وَ أَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ (دخان/۲۵-۲۸) كَذَلِكَ وَ أَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ (شعراء/۵۹)
موسی- قوم موسی، وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ* إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَ بَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ* قَالَ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ (اعراف/۱۳۸-۱۴۰)
وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَ فِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ (ابراهیم/۶) وَ إِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَ فِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ (اعراف/۱۴۱)
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ (ابراهیم/۷) وَقَالَ مُوسَى إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ (ابراهیم/۸)
وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا (اعراف/۱۶۰) وَ إِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُواْ وَ اشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ (بقره/۶۰)
وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَ قِثَّآئِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَ(بقره/۶۱)
[یا بنیاسرائیل] إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَ اللّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ (بقره/۷۲) وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ* قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَ لاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرونَ* قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ* قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ البَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَ إِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ* قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ ذَلُولٌ تُثِيرُ الأَرْضَ وَ لاَ تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاَّ شِيَةَ فِيهَا قَالُواْ الآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَ مَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ (بقره/۶۷-۷۱) فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا (بقره/۷۳)
وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَاء وَ جَعَلَكُم مُّلُوكًا وَ آتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّن الْعَالَمِينَ* يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَ لاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ* قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ* قَالَ رَجُلاَنِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُواْ عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَ عَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ* قَالُواْ يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَ رَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ* قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ* قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ (مائده/۲۰-۲۶)
وَ إِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً (بقره/۵۱) وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ (اعراف/۱۴۲) وَ مَا أَعْجَلَكَ عَن قَوْمِكَ يَا مُوسَى* قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِي وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى (طه/۸۳-۸۴)
وَ لَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ* قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِي وَ بِكَلاَمِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَ كُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ* وَ كَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَ تَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ (اعراف/۱۴۳-۱۴۵) وَ لَقَدْ جَاءكُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ (بقره/۹۲) ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظَالِمُونَ (بقره/۹۲،۵۱) وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَ لاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَ كَانُواْ ظَالِمِينَ (اعراف/۱۴۸) فَأَخْرَجَ (سامری) لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَ إِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ (طه/۸۸) وَ لَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَ أَطِيعُوا أَمْرِي* قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى (طه/۹۰-۹۱) قَالَ [لموسی] فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِن بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ (طه/۸۵)
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي (طه/۸۶) وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ (اعراف/۱۵۰) قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا* أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي* قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي (طه/۹۲-۹۴) قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَ لاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ* قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (اعراف/۱۵۰-۱۵۱) قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ (طه/۸۷) قَالَ (موسی) فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ* قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَ كَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي* قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَ انظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا* إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا (طه/۹۵-۹۸) وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (بقره/۵۴) وَ لَمَّا سُقِطَ فَي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَ يَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (اعراف/۱۴۹) وَ لَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ (اعراف/۱۵۴)
وَ اخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَ تَهْدِي مَن تَشَاء أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا وَ أَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ* وَ اكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ الَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ (اعراف/۱۵۵-۱۵۶)
وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ (بقره/۵۵)
وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَ قَد تَّعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ (صف/۵) وَ مِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ (اعراف/۱۵۹)
موسي- خضر، وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا* فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا* فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا* قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَ مَا أَنسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا* قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا* فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا* قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا* قَالَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا* وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا* قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَ لَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا* قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلَا تَسْأَلْنِي عَن شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا* فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا إِمْرًا* قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا* قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ وَ لَا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْرًا* فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُّكْرًا* قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِي صَبْرًا* قَالَ إِن سَأَلْتُكَ عَن شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّي عُذْرًا* فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَن يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْرًا* قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا* أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَ كَانَ وَرَاءهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا* وَ أَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَ كُفْرًا* فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِّنْهُ زَكَاةً وَ أَقْرَبَ رُحْمًا* وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَ كَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا (كهف/۶۰-۸۲)
موسی- نبی الاسلام، وَ قَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ (موسی) بِالرُّسُلِ (بقره/۸۷) وَ هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى (طه/۹؛ نازعات/۱۵) إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى (نازعات/۱۶) وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَ كَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا (مریم/۵۱) نَتْلُوا عَلَيْكَ مِن نَّبَإِ مُوسَى وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (قصص/۳) وَ مَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَ مَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ (قصص/۴۴) وَ مَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (قصص/۴۶) وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُن فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَائِهِ (سجده/۲۳)
أُوْلَئِكَ (نوح … و موسی ) الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ (انعام/۹۰) أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ … وَ قَالَ لَهُمْ نِبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَ آلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ (بقره/۲۴۶-۲۴۸)
شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَ مَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ (شوری/۱۳) قُلْ آمَنَّا بِاللّهِ وَ مَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَ مَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتِيَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (آلعمران/۸۴) قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَ مَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الأسْبَاطِ وَ مَا أُوتِيَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (بقره/۱۳۶)
وَ إِن يُكَذِّبُوكَ … كُذِّبَ مُوسَى (حج/۴۲-۴۴) أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَ مِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا وَ رَحْمَةً (هود/۱۷) وَ مِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَ رَحْمَةً (احقاف/۱۲) قَالُوا (نفر من الجن) يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ (احقاف/۳۰)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِندَ اللَّهِ وَجِيهًا (احزاب/۶۹) أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُواْ رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِن قَبْلُ وَ مَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ (بقره/۱۰۸) فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَ قَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ (قصص/۴۸)
يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللّهِ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَ آتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا (نساء/۱۵۳) وَ مَا قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى بَشَرٍ مِّن شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاء بِهِ مُوسَى (انعام/۹۱)
أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى* وَ أَعْطَى قَلِيلًا وَ أَكْدَى* أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى* أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى* وَ إِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى (نجم/۳۳-۳۷) إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى* صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى (اعلی/۱۸-۱۹) قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى* وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى* بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا* وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقَى (اعلی/۱۴-۱۷)
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جَاءهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ (دخان/۱۷) إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَيْكُمْ رَسُولًا شَاهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولًا* فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِيلًا (مزّمّل/۱۵-۱۶) |