دین، راه و روش، این مفهوم با واژة دين ۷۸ بار و مِلَّه ۱۵ بارآمده است.
چکیده: دينِ خالص، همواره براي خدا است. دين، نزد خدا همان تسليم بودن است و اگر كسي غير از آن را بجويد از او پذيرفته نميشود. دينِ تشريع شده براي ما همان است كه به نوح، ابراهيم، موسي عيسي توصيه شده است و آنچه به پيامبر وحي شده است كه بايد آن را برپاداريم و در آن تفرقه نكنيم. در دين هيچ اجباري نيست. خدا در دين هيچ دشواري قرار نداد. آيين، همان آيين ابراهيم است كه بايد از آن پيروي كنيم. بايد حقگرايانه با فطرتي كه خدا سرشته، به سوي اين دين روي آورد و او را در حالي كه دين را براي او خالص كردهايم، بپرستيم. تنها خدا را پرستيدن ، برپاداشتنِِ نماز و دادنِ زكات، اينها دينِ پايدار است.
آگاه باشید که دینِِ خالص برای خداست (زمر/۳). دین، همواره برای خداست (نحل/۵۲). در حقیقت دین نزد خدا همان اسلام [تسليم بودن به خدا] است (آلعمران/۱۹). هر کس جز اسلام [تسليم بودن به خدا] دینی بجوید، هرگز از او پذیرفته نشود (آلعمران/۸۵).دین چه کسی بهتر از آن کس است که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حقگرا پیروی کرده است (نساء/۱۲۵)؟ در دین هیچ اجباری نیست. راه از بیراهه آشکار شده است پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد، به یقین به دستاویزی استوار که آن را گسستنی نيست، چنگ زده است (بقره/۲۵۶). برای شما از دین همان را تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه به تو وحی کردیم و آنچه به ابراهیم، موسی و عیسی توصیه کردیم که دین را بر پا دارید و در آن تفرقه نکنید (شوری/۱۳). خدا شما را برگزید و بر شما در این دین هیچ دشواری قرار نداد که آیین پدرتان ابراهیم است (حج/۷۸). از آیین ابراهیم پیروی کنید که حقگرا بود و از مشرکان نبود (آلعمران/۹۵). چه کسی از آیین ابراهیم رویمیگرداند جز کسی که سبک مغزی کند؟ در حالی که او را در دنیا برگزیدیم و او قطعاً در آخرت از شایستگان است (بقره/۱۳۰). حقگرایانه به سوی این دین، رویآور [با همان] فطرتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. تغییری در آفرینش نیست. دین پایدار همین است ولی بیشتر مردم نمیدانند (روم/۳۰). شما به جاي او جز نامهايي را نميپرستيد كه شما و پدرانتان آنها را نامگذاري كردهايد و خدا دليلي بر آنها نازل نكرده است. حکم فقط از آن خداست. فرمان داده است غیر او را نپرستید. این دین پايدار است، ولی بیشتر مردم نمیدانند (یوسف/۴۰). خدا را در حالي كه دين را براي او خالص كردند و حقگرايانه، بپرستند، نماز برپا دارند و زکات دهند. این دین پايدار است (بینه/۵).خدا را بخوانید در حالی که دین را برای او خالص کردهاید (اعراف/۲۹؛ غافر/۶۵،۱۴) هر چند کافران را خوش نیاید (غافر/۱۴). اوست آن که شما را در خشکی و دریا سِیر میدهد تا آنگاه که در کشتی باشید و به سبب بادی خوش آنها را به حرکت در آورد و به آن شاد گردند. ناگهان طوفان سختی بر آنان بتازد و دریابند که در محاصره افتادهاند خدا را در حالي كه دين را براي او خالص كردهاند، ميخوانند که اگر ما را از این [بحران] نجات دهی قطعاً از سپاسگزاران خواهیم شد (یونس/۲۲).هنگامی که بر کشتی سوار میشوند، خدا را در حالي كه دين را براي او خالص كردهاند، ميخوانند و آنگاه که آنان را نجات داد و به خشکی آورد، ناگهان همانان شرک میورزند (عنکبوت/۶۵). هنگامی که آنها (سرنشینان کشتی) را موجی مانند سایبانها فرا گیرد، خدا را در حالي كه دين را براي او خالص كردهاند، ميخوانند و چون به سوی خشکی آنان را نجات داد برخی از آنها راه مستقیم را میروند و البته آیات ما را جز عهدشكنانِ ناسپاس، انکار نمیکنند (لقمان/۳۲).
