دل، قلب، این مفهوم از مادّة «ق ل ب» ۱۳۲ بار، «ص د ر» ۴۴ بار و «ف أ د» ۱۶ بار آمده است.
چکیده:خدا براي انسان دل قرار داد تا سپاس گزارد. گوش، ديده و دل همه مورد سوال قرار خواهند گرفت و مسئول هستند. خدا به آنچه در سينههاست، آگاه است. بدانيد خدا ميان انسان و دل او حايل ميشود. وحي بر آن نازل ميشود. با ياد خدا دلها آرام ميگيرد. دل ميفهمد. هدايت ميشود. مومن و سالم ميشود. شفا مييابد. مطمئن و محكم ميگردد. حاضر ميشود. رأفت و رحمت مييابد. فراخ يا تنگ ميشود. آزمايش ميشود. متّقي، توبهكار و خاشع ميگردد. وسوسه ميشود. مشغول شده ترسان، خشمگين و متنفّر ميشود. به شك ميافتد. نفاق ميگيرد و بيمار ميشود. مهر خورده، كور ميشود و زنگار ميگيرد. منحرف، سخت و گناهكار ميشود. دلها با يكديگر الفت ميگيرند. متّحد يا پراكنده ميشوند. قرآن شفايي است براي آنچه در سينههاست. روز قيامت آنچه در سينههاست، فاش ميگردد. دلهايي هراسان ميشوند. آتش بر دلها مسلّط ميشود.
خدا نسل انسان را از چكيدة آبي پست قرار داد. آنگاه او را سامان داد و از روح خود در او دميد و براي شما گوش و ديدگان و دلها قرار داد. چه اندك سپاس ميگزاريد (سجده/۸-۹). خدا شما را از شكمهايِ مادرانتان بيرون آورد در حالي كه چيزي نميدانستيد و براي شما گوش، ديدگان و دلها قرار داد تا شكر گزاريد (نحل/۷۸). اوست كه براي شما گوش، ديدگان و دلها پديد آورد. چه اندك سپاس ميگزاريد (مؤمنون/۷۸). بگو، اوست آن كه شما را پديد آورد و براي شما گوش، ديدگان و دلها قرار داد چه اندك سپاس ميگزاريد (ملك/۳). از چيزي كه به آن علم نداري، پيروي نكن زيرا گوش، چشم و دل، همة آنها مورد سؤال قرار خواهند گرفت (اسراء/۳۶). خدا در درون هیچ كسي دو قلب ننهاده است(احزاب/۴).
بگو، اگر آنچه در سينههاي شما است، نهان داريد يا آشكار كنيد، خدا آن را ميداند (آلعمران/۲۹). خدا به راز سينهها دانا است (لقمان/۲۳؛ فاطر/۳۸؛ زمر/۷؛ حديد/۶؛ تغابن/۴). گفتار خود را چه پنهان كنيد، چه آشكار كنيد، بيگمان او به راز سينهها آگاه است (ملك/۱۳). [خدا] خيانت چشمها و آنچه در سينه نهان ميداريد، ميداند (غافر/۱۹). در حقيقت پروردگار تو آنچه سينههايِ آنان پنهان ميكند و آنچه را آشكار ميكند، ميداند (نمل/۷۴؛ قصص/۶۹). آيا خدا به آنچه در سينههاي جهانيان است، داناتر نيست (عنكبوت/۱۰)؟
از خدا پروا کنید زيرا خدا به راز سینهها دانا است (مائده/۷). اي مؤمنان، هنگامي كه خدا و پيامبر او شما را به چيزي دعوت ميكنند كه به شما حيات ميبخشد، اجابت كنيد و بدانيد كه خدا ميان ِانسان و قلب او حايل ميشود و به حضور او محشور ميشويد (انفال/۲۴). آگاه باش كه تنها با ياد خدا قلبها آرام ميگيرد (رعد/۲۸). خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آن را در قلبهای شما آراست و کفر، پلیدکاری و سرکشی را در نظر شما ناخوشایند ساخت. آنان رشد یافتهاند (حجرات/۷). اوست كسي که آرامش را بر دلهای مومنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند (فتح/۴). آیا برای کسانی که ایمان آوردهاند، وقت آن نرسیده که قلبهای آنها به یاد خدا و آن حقیقتی که نازل شده، خاشع گردد و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب داده شد؟ پس روزگار بر آنها به درازا کشید و قلبهای آنها سخت شد و بسیاری از آنها نافرمان بودند (حدید/۱۶).
هر کس شعائر خدا را بزرگ دارد، در حقیقت آن از تقوای قلبهاست (حج/۳۲). شهادت را کتمان نکنید. هر کس آن را کتمان کند، قلب او گناهکار است (بقره/۲۸۳). در آنچه اشتباهاً مرتکب آن شدهاید، بر شما گناهی نیست ولی در آنچه قلبهاي شما عمد داشته است [مسئول هستید] (احزاب/۵). خدا شما را به سوگندهای لغوتان مؤاخذه نمیکند ولی شما را به آنچه قلبهایتان کسب کرده، مؤاخذه میکند (بقره/۲۲۵).
در آنها (چهارپايان) برای شما سودها است تا با [سوار شدن بر] آنها به مقصودی که در سینههایتان است برسید و بر آنها و بر کشتی حمل میشوید (غافر/۸۰).
انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است و او خود بر این، نیک گواه است. به راستی او سخت شیفتۀ مال است. مگر نمیداند چون آنچه در گورها است بیرون ریخته میشود و آنچه در سینهها است فاش میشود. در چنان روزی پروردگار ِآنان به آنان نیک آگاه است (عادیات/۶-۱۱). آنها (مردم) را از آن روز نزديك بترسان. آنگاه که قلبها به گلوگاه میرسد. در حالی که اندوه خود را فرو میخورند. برای ستمکاران نه یاری است و نه شفاعتگری که مورد اطاعت باشد (غافر/۱۸). در آن روز دلهایی سخت هراسان است (نازعات/۸). تو چه میدانی آتشِ شکننده چیست؟ آتش برافروختۀ الهی است. آتشی که بر دلها مسلّط میشود (همزه/۵-۷).
پرهیزگاران در باغها و چشمهساران هستند. هر كينهاي در سینۀ آنان بود، میزداییم. برادرانه بر تختهایی روبهروی یکدیگر نشستهاند (حجر/۴۷،۴۵). کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، … آنان اهل بهشتند. در آن جاودانه هستند. هر کینهای در سينههاي آنها بود میزداییم (اعراف/۴۲-۴۳). [به پرهیزگاران گویند:] این (بهشت) همان است که وعده یافتهاید. برای هر بازگردندة نگاهدارِ [حدودِ خدا]، آنکه در نهان از رحمان بترسد و با دلی بازگردنده آید. به سلامت در آن درآييد. اين روز جاودانگي است. هر چه بخواهند آنجا دارند و نزد ما افزونتر هم هست (ق/۳۲-۳۵).
