دیوانه، مجنون، این مفهوم از مادّۀ «ج ن ن» ۱۶ بار و با واژۀ سُعُر ۲ بار، مَفتون ۱ بار و آياتي كه اين معنا را دارد، آمده است.
چکیده: به دنبال نزول وحی و قرآن، کافران پیامبر را دیوانه خواندند همان گونه که پیشینیان، پیامبران خود را دیوانه مینامیدند.
بیگمان کسانی که کافر شدند وقتی قرآن را شنیدند نزدیک بود تو را با چشمان خود نابود کنند و میگویند: او حتماً دیوانهای است و حال آنکه [قران] جز تذکاری برای جهانیان نیست (قلم/۵۱-۵۲). [کافران] گفتند: ای کسی که قرآن بر او نازل شده است، تو به یقین دیوانه هستی (حجر/۶). وقتي به مجرمان گفته ميشد خدايي جز خداي يگانه نيست، تكبّر ميورزيدند و میگفتند: آیا ما خدایان خود را برای گفتۀ شاعری ديوانه رها کنیم؟ حالآنكه او حق را آورده و فرستادگان را تصدیق کرده است. قطعاً شما چشندة عذاب دردناك خواهيد بود (صافّات/۳۵-۳۸). آیا در این سخن (قرآن) تدبّر نکردهاند؟ یا چیزی برای آنان آمده که برای پدران پیشین آنها نیامده است؟ یا پیامبر خود را درست نشناختهاند که انکارش میکنند؟ یا میگویند: او ديوانه است؟ [نه،] بلکه او حق را برای آنها آورده و بیشتر آنها حقیقت را خوش ندارند (مومنون/۶۸-۷۰). آیا [این مرد] بر خدا دروغ بسته یا ديوانه است؟ [نه] بلکه آنها که به آخرت ایمان نمیآورند در عذاب و گمراهی دوری هستند (سبأ/۸).
سوگند به قلم و به آنچه مینویسند، تو به لطف پروردگارت ديوانه نیستی. بیگمان برای تو پاداشی بیمنّت خواهد بود. به راستی تو بر خلق و خوی بزرگی هستی پس به زودی خواهی دید و خواهند دید که کدام یک از شما ديوانه است (قلم/۲-۶). آیا [تكذيب كنندگان آيات] فکر نکردند که همنشین آنها ديوانه نيست؟ او جز هشداردهندهای آشکار نیست (اعراف/۱۸۴). تذکّر ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهن و نه دیوانه هستي (طور/۲۹). سوگند یاد میکنم به آن ستارگان بازگردنده که میروند و نهان میشوند و سوگند به شب چون پشت کند و سوگند به صبح چون بردمد که قطعاً این (قرآن)، سخن فرستادهای است ارجمند. نیرومندی که نزد صاحب عرش مقامی بلند دارد و در آنجا فرمانروا و امین است و همنشین شما دیوانه نیست (تکویر/۱۵-۲۳). بگو، من فقط به شما یک اندرز میدهم که دو دو و به تنهایی برای خدا قیام کنید آنگاه بیندیشید که همنشین شما هیچ ديوانگي ندارد. او فقط شما را از عذاب سختی که در پیش است، هشدار میدهد (سبأ/۴۶). اینگونه برای پیشینیان آنها، هیچ پیامبری نیامد جز اینکه گفتند: او ساحر یا دیوانهای است. مگر همدیگر را به [گفتن چنين سخني] سفارش کرده بودند؟ [نه] بلکه آنها مردمی سرکش بودند. پس از آنها روی بگردان که تو مورد ملامت نخواهی بود (ذاریّات/۵۲-۵۴). در انتظار روزی باش که آسمان دودی نمایان بیاورد که مردم را فرو پوشد. این عذابی پردرد است. [میگویند:] پروردگارا، این عذاب را از ما دور کن که ما ایمان آوردهادیم. این تذکّر کجا برای آنها سودمند است حال آنکه پیامبری روشنگر به سوی آنها آمد آنگاه از او اعراض کردند و گفتند: تعلیم یافتهای دیوانه است (دخان/۱۰-۱۴).
بگو، آیا به جای خدا چیزی را بپرستم که نه سودی به ما میرساند و نه زیانی؟ [آیا] بعد از آنکه خدا هدایتمان کرده به عقب بازگردیم مانند کسی که شیاطین عقل و خرد او را از او گرفتهاند (گمراه کردهاند) و در زمین حیران مانده است در یارانی دارد که او را به هدایت میخوانند که به سوی ما بیا (انعام/۷۱)؟ آنان که ربا میخورند، برنخیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان او را با تماس آشفتهسر کرده است (بقره/۲۷۵).
پیش از آنها (کافران)، قوم نوح به تکذیب پرداختند و بندۀ ما را تکذیب نمودند و گفتند: دیوانهای است و طرد شد (قمر/۹). [اشراف كافر قوم نوح] گفتند: او نیست جز مردی که ديوانه است پس تا چندی دربارۀ او منتظر بمانید [یا بهبود یابد یا بمیرد] (مومنون/۲۵). [قوم هود به او گفتند:] جز این نمیگوییم که بعضی از خدایان ما تو را دیوانه کردهاند. گفت: من خدا را گواه میگیرم و شاهد باشید که من از آنچه شریک او میکنید، بیزار هستم (هود/۵۴). قوم ثمود هشدارها را دروغ شمردند و گفتند: آیا یک بشری که از خود ماست را پیروی کنیم؟ در این صورت ما واقعاً در گمراهی و ديوانه خواهیم بود (قمر/۲۳-۲۴). فرعون گفت: واقعاً این پیامبری که به سوی شما فرستاده شده است، سخت دیوانه است (شعراء/۲۷). فرعون با سپاهيان خود روی برتافت و گفت: او (موسی) ساحر یا دیوانهای است (ذاریّات/۳۹).
قطعاً مجرمان در گمراهی و ديوانگي هستند (قمر/۴۷).