دین- اقوام، کسانی که کافر شدند، به پیامبران خود گفتند: شما را از سرزمین خود بیرون میکنیم یا این که به آیین ما بازگردید پس پروردگارشان به آنها وحی کرد که حتماً ستمگران را هلاک خواهیم کرد (ابراهیم/۱۳).
هنگامی که پروردگار او (ابراهیم) به او فرمود: تسلیم شو، گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم. ابراهیم و یعقوب پسران خود را به همان [آیین خالص] سفارش کردند [وگفتند:] ای پسران من، خدا برای شما این دین را برگزید پس البته نباید جز مسلمان بمیرید (بقره/۱۳۱-۱۳۲).
یوسف به دو یار زندانی خود گفت: … من آیین قومی را که به خدا ایمان ندارند و منکر آخرت هستند، رها کردهام و از آیین پدران خود، ابراهیم، اسحاق و یعقوب پیروی کردهام. برای ما سزاوار نیست که چیزی را شریک خدا کنیم. این از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولی بیشتر مردم ناسپاس هستند (یوسف/۳۷-۳۸). [یوسف جام را] از بار برادر خود بیرون آورد. اینگونه یوسف را تدبیر آموختیم. زیرا در دین شاه نمیتوانست برادرش را بازداشت کند مگر این که خدا بخواهد (یوسف/۷۶).
سران قوم شعیب که سرکشی کردند، گفتند: ای شعیب، به یقین تو و کسانی را که با تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون میکنیم مگر آن که به آیین ما بازگردید. گفت: حتی اگر دوست نداشته باشیم؟ اگر پس از آن که خدا ما را از آیین شما رهانیده است به آن بازگردیم، قطعاً بر خدا دروغ بستهایم. ما را نسزد که به آن بازگردیم مگر آن که خدا پروردگار ما بخواهد … (اعراف/۸۸-۸۹).
فرعون به بزرگان قوم خود گفت: بگذارید من، موسی را بکشم و او پروردگار خود را بخواند. من میترسم دين شما را تغییر دهد یا در این سرزمین تباهی برانگيزد (غافر/۲۶).
[اصحاب کهف به یکدیگر گفتند:] اینک یکی از خودتان را با این پولتان به شهر بفرستید. باید ببیند کدام یک از غذاهای آن پاکیزهتر است و از آن، غذایی برایتان بیاورد. باید دقّت کند و کسی را از [مکان] شما آگاه نکند چرا که اگر آنها بر شما دست یابند، سنگسارتان میکنند یا شما را به آیینخود بازمیگردانند. در آن صورت رستگار نخواهید شد (کهف/۱۹-۲۰).
