خشم، غضب، این مفهوم از مادّۀ «غ ی ظ» ۱۱ بار، «غ ض ب» ۵ بار و «س خ ط» ۱ بار و با آیاتی که این مفهوم را دارد، آمده است.
چکیده: خداوند به آنان که خشم خود را فرو میبرند و در میگذرند، وعدۀ پاداش داده است.
[پرهیزگاران] خشم خود را فرومیبرند و از مردم درمیگذرند (آلعمران/۱۳۴). آنچه پیش خداست، برای کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگار خود توکّل میکنند، بهتر و پایدارتر است و [نیز برای] کسانی که از گناهان بزرگ و زشتکاریها، خود را به دور میدارند و چون به خشم درمیآیند، میگذرند (شوری/۳۶-۳۷).
وصف محمّد، پیامبر خدا و کسانی که با او هستند در انجیل چون کِشتهای است که جوانۀ خود را برآورد و محکم گرداند تا به تدریج قوّت گیرد و بر ساقههای خود بایستد تا کشاورزان را به شگفت درآورد. [خدا مومنان را اینگونه نیرومند میکند] تا کافران را به خشم آورد (فتح/۲۹).
هر کس میپندارد که خدا [پیامبرش] را در دنیا و آخرت هرگز یاری نخواهد کرد، [بگو،] تا طنابی به سوی سقف کشد سپس [آن را] بِبُرد. آنگاه بنگرد که آیا نیرنگ او چیزی را که مایۀ خشم او شده است از میان خواهد برد (حج/۱۵)؟
مردم مدینه و بادیهنشینان اطراف آن را نرسد که از رسول خدا تخلّف کنند و جان خود را عزیزتر از جان او بدانند چون هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی در راه خدا به آنها نمیرسد و در هیچ مکانی که کافران را به خشم میآورد، قدم نمیگذارند و از دشمن ضربهای نمیخورند مگر اینکه به سبب آن عمل صالحی برای آنها نوشته میشود. مسلماً خدا پاداش نیکو کاران را ضایع نمیسازد (توبه/۱۲۰). با آنها (پیمان شکنانی که در بیرون کردن پیامبر کوشیدند و اولین بار به شما هجوم آوردند) بجنگید تا خدا … دلهای گروه مومنان را خنک کند و خشمِ دلهای آنها را ببرد (توبه/۱۳، ۱۴، ۱۵).
برخی از آنها (منافقان) در [تقسیم] صدقات بر تو خرده میگیرند. پس اگر از آن به ایشان داده شود، خشنود میشوند و اگر از آن به ایشان داده نشود به ناگاه به خشم میآیند (توبه/۵۸). آنان چون با شما برخورد کنند، میگویند، ایمان آوردیم و چون خلوت کنند از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را میگزند. بگو، به خشم خود بمیرید که خدا به راز درون سینهها داناست (آلعمران/۱۱۹). خدا کافران را [در جنگ احزاب] بدون آنکه به مالی رسیده باشند با خشمشان بازگرداند (احزاب/۲۵). چون یکی از آنها (مشرکان) را به آنچه به [خدای] رحمان نسبت میدهد، خبر دهند، چهرۀ او سیاه میشود در حالی که خشم خود را فرومیخورد (زخرف/۱۷). هر گاه یکی از آنها را به دختر مژده دهند، چهرهاش سیاه میشود، در حالی که خشم خود را فرومیخورد (نحل/۵۸).
[فرعون به مأموران خود گفت:] به راستی آنها (موسی و پیروان او) ما را بر سر خشم آوردهاند (شعراء/۵۵-۵۴).
موسی خشمگین و اندوهناک [از گوسالهپرستی قوم خود] به سوی آنان برگشت (اعراف/۱۵۰؛ طه/۸۶) و گفت: پس از من چه بد جانشینی برای من بودید. آیا از فرمان پروردگار خود پیشی گرفتید؟ الواح را انداخت و (موی) سر برادر خود را گرفت و او را به طرف خود کشید. [هارون] گفت: ای فرزند مادرم، این قوم مرا ناتوان یافتند و چیزی نبود که مرا بکشند پس مرا دشمن شاد نکن و در گروه ستمکاران قرار نده (اعراف/۱۵۰). چون خشم موسی فرونشست، الواح را برگرفت (اعراف/۱۵۴).
ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز او را در تنگنا نمینهیم (انبیاء/۸۷).
چون کافران در جهنّم افکنده شوند، از آن خروشی میشنوند، در حالی که میجوشد. نزدیک است که از خشم شکافته شود (ملک/۷-۸). چون [دوزخ] از فاصلهای دور آنان (ستمکاران) را ببیند، خشم و خروشی از آن میشنوند (فرقان/۱۲).
خشم خدا