دل- هدايت، کسی را که خدا بخواهد هدایت کند، سينة او را به پذیرش اسلام میگشاید و هر کس را بخواهد گمراه کند، سينة او را سخت تنگ میگرداند. چنانکه گویی به زحمت در آسمان بالا میرود. اینگونه خدا پلیدی را بر کسانی که ایمان نمیآورند، قرار میدهد. راه راست پروردگارت همين است (انعام/۱۲۵-۱۲۶). آیا کسی که خدا سینۀ او را برای اسلام گشاده و برخوردار از نوری از جانب پروردگار خود میباشد [مانند فرد تاریکدل است]؟ پس وای بر آنان که از سختدلی یاد خدا نمیکنند. اینانند که در گمراهی آشکار هستند (زمر/۲۲). کسی که به خدا ایمان بياورد، قلب او را هدایت ميکند (تغابن/۱۱). بگو، بيگمان خداست که هر کس را بخواهد گمراه ميكند و هر کس توبه کند به سوی خود هدایت میکند. همان كساني که ایمان آورده و دلهای آنان به یاد خدا آرام میگیرد. آگاه باش که تنها با یاد خدا قلبها آرام میگیرد (رعد/۲۷-۲۸). هیچ قومی را نمییابی که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند در حالی که با کسانی که با خدا و رسول او مخالفت کردهاند، دوستی کنند. هر چند پدران، پسران، برادران یا عشیرۀ آنان باشند. اینان هستند که [خدا] در دلهای آنان ایمان را نوشته و آنان را با روحی از جانب خود تأیید کرده است. آنان را به بهشتهایی که از زیر آن نهرها روان است در میآورد. همیشه در آن ماندگار هستند. خدا از آنها خشنود و آنها از او خشنود هستند. اینان حزب خدا هستند. آری حزب خدا است که رستگار است (مجادله/۲۲). مومنان تنها کسانی هستند که چون یاد خدا شود، دلهای آنان ترسان میشود و چون آیات او بر آنها تلاوت شود، بر ایمان آنها بیفزاید و بر خدای خود توکّل کنند (انفال/۲). فروتنان را بشارت ده. همان کسانی که چون نام خدا یاد شود، دلهای آنان به هراس افتد و بر مصیبتی که به آنان رسد، شکیبا هستند. نماز را برپا میدارند و از آنچه روزی آنها کردهایم، انفاق میکنند (حج/۳۴،۳۵). بيگمان كساني كه از بيم پروردگار خود نگران هستند و كساني كه به آيات پروردگار خود ايمان ميآورند و آنان كه به پروردگارشان شرك نميآورند و در حقیقت کسانی که آنچه را میدهند، در حالی ميدهند که دلهایشان ترسان است از اينکه به سوی پروردگار خود باز خواهند گشت، آنان هستند که در کارهای خیر شتاب میکنند و آنانند که در آنجام آنها سبقت میجویند (مومنون/۵۷-۶۱). آنان که از پروردگار خود میترسند، پوست بدنشان از آن (شنيدن قرآن) به لرزه ميافتد سپس پوست و دل آنها به یاد خدا نرم میگردد. این هدایت خدا است (زمر/۲۳). مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمیدارد، از روزی که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشود، میترسند تا خدا بهتر از آنچه انجام میدادند، به ایشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بیفزاید(نور/۳۷-۳۸). خردمندان [میگویند:] پروردگارا، دلهای ما را پس از آن که ما را هدایت کردی، نلغزان (آلعمران/۸).
دل- گمراهي، بیگمان بسیاری از جنیّان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم زیرا قلبهایی دارند که با آن نمیفهمند و چشمهایی دارند که با آن نمیبینند و گوشهایی دارند که با آن نمیشنوند، آنان چون چهارپایان هستند بلکه گمراهترند. اینان همان غافلان هستند (اعراف/۱۷۹). در حقیقت پیامبرانِ شهرها با حجّتهای روشن به سوی آنان آمدند ولی آنها بر آن نبودند که به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند، ایمان آورند. اینگونه خدا بر قلبهای کافران مُهر میزند. ما برای بیشتر آنان هیچ تعهّدی نیافتیم و بيشتر آنها را نافرمان يافتيم (اعراف/۱۰۱-۱۰۲). هیچ پند تازهای، از پروردگار نیامد مگر این که بازیکنان آن را شنیدند، در حالی که قلبهای آنان مشغول است (انبیاء/۲-۳). نزد ما کتابی است که به حق، سخن میگوید و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت، بلکه قلبهای آنان (کافران) از این (سخن حق)، در غفلت است(مؤمنون/۶۲، ۶۳). آیا در زمین گردش نکردهاند تا صاحب قلبهایی شوند که با آن بیندیشند یا گوشهایی که با آن بشنوند؟ در حقیقت چشمها کور نمیشود بلکه قلبهایی که در سینهها است، کور میشود (حج/۴۶). چون خدا به تنهایی یاد شود، قلبهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند، متنفّر میگردد و چون کسانی غیر از او یاد شوند به ناگاه آنان شادمانی میکنند (زمر/۴۵). کسانی که به آخرت ایمان ندارند، دلهای آنان انکارکنندۀ (حق) است و آنان متکبّر هستند (نحل/۲۲). هر کس پس از ایمان خود به خدا کافر شود [جزايش دوزخ است] جز کسی که مجبور شود ولی قلبش به ایمان محکم است، لیکن کسی که سینۀ خود را به کفر بگشاید، خشمی از خدا بر آنها است. ایشان را عذابی بزرگ خواهد بود. این به آن سبب است که آنها زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند و این که خدا قوم کافر را هدایت نمیکند. آنان کسانی هستند که خدا بر قلبها و شنوایی و دیدگان آنها مهر نهاده است. اینان همان غافلان هستند. شکّی نیست که آنها در آخرت زیانکار هستند (نحل/۱۰۶-۱۰۸). دلها و دیدگان [مشرکان را] برمیگردانیم [پس به نشانهها ايمان نميآورند]. همانگونه که نخستینبار هم به آن (قرآن) ایمان نیاوردند و آنان را در طغیانشان وامیگذاریم تا سرگشته بمانند (انعام/۱۱۰). هنگامی که آیات ما بر او (متجاوزِ گنهکار) خوانده شود، میگوید: افسانههای پیشینیان است. چنین نیست بلکه كردار آنها زنگاری بر قلبهای آنان گردیده است (مطفّفین/۱۳-۱۴). کسانی که دربارۀ آیات خدا بدون آنکه حجّتی بر ایشان آمده باشد، مجادله میکنند، این در پیشگاه خدا و نزد كساني كه ايمان آوردهاند، سخت، خشمبرانگیز است. اینگونه خدا بر قلب هر متکبّر زورگویی مهر میزند (غافر/۳۵). در حقیقت، آنان که دربارۀ نشانههای خدا، بیآنکه حجّتی برای آنها آمده باشد مجادله ميكنند، در سینههای آنان جز خودبزرگبینی نیست که هرگز به آن نخواهند رسید (غافر/۵۶). آیا برای آنان که زمین را پس از [نابودی] ساكنانِ آن به ارث میبرند، روشن نساخته است که اگر بخواهیم آنان را برای گناهانشان فرو میگیریم و بر قلبهای آنان مهر مینهیم و آنان نمیشنوند (اعراف/۱۰۰)؟ آیا دیدی کسی را که هوای خود را معبود خود قرار داده و خدا او را از روی علم گمراه ساخته و بر گوش و قلب او مهر زده و بر دیدهاش پرده نهاده است؟ آیا پس از خدا چه کسی او را هدایت خواهد کرد؟ آیا متذکّر نمیشوید (جاثیه/۲۳)؟ کیست ستمکارتر از آن که به آیات پروردگار خود پند داده شده و از آن روی برتافته و دستاورد پیشین خود را فراموش کرده است؟ ما بر قلبهای آنان پوششهایی قرار دادیم تا آن را درنیابند و در گوشهای آنان سنگینی [نهادیم] و اگر آنها را به سوی هدایت فراخوانی، باز هدايت نخواهند شد (کهف/۵۷). جز این نیست که آنان (ستمكاران) را برای روزی که چشمها در آن خیره شود، مهلت میدهد. شتابان سر برداشته و [از وحشت] دلهای آنان تهی است (ابراهیم/۴۲-۴۳).
دل– اقوام، به دنبال نوح رسولانی را به سوی قومشان فرستادیم. برای آنان حجّتها آوردند ولی آنان بر آن نبودند تا به چیزی که قبلاً آن را تکذیب کرده بودند، ایمان بیاورند. ما اینگونه بر قلبهای متجاوزان مهر مینهیم (یونس/۷۴).
به قوم عاد، در چیزهایی قدرت داده بودیم که شما را در آن قدرت ندادهایم. برای آنان شنوایی، دیدهها و دلهایی قرار داده بودیم ولی چون آیات الهی را انکار کردند، نه شنوایی، نه دیدگان و نه دلهای آنان هیچ به کارشان نیامد (احقاف/۲۶).
ابراهيم از پیروان نوح بود آنگاه که با قلبي سالم به سوي پروردگار خود آمد (صافّات/۸۳-۸۴). ابراهیم گفت: پروردگارا، به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاوردهای؟ گفت: آري تا قلبم آرامش یابد (بقره/۲۶۰). ابراهيم گفت: پروردگارا، من برخی از فرزندانم را در درّهای بدون آب و علف در كنار خانة محترم تو اسکان دادم. پروردگارا، تا نماز بر پا دارند پس دلهای برخی از مردم را خواهان آنان گردان و از میوهها روزی آنان گردان تا شکر گزارند (ابراهیم/۳۷). [پروردگارا]، روزی که مردم برانگیخته میشوند، مرا خوار نگردان. روزی که نه مال سود میدهد و نه فرزندان مگر کسی که قلبي سالم به نزد خدا آوَرَد (شعراء/۸۷-۸۹).
دلِ مادر موسی تهی گشت. اگر قلب او را استوار نکرده بودیم تا از مومنان باشد، چیزی نمانده بود که آن راز را فاش کند (قصص/۱۰). موسی گفت: پروردگارا، میترسم مرا تکذیب کنند. سینهام تنگ میگردد و زبانم باز نمیشود. پس به سوی هارون [وحی] بفرست (شعراء/۱۲-۱۳). پروردگارا، سینهام را گشاده گردان و کارم را بر من آسان گردان (طه/۲۵). او به قوم خود گفت: چرا مرا آزار میدهید در حالی که میدانید من فرستادة خدا به سوی شما هستم؟ پس چون [از حق] برگشتند، خدا هم قلبهای آنان را برگرداند. خدا مردم نافرمان را هدایت نمیکند (صف/۵). موسي گفت: پروردگارا، تو به فرعون و اشراف او در زندگی دنیا زیور و اموال دادهای. پروردگارا، تا [مردم را] از راه تو گمراه کنند. پروردگارا، اموال آنان را نابود گردان و آنان را سختدل گردان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند (یونس/۸۸).
بر اثر کفر بنیاسرائیل [مِهر] گوساله در قلبهای آنان سرشته شد (بقره/۹۳). آنان گفتند: قلبهای ما در غلاف است. [نه چنین نیست] بلکه خدا به سزای کفرشان آنان را لعنت کرده است (بقره/۸۸). [خدا به بنیاسرائیل میفرماید:] بعد از آن [ماجراي گاو] قلبهای شما سخت شد همانند سنگها یا سختتر از آن، در حالی که از پارهای از سنگها رودها میجوشد، پارهای از آنها میشکافد، آب از آن خارج میشود و برخی از آنها از ترس خدا فرو میریزد(بقره/۷۴). به سزای پیمانشکنی آنان و انکار آیات خدا و کشتن پیامبران به ناحق و به سبب گفتار آنان که دلهای ما در غلاف است [آنان را لعنت کرد] بلکه خدا به سبب کفر آنان بر قلبهای آنان مهر زد و جز اندکی ایمان نمیآورند و نیز به سزای کفر آنان و آن تهمت بزرگی که به مریم زدند و ادّعای آنان که ما مسیح پیامبر خدا را کشتیم (نساء/۱۵۵-۱۵۶، ۱۵۷). به سبب پیمان شکنی بنياسرائيل، آنها را لعنت كرديم و قلبهای آنان را سخت گرداندیم. کلمات را از جایگاههای خود تحریف میکردند و بخشی از آنچه را به آن یادآوری شده بودند، فراموش کردند (مائده/۱۳).