دین- پیامبر، خدا کسی است که پیامبر خود را با هدایت و دینِ درست فرستاد تا آن را بر همۀ ادیان پیروز گرداند (توبه/۳۳؛ فتح/۲۸؛ صف/۹) و گواهی خدا [بر حقانیت پیامبر] کفایت میکند (فتح/۲۸)، هر چند مشرکان را خوش نیاید (توبه/۳۳؛ صف/۹). به راستی ما کتاب را به حق به سوی تو نازل کردیم پس خدا را بندگی کن در حالی که دین را برای او خالص کردهای (زمر/۲). بگو، من دستور یافتهام خدا را در حالی که دین را برای او خالص کردهام، بپرستم (زمر/۱۱). بگو، من تنها خدا را میپرستم در حالی که دین را برای او خالص کردهام (زمر/۱۴). به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم حقگرا پیروی کن و از مشرکان نباش (نحل/۱۲۳). بگو، پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است، دینی پایدار، آیین ابراهیم حقگرا و او از مشرکان نبود (انعام/۱۶۱). حقگرایانه به سوی این دین، رویآور و هرگز از مشرکان نباش (یونس/۱۰۵). به سوی این دین استوار روی آور پیش از آن که روزی فرا رسد که از جانب خدا برگشتی ندارد (روم/۴۳). بگو، ای مردم، اگر در دین من تردید دارید، من آنهایی را که شما جز خدا میپرستید، نمیپرستم بلکه خدایی را میپرستم که جان شما را میگیرد و فرمان یافتهام که از مومنان باشم (یونس/۱۰۴). آنگاه که یاری خدا و پیروزی فرارسید و دیدی که مردم گروه گروه در دین خدا داخل میشوند، پس به ستایش پروردگار خود تسبیح گوی و آمرزش بخواه، زیرا او قطعاً توبهپذیر است (نصر/۱-۳). کسانی که دین خود را پراکنده کردند و فرقه فرقه شدند تو هیچگونه مسئول آنها نیستی. کار آنان فقط با خداست. آنگاه به آنچه انجام میدادند، آنها را آگاه خواهد کرد (انعام/۱۵۹).
[به بادیهنشینان] بگو، آیا خدا را از دین خود آگاه میکنید؟ در صورتی که خدا آنچه در آسمانها و در زمین است، میداند و خدا از همه چیز آگاه است (حجرات/۱۶). آیا آن کس که دین را تکذیب میکند، دیدی؟ پس او همان کسی است که یتیم را به خشونت میراند و بر اطعام بینوا ترغیب نمیکند (ماعون/۱-۳).
خدا به کسانی از شما (مومنان) که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنها را در زمین جانشین کند همانگونه كه كساني را كه پيش از آنان بودند جانشین قرار داد و آن دیني را که براي ایشان پسندیده، برای آنها استقرار بخشد و خوف آنان را به ایمنی تبدیل کند که آنان مرا بندگی میکنند و چیزی را با من شریک نمیسازند. هر کس پس از آن کفر ورزد، آنان واقعاً فاسق هستند (نور/۵۵). بر شما حرام شده است: مردار، خون، گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد و [حیوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندی افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [که زنده یافته و خود] سر ببرید. آنچه برای بتان سربریده و قسمت کردن شما به وسیلۀ تیرهای قرعه. اینها نافرمانی [خداست]. امروز کسانی که کافر شدند، از دین شما ناامید شدهاند پس از آنها نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را برای شما [به عنوان] دین برگزیدم. هر کس دچار گرسنگی شود، بیآنکه به گناه متمایل باشد [اگر از آنچه از آن منع شده، بخورد]، بیتردید خدا آمرزندۀ مهربان است (مائده/۳). همانا تعداد ماهها نزد خدا در کتاب الهی، آن روزی که آسمانها و زمین را آفرید، دوازده ماه است که از آنها چهار ماه، حرام است. این دین استوار است پس در این ماهها بر خود ستم نکنید (توبه/۳۶). آن (پسرخواندگان) را به (نام) پدرانشان بخوانید که این نزد خدا منصفانهتر است. اگر پدران آنان را نمیشناسید پس برادران دینی شما هستند (احزاب/۵). زن زناکار و مرد زناکار، هر یک از آن دو را صد تازیانه بزنید و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، نباید در دین خدا نسبت به آنها دچار ترحم گردید و باید گروهی از مومنان در کیفر آن دو حضور یابند (نور/۲). سزاوار نیست که مومنان همگی کوچ کنند پس چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکنند تا در دین آگاهی یابند و چون بازگشتند، قوم خود را هشدار دهند. شاید آنها [از معاصی] برحذر باشند (توبه/۱۲۲)؟