حواریّون گفتند: ای عیسی، پسر مریم، آیا پروردگار تو میتواند از آسمان خوانی برای ما فرود آورد؟ عیسی گفت: اگر ایمان دارید از خدا پروا کنید. گفتند: میخواهیم از آن بخوریم و قلبهای ما به آن اطمينان یابد و بدانیم به ما راست گفتهای و بر آن از گواهان باشیم (مائده/۱۱۲-۱۱۳). در قلبهاي کسانی که از عیسی پیروی کردند، رأفت و رحمت نهادیم (حدید/۲۷).
قلبهای اصحاب کهف را استوار گرداندیم. آنگاه که برخاستند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است. جز او هرگز معبودی را نخواهیم خواند. در این صورت قطعاً ناصواب گفتهایم (کهف/۱۴-۱۵).
دل [پیامبر] آنچه را دید، دروغ نگفت (نجم/۱۱). بگو، هر كه دشمن جبرئیل است [بايد بداند كه] او آن را به فرمان خدا بر قلب تو نازل كرده است (بقره/۹۷). روحالامین آن را بر قلب تو نازل کرد تا از هشداردهندگان باشی (شعراء/۱۹۳-۱۹۴).[قرآن] آیاتی روشن است در سینههای کسانی که علم یافتهاند (عنکبوت/۴۹). اي مردم، به يقين براي شما از جانب پروردگارتان پندي آمد و درماني براي آنچه در سينههاست (یونس/۵۷). کتابی است که به سوی تو فرستاده شده است پس نباید در سینة تو از ناحیة آن تنگی باشد (اعراف/۲). هر یک از سرگذشتهای پیامبران را که بر تو حکایت میکنیم چیزی است که دل تو را به آن استوار میگردانیم (هود/۱۲۰). کسانی که کافر شدند، گفتند: چرا قرآن یکجا بر او نازل نشده است؟ اینگونه [فرستادیم] تا دل تو را به وسیلة آن استوار گردانیم و آن را به تدریج بر تو خواندیم (فرقان/۳۲). مبادا برخی از آیات را که بر تو وحی میشود، ترک کنی و سینهات به تنگ آید از این که میگویند، چرا بر او گنجی فرستاده نشده یا فرشتهای همراه او نیامده است (هود/۱۲)؟ آیا میگویند بر خدا دروغی بسته است؟ پس اگر خدا بخواهد بر قلب تو مُهر مینهد. خدا باطل را محو و حقيقت را با كلمات خود پابرجا ميكند. اوست كه به راز سينهها داناست (شوری/۲۴). قطعاً میدانیم که سینة تو از آنچه میگویند، تنگ میشود پس با ستایش پروردگار خود تسبیح بگو. از سجدهکنندگان باش و پروردگار خود را پرستش کن تا تو را مرگ فرا رسد (حجر/۹۷-۹۹).
بگو، پناه میبرم به پروردگار مردم، فرمانروای مردم، معبود مردم، از شرّ وسوسهگر نهانی. آن که در سینههای مردم وسوسه میکند از جنّیان و انسانها (ناس/۱-۶).
به رحمت خدا با آنها نرمخو شدی. اگر درشتخو و سخت قلب بودي، بیشک از اطراف تو پراکنده میشدند (آلعمران/۱۵۹).آیا برای تو سینهات را فراخ نکردیم (شرح/۱-۸)؟ از آن کس که قلب او را از یاد خود غافل کردهایم و از هوس پیروی کرده و کار او بر زیادهروی است، اطاعت نکن (کهف/۲۸).
ای پیامبر، به كساني که در دست شما اسيرهستند بگو، اگر خدا در قلبهای شما خیری بداند، بهتر از آنچه از شما گرفته شده است به شما عطا میکند و بر شما میبخشد (انفال/۷۰). ای پیامبر، نوبت هر یک از آن زنان را که میخواهی به تأخیر انداز و هر کدام را خواهی پیش خود جای بده. بر تو باکی نیست که هر کدام را که ترک کردهای، طلب کنی. این نزدیکتر است تا اينجا ويرايش شده است. بقيه هنوز نيامده است برای اینکه چشمهای ایشان روشن گردد و غمگین نشوند و همگی آنها به آنچه به آنها دادهای، خشنود گردند و آنچه در قلبهای شماست، خدا میداند (احزاب/۵۱). پیامبر با یکی از همسران خود سخنی به راز گفت. همین که او آن راز را [به همسر دیگر] خبر داد و خدا پیامبر را از آن [افشای راز] آگاه گردانید، [پیامبر] بخشی از آن را به او (همسر) بازگو کرد و از بخشی دیگر خودداري كرد پس هنگامی که به او از آن خبر داد، او گفت: چه کسی تو را از اين [رازگشايي من] باخبر كرد؟ گفت: آن دانای آگاه خبر داده است. اگر شما [دو زن] به درگاه خدا توبه کنید، [بهتر است] زیرا قلبهای شما انحراف پیدا کرده است (تحریم/۳-۴).
همانگونه [که تو دشمنانی داری] برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انس و جن برگماشتیم. بعضی از آنها به بعضي، برای فریبِ [یکدیگر]، سخنان آراسته القا میکنند. اگر پروردگار تو میخواست چنین نمیکردند پس آنها را با آنچه به دروغ میسازند، واگذار تا دلهای کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند به آن (سخن باطل) بگراید و آن را بپسندد و تا اینکه آنچه را باید به دست بیاورند، به دست آورند (انعام/۱۱۲-۱۱۳). بیگمان پیش از تو در گروههای پیشینیان، [پیامبرانی] فرستادیم و هیچ پیامبری برای آنها نیامد جز آنکه او را به مسخره ميگرفتند. اینگونه آن [استهزا] را در قلبهاي مجرمان راه میدهیم که به او ایمان نمیآورند و راه پیشینیان پیوسته چنین بوده است (حجر/۱۰-۱۳). به يقين ما به سوي امّتهايي كه پيش از تو بودند [پيامبراني] فرستاديم و آنها را به تنگي معيشت و بيماري دچار كرديم تا به تضرّع درآيند پس چرا هنگامي كه عذاب ما به آنها رسيد، تضرّع نكردند؟ ولي قلبهاي آنها سخت شده و شيطان آنچه را انجام ميدادند، بر آنها آراسته است (انعام/۴۲-۴۳).
دل- مومنان، کسانی که نزد پیامبر خدا صدای خود را پایین میآورند، همان کسانی هستند که خدا قلبهای آنها را برای تقوا امتحان کرده است. برای آنها آمرزش و پاداش بزرگی است (حجرات/۳). اي كساني كه ايمان آوردهايد، چون از زنان [پیامبر] چیزی خواستید از پشت پرده بخواهید. این برای قلبهای شما و قلبهای آنان پاکیزهتر است (احزاب/۵۳). صدقات تنها براي تهيدستان، بينوايان، عاملين جمعآوري آن و كساني كه [با دريافت آن] قلبهاي آنها الفت مييابد، در [راه آزادي] بردگان، وامداران، در راه خدا و در راهماندگان است. اين فريضهاي است از جانب خدا و خدا داناي حكيم است (توبه/۶۰). نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان هم بودید پس میان دلهای شما الفت انداخت تا به لطف او، برادران هم شدید و بر لبة پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. اینگونه خدا نشانههای خود را بر شما روشن میکند تا هدايت شويد (آلعمران/۱۰۳). خدا دلهای مومنان را (چنان) الفت داد كه اگر توآنچه در زمين است را هزینه میکردی، نمیتوانستی دلهای آنها را الفت دهی. این خدا بود که میان آنها الفت انداخت (انفال/۶۳). کسانی که قبل از آنها (مهاجران) در سرای ایمان (مدينه) جای گرفتند و ايمان آوردند، هر کس را که به سوی آنها کوچ کرده، دوست دارند و نسبت به آنچه به آنها داده شده است، در سينههای خود حسدی نمییابند هر چند خود احتیاج داشته باشند، آنها را بر خود مقدّم میدارند. کسانی که بعد از آنها (مهاجران و انصار) آمدهاند، میگویند: پروردگارا، بر ما و آن برادرانمان که در ایمان بر ما پیشی گرفتند، ببخشای و در دلهای ما نسبت به کسانی که ایمان آوردهاند، کینهای مگذار (حشر/۹، ۱۰). خدا آنان (دشمنان) را در خوابت به تو اندك نشان داد. اگر آنها را به تو بسيار نشان ميداد، قطعاً سست ميشديد و در كار [جهاد] منازعه ميكرديد ولي خدا شما را به سلامت داشت زيرا او به راز سینهها آگاه است (انفال/۴۳). خدا آن [وعدة امداد غیبی در جنگ بدر] را جز بشارتی برای شما قرار نداد تا دلهای شما به آن اطمینان یابد (آلعمران/۱۲۶؛ انفال/۱۰). [به یاد آورید] آنگاه که شما را با آن خواب سبک که آرامشی از نزد خدا بود، فرو پوشانید و از آسمان بارانی بر شما فرو فرستاد که با آن شما را پاک کند و آلودگی را از شما بزداید و دلهای شما را محکم و گامهای شما را به آن استوار سازد. پروردگار تو به فرشتگان وحی میکرد: من با شما هستم پس کسانی را که ایمان آوردهاند ثابت قدم بدارید. بهزودی در دلهای کافران وحشت خواهم افکند (انفال/۱۱-۱۲). به دنبال آن غم [در جنگ احد] آرامشی بر شما نازل کرد. خواب سبکی که گروهی از شما را فراگرفت و گروهی که در فکر جان خود بودند، گمانهای نادرستی چون عهد جاهلی دربارة خدا داشتند. میگفتند: آیا ما را در این کار اختياري هست؟ بگو، سررشتة همة کارها به دست خداست. آنان در درون خود چیزهایی نهان میداشتند که بر تو آشکار نمیکردند. ميگفتند: اگر کار دست ما بود، در اینجا کشته نمیشدیم. بگو، اگر در خانههای خود هم بودید کسانی که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به قتلگاه خود میرفتند تا خدا آنچه در سینههای خود دارید، بیازماید و آنچه در قلبهای شماست را خالص گرداند و خدا به راز سینهها آگاه است (آلعمران/۱۵۴). هنگامی که [در جنگ احزاب دشمنان] از بالا و پايين شما درآمدند و آنگاه که چشمها خیره شد و قلبها به گلوگاه رسید و به خدا گمانهای بد میبردید، آنجا مومنان مورد آزمایش قرار گرفتند و سخت تکان خوردند (احزاب/۱۰-۱۱). به یقین خدا بر پیامبر، مهاجران و انصار که در آن هنگام سخت (جنگ تبوک) از او پیروی کردند، بعد از آنکه نزدیک بود قلبهای گروهی از آنان منحرف شود، روي آورد آنگاه بر آنها بخشيد زیرا او نسبت به آنها مهربان و رحیم است (توبه/۱۱۷). بهراستی خدا هنگامی که مومنان زیر آن درخت با تو بیعت کردند، از آنها خشنود شد و آنچه در قلبهایشان بود را شناخت (فتح/۱۸).
با گروهی که سوگندهای خود را شکستند و بر آن شدند تا فرستادة [خدا] را بیرون کنند و آنان بودند كه نخستين بار [جنگ را] با شما آغاز كردند، بجنگید تا خدا آنها را به دست شما عذاب و رسوا کند و شما را بر آنان پیروزی بخشد و سینههای گروهي كه مومن هستند را شفا بخشد و خشم قلبهای آنها را ببرد (توبه/۱۴، ۱۵). ای كساني كه ايمان آورديد، مانند کسانی نباشید که کافر شدند و در مورد برادران خود که به سفر رفتند، گفتند: اگر نزد ما بودند، نمیمردند و کشته نمیشدند تا خدا این [پندار] را در دلهای آنها مایة حسرت قرار دهد (آلعمران/۱۵۶). مبادا از میان آنها (کافران) برای خود دوستانی بگیرید، تا آنکه در راه خدا هجرت کنند پس اگر روی برتافتند هر کجا آنها را یافتید به اسارت بگیرید و بکشید و از آنها سرپرست و یاوری برای خود نگیرید مگر گروهی که به قومي بپيوندند كه میان شما و آنها پیمانی است یا نزد شما بیایند در حالی که سینة آنها از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود به تنگ آمده باشد (نساء/۸۹، ۹۰). آگاه باشید که آنها (مشرکان) سينههاي خود را میگردانند تا از او مخفي شوند. آگاه باشید آنگاه که آنها جامههای خود را بر سر میکشند، [خدا] آنچه را نهفته و آنچه را آشکار میکنند ميداند زیرا او به راز سینهها داناست (هود/۵). چگونه [برای مشرکان عهدی است] با اینکه اگر به شما دست یابند دربارة شما نه خویشاوندی را مراعات میکنند و نه عهدی را. شما را با زبان خود راضی میکنند حال آنکه دلهای آنها امتناع میورزد و بیشتر آنها منحرف هستند (توبه/۸).