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا گروهی را میآورد که آنان را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند. [اینان] با مومنان فروتن و بر کافران سرافراز هستند (مائده/۵۴). خدا شما را از نیکی کردن و دادگری با کسانی که در دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکردهاند، نهی نمیکند. بیتردید خدا دادگران را دوست میدارد. خدا شما را از دوستی و رابطه با کسانی باز میدارد که در دین، با شما جنگیدند و شما را از خانههایتان بیرون راندند و در بیرون راندن شما با یکدیگر همدستی کردند. هر کس با آنها دوستی کند، آنان همان ستمگران هستند (ممتحنه/۸-۹). از مشرکان نباشید. از آنها که دین خود را بخشبخش کردند و فرقهها شدند. هر فرقهای به آنچه نزد خود دارند، دلخوش هستند (روم/۳۲). آنان پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند و کسانی از شما که از دین خود برگردند و در حال کفر بمیرند، آنها کردارهایشان در دنیا و آخرت تباه میشود. ایشان اهل آتش هستند و در آن ماندگارند (بقره/۲۱۷). اگر قَسمهای خود را پس از پیمان خود شکستند و به دین شما طعنه زدند، با سران کفر بجنگید. آنها پایبند سوگندها نیستند. باشد که بازایستند (توبه/۱۲). اگر توبه کردند، نماز برپا داشتند و زکات دادند، برادران دینی شما هستند(توبه/۱۱). کسانی که ایمان آوردند ولی هجرت نکردند، برای شما دربارۀ آنها هیچ دوستی و تعهدی نیست مگر آن که هجرت کنند. ولی اگر در دین از شما کمک خواستند، بر شماست که آنها را یاری کنید مگر بر ضدّ گروهی که میان شما و آنها پیمان است. خدا به کارهایی که میکنید، بیناست (انفال/۷۲). ای کسانی که ایمان آوردهاید، کسانی که دین شما را به ریشخند و بازی گرفتهاند [چه] از کسانی که پیش از شما به آنها کتاب داده شده و [چه] از کافران، دوستان خود نگیرید. اگر ایمان دارید، از خدا پروا کنید (مائده/۵۷).با کسانی از اهلکتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خدا و رسول او حرام کرده، حرام نمیدارند و به دین حق نمیگرایند، جنگ کنید تا زمانی که به دست خود با ذلّت جزیه دهند (توبه/۲۹). با آنان (کافران) بجنگید تا فتنهای نباشد و دین یکسره از آن خدا گردد پس اگر [از کفر] بازایستند (بقره/۱۹۳؛ انفال/۳۹). دشمنی جز بر ستمكاران روا نیست (بقره/۱۹۳). خدا به آنچه انجام میدهند، بیناست و اگر روی گردانند، بدانید که خدا مولای شماست و نیکو مولا و یاوری است (انفال/۳۹، ۴۰).
آیا برای آنان (مشرکان) معبودهایی است که برایشان از دین، چیزی را که خدا به آن اجازه نداده، تشریع کردهاند؟ اگر آن سخن قطعی (مهلت) نبود، مسلماً میان آنها [به هلاکت] حکم میشد و البته برای ظالمان عذابی دردناک است (شوری/۲۱). [معبودان مشرکان] برای بسیاری از مشرکان، کشتن فرزندانشان را آراستند تا آنان را هلاک کنند و دین آنها را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا میخواست چنین نمیکردند پس ایشان را با آنچه به دروغ میسازند، رها کن (انعام/۱۳۷).
آنگاه [كه دو گروه در جنگ بدر رويارو شدند] منافقان و کسانی که در دلهای آنان بیماری است، میگفتند: دینشان اینان (مومنان) را فریفته است و حال آن که هر کس بر خدا توکل کند پس به درستی که خدا شکستناپذیر حکیم است (انفال/۴۹). [از منافقان] کسانی که توبه کردند، اصلاح نمودند، به خدا تمسّک جستند و دین خود را برای خدا خالص گردانیدند. آنها با مومنان خواهند بود. به زودی خدا مومنان را پاداشی بزرگ خواهد داد (نساء/۱۴۶).