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از غیر خودتان دوست نگیرید. آنان از هیچ بدکاری در حق شما کوتاهی نمیورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنی از لحن و سخن آنها آشکار است و آنچه در سینههای خود نهان میدارند، بزرگتر است. در حقیقت ما نشانهها را برای شما بیان كرديم اگر تعقّل کنید. این شما هستید که آنهارا دوست دارید ولی آنها شما را دوست ندارند. شما به همة کتابهای آسمانی ایمان دارید و چون با شما روبهرو شوند، گویند: ایمان آوردهایم و چون تنها شوند، سر انگشتان خود را از خشم به دندان ميگزند. بگو، به خشم خود بمیرید زيرا خدا به راز سینهها آگاه است (آلعمران/۱۱۸-۱۱۹). خداست که از میان اهلکتاب، کسانی را که کفر ورزیدند، در نخستین اخراج آنها [از مدینه] بیرون کرد. گمان نمیکردید که بیرون روند و خودشان گمان میکردند دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود. خدا از آنجایی که تصوّر نمیکردند بر آنها درآمد و در دلهای آنها بیم افکند به طوری که به دست خود و به دست مومنان خانههای خود را خراب میکردند (حشر/۲). قطعاً شما در دلهاي آنها (یهودیان) بيش از خدا ماية ترس هستيد زیرا آنها مردمی هستند که نمیفهمند. آنها به صورت دستهجمعی جز در قریههایی که دارای استحکام است یا از پشت دیوارها با شما نخواهند جنگید. جنگ آنها بین خودشان سخت است. آنان را متّحد میپنداری و دلهایشان پراکنده است زیرا آنان مردمی هستند که نمیفهمند (حشر/۱۳-۱۴). [در جنگ احزاب] خدا کسانی از اهلکتاب را که با آنها (مشرکان) همپشتی کرده بودند، از دژهایشان به زیر آورد و در دلهای آنها هراس افکند. گروهی را میکشتید و گروهی را اسیر میکردید (احزاب/۲۶).
از میان مردم کسی است که در زندگی این دنیا سخن او تو را به تعجّب وا میدارد و خدا را بر آنچه در قلب دارد، گواه میگیرد و حال آنکه او سختترین دشمنان است (بقره/۲۰۴). از آنها (منافقان) کسانی هستند که به سخنان تو گوش میدهند ولی چون از نزد تو بیرون میروند به دانشيافتگان میگویند: [این پیامبر] هماکنون چه گفت؟ اینان هستند که خدا بر قلبهای آنها مهر نهاده است و از هوسهای خود پیروی کردهاند (محمّد/۱۶). چون منافقان نزد تو آیند، گویند: گواهی میدهیم که تو واقعاً پیامبر خدا هستی. خدا هم میداند که تو واقعاً پیامبر او هستی و خدا گواهی میدهد که منافقان سخت دروغگو هستند. سوگندهای خود را سپری بر خود گرفتهاند و [مردم را] از راه خدا بازداشتهاند. بهراستی آنها بد عمل کردند. این به سبب آن است که آنها ایمان آورده سپس به انکار پرداختهاند پس بر دلهایشان مهر زده شد. از این رو نمیفهمند (منافقون/۱-۳). آیا آنها [منافقان] به آیات قرآن نمیاندیشند؟ یا بر دلهای آنها قفلهایی نهاده شده است (محمّد/۲۴)؟ اینان همان کسانی هستند که آنچه در قلبهایشان است، خدا میداند پس از آنها روی برتاب و پندشان ده و با آنها سخنی رسا که در جان آنها مؤثر افتد، بگو (نساء/۶۳). [چون] به آنان گفته شد، بیایید در راه خدا بجنگید یا دفاع کنید، گفتند: اگر جنگیدن میدانستیم مسلماً از شما پیروی میکردیم. آن روز آنها به کفر نزدیکتر از ایمان بودند. به زبان خود چیزی میگفتند که در قلبهایشان نبود. خدا به آنچه کتمان میکردند، داناتر است (آلعمران/۱۶۷). منافقان بیم دارند که سورهای دربارة آنها نازل شود که آنها را از آنچه در قلبهایشان است، خبر دهد. بگو، ريشخند كنيد بيترديد خدا آنچه را از آن ميترسيد، آشكار خواهد كرد (توبه/۶۴). به سزای آنکه با خدا خلف وعده کردند و به دلیل اینکه دروغ گفتند، [خدا] پیامدهای نفاق را تا روزی که او را دیدار کنند، در قلبهای آنان باقی گذارد (توبه/۷۷).چون سورهای نازل شود که به خدا ایمان آورید و همراه پیامبر او جهاد کنید، توانگران آنها از تو اجازه میخواهند و میگویند: بگذار ما با خانهنشینان باشیم. راضی شدهاند که با خانهنشینان باشند و بر قلبهایشان مهر زده شده است پس آنها درنمییابند (توبه/۸۶-۸۷). تنها کسانی از تو اجازة [ترک جهاد] میخواهند که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند و قلبهای آنها به شک افتاده و در شک خود سرگردان هستند (توبه/۴۵). ایراد تنها بر کسانی است که با آن که توانگر هستند از تو اجازة [ترک جهاد] میخواهند و راضی شدهاند با خانهنشینان باشند. خدا بر قلبهای آنها مُهر نهاده است پس آنها نمیدانند (توبه/۹۳). بهزودی بادیهنشینانی که [از جنگ] بازماندهاند، به تو خواهند گفت: اموال و کسانمان، ما را گرفتار کردند پس برای ما آمرزش بخواه. با زبانهایشان چیزی را میگویند که در قلبهایشان نیست (فتح/۱۱) بلکه پنداشتید پیامبر و مومنان هرگز به خانههای خود باز نخواهند گشت. این در قلبهای شما زینت یافت. گمان بد کردید و مردمی در خور هلاک شدید (فتح/۱۲). باديهنشينان گفتند: ايمان آورديم. بگو، ايمان نياوردهايد ليكن بگوييد: اسلام آورديم. هنوز در قلبهاي شما ايمان داخل نشده است. اگر خدا و پيامبر او را فرمان بريد، از اعمال شما چيزي كم نميكند (حجرات/۱۴).
همواره آن ساختمانی که [برخي از منافقان] بنا کردند (مسجد ضرار)، مایة شک در قلبهایشان است مگر این که قلبهایشان پاره پاره شود (توبه/۱۱۰).
گروهی از مردم میگویند: به خدا و روز بازپسین ایمان آوردیم. حال آنکه ایمان ندارند. میخواهند خدا و مومنان را فریب دهند. در حالی که جز خود را فریب نمیدهند و نمیفهمند. در دلهای آنها بیماری است و خداوند بر بیماری آنها افزود. برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت. چون به آنها گفته شود: در زمین تباهکاری نکنید، گویند: ما مصلح هستیم. آگاه باشید که آنها قطعاً تبهکار هستند ولی نمیفهمند. چون به آنها گفته شود همچون مردمی که ایمان آوردهاند، شما هم ایمان بیاورید، میگویند: آیا مانند بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید، آنها خود بیخرد هستند ولی نمیدانند. چون با مومنان برخورد کنند، میگویند: ایمان آوردهایم و هنگامی که با شیطانهای خود تنها شوند، میگویند: ما با شما هستیم. ما تنها آنها را ریشخند میکنیم. خداوند آنها را ریشخند میکند و مهلتشان میدهد تا در سرکشی خود سرگشته و کوردل بمانند. اینان کسانی هستند که گمراهی را به هدایت خریدند. در نتیجه داد و ستدشان سود نکرد و هدایت یافته نبودند (بقره/۸-۱۶). عدّهای میگویند: به خداوند و پیامبر ایمان داریم و اطاعت میکنیم ولی بعد از آن گروهی از آنها رویگردان میشوند. آنها مومن نیستند. هنگامی که به سوی خداوند و پیامبرش خوانده میشوند، تا در میان آنها داوری کند، دستهای از آنها رویگردان میشوند. اگر حکم به نفع آنها شود با تسلیم به سوی او میآیند. آیا در دلهای آنها بیماری است یا شک دارند یا از آن میترسند که خدا و فرستادهاش بر آنها ستم کند؟ آنان ستمگر هستند (نور/۴۷-۵۰).
چون سورهای صریح نازل شد و در آن نام جهاد آمد، آنها که در دلهایشان بیماری است، مانند کسی که به حال بیهوشیِ مرگ افتاده، به تو مینگرند. هنگامی که کار قطعی شد اگر با خدا راست میگفتند برای آنها بهتر بود. پس اگر رویگردانیدند آیا جز این انتظار میرود که در زمین تباهی و قطع رحم کنند؟ اینان کسانی هستند که خداوند آنها را لعنت کرد. گوشهای آنها را کر و چشمهای آنها را کور کرده است. آیا در قرآن تدبّر نمیکنند یا بر دلهای آنان قفل نهاده شده است (محمّد/۲۰-۲۴)؟ آیا بیماردلان پنداشتهاند که خدا هرگز کینة آنان را آشکار نخواهد کرد؟ اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان میدهیم تا آنان را با چهرههایشان بشناسی. هر چند میتوانی آنان را از طرز سخنانشان بشناسی (محمّد/۲۹-۳۰). هنگامی که سورهای نازل میشود، پلیدی بر پلیدی بیماردلان میافزاید و آنان در حال کفر میمیرند. آیا نمیبینند که در هر سال یک یا دو بار امتحان میشوند؟ آنگاه نه توبه میکنند و نه پند میگیرند. چون سورهای نازل شود، برخی از آنها به برخی دیگر مینگرند و میپرسند: آیا کسی شما را میبیند؟ سپس [مخفیانه] بیرون میروند. خداوند دلهای آنها را [از حق] برگردانید زیرا آنها گروهی هستند که نمیفهمند (توبه/۱۲۵-۱۲۷).
منافقان و بیماردلان میگفتند: دین مومنان آنان را فریفته است (انفال/۴۹). آنها [در جنگ] میگفتند: خداوند و فرستادة او جز فریب به ما وعده ندادند. دستهای از آنان گفتند: ای مردم مدینه، جای درنگ نیست. برگردید. گروهی از آنان از پیامبر اجازة بازگشت میخواستند و میگفتند: خانههای ما بدون حفاظ است. در حالی که چنین نبود. آنان جز گریز [از جنگ] چیزی نمیخواستند. اگر از اطراف [مدینه] مورد هجوم واقع میشدند و از آنان فتنهگری میخواستند آنان به آن سو میرفتند و جز اندکی درنگ نمیکردند. با آنکه قبلاً با خداوند سخت پیمان بسته بودند که پشت نکنند [فرار نکنند]. … بگو، اگر از مرگ یا کشته شدن بگریزید، هرگز این گریز برای شما سودی ندارد. در این صورت جز اندکی برخوردار نخواهید شد. بگو، اگر خدا برای شما بدی یا رحمت بخواهد، چه کسی میتواند در برابر او از شما حمایت کند؟ غیر از خدا برای خود یار و یاوری نخواهید یافت. خداوند از میان شما کارشکنان و کسانی را که به برادران خود میگفتند، به سوی ما بیایید [و به جنگ نروید] را به خوبی میشناسد. آنان جز اندکی به جنگ نمیآیند. آنان بر شما بخیل هستند و چون خطر مرگ برسد آنان را میبینی که مانند کسی که مرگ او را فروگرفته، چشمانشان در حدقه میچرخد و به سوی تو مینگرند. چون ترس برطرف شود شما را با زبانهای تند نیش میزنند. بر مال حریص هستند. آنان ایمان نیاوردهاند و خدا اعمال آنان را تباه گردانیده است. این کار بر خداوند آسان است. چنین میپندارند که دستههای دشمن نرفتهاند و اگر دستههای دشمن بازآیند آرزو میکنند، کاش میان اعراب بادیه نشین بودند و از اخبار مربوط به شما جویا میشدند و اگر در میان شما بودند جز اندکی جنگ نمیکردند (احزاب/۱۲-۲۰).
اگر منافقان، بیماردلان و شایعه افکنان در مدینه [از کارهای خود] بازنایستند تو را بر آنان سخت مسلّط میکنیم تا جز مدّت اندکی در کنار تو نباشند. آنها لعنتشدگان هستند. هرجا یافته شوند باید دستگیر و به سختی کشته شوند. این سنّت خداوند دربارة کسانی است که پیشتر بودهاند و در سنّت خدا هرگز تغییری نخواهی یافت (احزاب/۶۰-۶۲).
بیماردلان در دوستی با یهود و نصاری شتاب میورزند. میگویند: میترسیم به ما حادثة ناگواری برسد. امید است خدا از جانب خود فتح یا امر دیگری پیش آورد تا آنان از آنچه در دل خود نهفته داشتند، پشیمان گردند. مومنان میگویند: آیا اینان بودند که با تاکید به خدا قسم میخوردند که واقعاً با شما هستیم؟ اعمال آنان تباه شد و زیانکار گردیدند (مائده/۵۲-۵۳). خدا به همسران پیامبر میفرماید: اگر سرِ پروا دارید با ناز سخن نگویید تا آن که در دل او بیماری است، طمع نورزد (احزاب/۳۲).