آنان (کافران) دین خود را به سرگرمی و بازی پنداشتند و زندگی دنیا مغرورشان کرد پس همانگونه که آنان دیدار امروز خود را از یاد بردند و آیات ما را انکار میکردند، ما [هم] امروز آنها را از یاد میبریم (اعراف/۵۱). [بزرگان كافران گفتند:] ما در اين آيين اخير چنين سخني نشنيدهايم و اين جز دروغ بافي نيست (ص/۷). کسانی که دین خود را به بازی و سرگرمی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفته است، رها کن(انعام/۷۰). بگو، ای کافران، من آنچه را میپرستید، نمیپرستم و نه شما پرستندۀ چیزی هستید که من میپرستم. نه من پرستندۀ چیزی هستم که شما پرستیدهاید و نه شما پرستندۀ چیزی هستید که من میپرستم. دین شما برای خودتان و دین من برای خودم (کافرون/۱-۶).
اهلكتاب فرمان نيافته بودند كه خدا را در حالي كه دين را براي او خالص كردند و حقگرايانه، بپرستند، نماز برپا دارند و زکات دهند. این دین پايدار است (بینه/۵). ای اهلکتاب، در دین خود غلو نکنید و دربارۀ خدا جز حق سخن نگویید. مسیح، عیسی پسر مریم، فقط پیامبر خدا و کلمۀ اوست که آن را به سوی مریم افکند و روحی از جانب او است پس به خدا و پیامبران او ایمان بیاورید و نگویید [خدا] سهگانه است. خدا فقط معبودی یگانه است. منزّه است از این که فرزندی برای او باشد (نساء/۱۷۱). بگو، ای اهلکتاب، در دین خود به ناحق غلو نکنید و از پیِ هوسهای گروهی که پیش از این گمراه گشتند و بسیاری از [مردم را] گمراه کردند و از راه راست منحرف شدند، نروید (مائده/۷۷). [جماعتی از اهلکتاب گفتند:] جز به کسی که دین شما را پیروی کند، ایمان نیاورید. بگو، هدایت، هدایت خداست. [و گفتند باور نكنيد] به کسی نظیر آنچه به شما داده شده، داده شود یا در پیشگاه پروردگارتان با شما محاجّه کند. بگو، [این] فضل، به دست خداست. آن را به هر کس بخواهد میدهد (آلعمران/۷۳). برخی از اهلکتاب گفتند: هرگز آتش جز چند روزی به ما نخواهد رسید و برساختههای آنها، آنان را در دینشان فریفته است (آلعمران/۲۴). برخی از آنان که یهودی هستند، کلمات را از جاهای خود برمیگردانند و با پیچاندن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دینِ [اسلام] میگویند: شنیدیم و نافرمانی کردیم (نساء/۴۶).آیا [یهودیان و مسیحیان] جز دینِ خدا را میجویند؟ با آن که هر کس در آسمانها و زمین است، خواهناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوی او بازگردانیده میشوند (آلعمران/۸۳). [یهودیان به مسلمانان] گفتند: یهودی شوید یا نصرانی شوید تا هدایت یابید. بگو، بلکه آیین ابراهیم را [پیروی کنیم] که حقگرا بود و از مشرکان نبود (بقره/۱۳۵). یهود و نصاری هرگز از تو راضی نخواهند شد مگر این که از آیین آنها پیروی کنی. بگو، بیگمان هدایت واقعی، هدایت خداست. اگر پس از دانشی که تو را حاصل شده، از امیال آنها پیروی کنی، در برابر خدا هیچ سرپرست و یاوری نخواهی داشت (بقره/۱۲۰).