خدا آیات خود را استوار ساخت تا آنچه را شیطان القا میکند برای بیماردلان و براي سنگدلان آزمایشي گرداند. ستمگران در ستيزهاي بس دور و دراز هستند. و تا آنان كه دانش يافتهاند، بدانند اين (قرآن) حق و از جانب پروردگار توست. به آن ايمان آورند و قلبهاي آنها براي او خاضع گردد (حج/۵۲-۵۴). او شمارة دوزخبانان را بیان میکند تا بیماردلان و کافران بگویند: خدا از این وصف کردن چه چیزی را اراده کرده است (مدثّر/۳۱)؟
مَثَل بیماردلان همچون مَثَل کسانی است که آتشی افروختند و چون پیرامون آنها را روشنایی داد، خداوند نور آنها را ببرد و در میان تاریکیهایی که نمیبینند رها کند. آنها کر، لال و کور هستند، [به سوی حق] بازنمیگردند. یا [مَثَل آنها] مانند رگبار تندی از آسمان است که در آن تاریکیها و رعد و برقی است که از صاعقهها و بیم مرگ انگشتان خود را در گوشهایشان میکنند. خداوند بر کافران احاطه دارد. نزدیک است، برق چشمان آنها را بزند. هر بار که برای آنها روشن شود، در آن روشنایی راه میافتند و چون بر آنها تاریک گردد، بازایستند. اگر خداوند میخواست شنوایی و بینایی آنها را از میان میبرد (بقره/۱۷-۲۰).
افراد نادان گفتند: چرا خدا با ما سخن نمیگوید یا برای ما معجزهای نمیآید؟ کسانی که پیش از اینان بودند مثل گفتة ایشان را میگفتند. دلهای آنها به هم شبیه است. ما نشانهها را برای گروهی که یقین دارند، به خوبی روشن گردانیدهایم (بقره/۱۱۸). [مشرکان] گفتند: قلبهای ما از آنچه ما را به سوی آن میخوانی، در پوشش است (فصّلت/۵). برخی از آنان به تو گوش فرا میدهند و ما بر قلبهای آنها پوششی قرار دادهایم تا آن را نفهند و در گوشهای آنان سنگینی نهادهایم. اگر هر معجزهای را ببینند به آن ایمان نمیآورند تا آنجا که وقتی نزد تو میآیند و با تو جدال میکنند، کسانی که کفر ورزیدهاند، میگویند: این جز افسانههای پیشینیان نیست (انعام/۲۵). بهراستی آنان که کفر ورزیدند بر آنها یکسان است چه آنها را بیم دهی یا آنها را بیم ندهی، ایمان نمیآورند. خدا بر دلها و شنوایی آنها مهر زده و بر چشمان آنها پردهای نهاده است. برای آنها عذابی بزرگ است (بقره/۶-۷). اگر برای مردم نشانهای بیاوری، آنان که کافر شدهاند، حتماً خواهند گفت: شما جز بر باطل نیستید. خدا اینگونه بر دلهای کسانی که نمیدانند، مهر مینهد (روم/۵۹،۵۸). بگو، اگر خدا شنوايي و ديدگان شما را بگيرد و بر قلبهاي شما مُهر نهد، غير از خدا كدام معبود است كه آن را به شما برگرداند (انعام/۴۶)؟ اي پيامبر، کسانی که در کفر شتاب میورزند تو را غمگین نکنند چه از آنان که با زبان خود گفتند ایمان آوردیم و حال آن که قلبهای آنها ایمان نیاورده بود و [چه] از یهودیان که [به تو] گوش میسپارند [تا بهانهای] برای تکذیب [بیابند] و برای گروهی دیگر که نزد تو نیامدهاند، خبرچینی میکنند. کلمات را از جای خود دگرگون میکنند و میگویند: اگر این (حکم) به شما داده شد، آن را بپذیرید و اگر داده نشد پس دوری کنید. هر کس را خدا بخواهد به فتنه دراندازد، هرگز در برابر خدا برای او از دست تو چیزی برنمیآید. اینان هستند که خدا نخواسته قلبهای آنها را پاک گرداند. در دنیا برای آنها رسوایی و در آخرت عذابی بزرگ خواهد بود (مائده/۴۱).آنگاه که کافران در دلهای خود تعصّب میورزیدند، تعصّب جاهلیّت پس خدا آرامش خود را بر فرستادة خود و بر مومنان فرو فرستاد و كلمة تقوا را ملازم آنان کرد (فتح/۲۶). بهزودی در دل کافران رعب خواهیم افکند زیرا آنها چیزی را که خدا دلیلی بر آن نفرستاده است با او شریک کردند (آلعمران/۱۵۱).
چون قرآن بخوانی میان تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، پردهای پوشیده قرار میدهیم. بر دلهای آنها پوششهایی مینهیم تا آن را نفهمند و در گوشهای آنها سنگینی قرار میدهیم (اسراء/۴۵-۴۶). گفتند: آیا هنگامی که ما استخوانهای پوسیده و پراکندهای شدیم در آفرینش تازهای برانگیخته خواهیم شد؟ بگو، سنگ باشید یا آهن یا آفریدهای ديگر از آنچه در سینههایتان بزرگ مینماید [برانگيخته خواهيد شد] (اسراء/۴۹-۵۱).
اگر آن (قرآن) را بر برخی از غیرعربزبانان میفرستادیم و او آن را بر ایشان میخواند، به آن ایمان نمیآوردند. اینگونه بر دلهای گناهکاران [انکار را] راه میدهیم که به آن ایمان نیاورند تا عذاب پردرد را ببینند (شعراء/۱۹۸-۲۰۱). کسانی که در دلهای آنها انحراف است از قرآن برای فتنهجویی و به قصد تأویل آن، متشابهات را دنبال میکنند در حالی که تأویل آن را جز خدا نمیداند (آلعمران/۷).
قطعاً در اين [حقایق گفته شده در مورد رستاخيز و سرگذشت اقوام] براي آن کس که صاحبدل است و یا با حضور قلب گوش ميدهد، تذکّری است (ق/۳۷).
شفاعتگری در پیشگاه خدا سودی نمیبخشد مگر برای آن کس که به او اجازه دهد تا چون هراس از دلهای آنها (همه) برطرف شود، گویند: پروردگارتان چه فرمود؟ میگویند: حقیقت را و او بلندمرتبه و بزرگ است (سبأ/۲۳).