اصحاب کهف، یاران غار، این عبارت ۱ بار آمده است.
چکیده: جوانانی که به پروردگار خود ایمان داشتند و از قوم خود کناره گرفتند و به غار پناه بردند. در آنجا سیصد و نه سال خوابیدند. خداوند آنها را بیدار کرد و مردم را از حال آنان آگاه کرد که همه بدانند وعده خدا حق است و در قیامت تردیدی نیست. آیا پنداشتى اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بودند (کهف/۹)؟ ما خبر آنان را بر تو درست حکایت مى کنیم. آنان جوانانى بودند که به پروردگارشان ایمان آورده بودند و بر هدایتشان افزودیم. دلهایشان را استوار گردانیدیم آنگاه که برخاستند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است. جز او هرگز معبودى را نمیخوانیم که در این صورت بیتردید ناصواب گفته ایم. این قوم ما، جز او معبودانى گرفته اند. چرا بر آنها برهان آشکاری نمى آورند پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد؟ [به یکدیگر گفتند:] چون از آنها و از آنچه جز خدا مى پرستند، کناره گرفتید پس به غار پناه جویید تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند و براى شما در کارتان گشایشى فراهم کند (کهف/۱۳-۱۶). آنگاه که جوانان به سوى غار پناه جستند و گفتند: پروردگارا، از جانب خود به ما رحمتى بخش و در کارمان رشدی فراهم ساز پس در آن غار سالیانى چند بر گوشهایشان پرده زدیم. آنگاه آنان را بیدار کردیم تا بدانیم کدام یک از آن دو دسته، مدّت درنگشان را بهتر حساب کرده اند (کهف/۱۰-۱۲). آفتاب را مى بینى که چون برمى آید از غارشان به سمت راست مایل است و چون غروب میکند از سمت چپ آنها میگذرد در حالى که آنان در جایى فراخ از آن [غار] بودند. این از نشانه هاى خداست. هر کس را خدا راهنمایى کند، او راه یافته است و هر کس را گمراه گذارد، هرگز براى او یاوری راهنما نخواهى یافت. مى پندارى که آنها بیدارند در حالى که در خوابند و آنها را به پهلوى راست و چپ مى گردانیم. سگشان بر آستانه [غار] دو دست خود را دراز کرده. اگر بر حال آنان اطّلاع مى یافتى، گریزان روى از آنها برمى تافتى و از آنها آکنده از ترس مى شدى. (کهف/۱۷-۱۸). سیصد سال در غارشان درنگ کردند و نه سال [نیز بر آن] افزودند. بگو، خدا به آنچه درنگ کردند، داناتر است. نهان آسمانها و زمین از آن اوست. چه بینا و شنوا است. براى آنان یاورى جز او نیست (کهف/۲۵-۲۶). این چنین بیدارشان کردیم تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند. گوینده اى از آنان گفت: چقدر مانده اید؟ گفتند: روزى یا پاره اى از روز را مانده ایم. گفتند: پروردگارتان به آنچه مانده اید، داناتر است. اینک یکى از خودتان را با این پول خود به شهر بفرستید تا ببیند کدام یک از غذاهاى آن پاکیزه تر است و از آن غذایى برایتان بیاورد و باید دقت کند و هیچ کس را از شما آگاه کند. زیرا اگر آنان بر شما دست یابند، سنگسارتان مى کنند یا شما را به آیین خود بازمى گردانند، در آن صورت هرگز رستگار نخواهد شد. اینگونه [مردم را] بر حال آنها آگاه کردیم تا بدانند که وعده خدا راست است و در قیامت هیچ شکى نیست. هنگامى که میان خود در کارشان با یکدیگر نزاع مى کردند پس [عدّه اى] گفتند: بر آنها ساختمانى بنا کنید. پروردگارشان به آنان داناتر است. [سرانجام] کسانى که بر کار خود غلبه یافتند، گفتند: بیگمان بر آنها معبدی بنا خواهیم کرد. بهزودى خواهند گفت: سه تن بودند و چهارمین آنها سگشان بود و مى گویند: پنج تن بودند و ششمین آنها سگشان بود. تیر در تاریکى مى اندازند. [عدّه اى] مى گویند: هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود. بگو، پروردگارم به تعداد آنها آگاه تر است جز اندکى [کسى تعداد] آنها را نمى داند پس درباره آنها جز به صورت ظاهر جدال نکن و در مورد آنها از هیچ کس جویا نشو (کهف/۱۹-۲۲). |
اصحاب الكهف
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا (کهف/۹) نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَاهُمْ هُدًى* وَ رَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا* هَؤُلَاء قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا* وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُم مِّن رَّحمته و يُهَيِّئْ لَكُم مِّنْ أَمْرِكُم مِّرْفَقًا (كهف/۱۳-۱۶)
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا* فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا* ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا (كهف/۱۰-۱۲) وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَاوَرُ عَن كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ إِذَا غَرَبَت تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ مَن يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَن يُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُّرْشِدًا* وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ وَ كَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا (كهف/۱۷-۱۸) وَ لَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَ ازْدَادُوا تِسْعًا* قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ (كهف/۲۵-۲۶) وَ كَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا* إِنَّهُمْ إِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا* وَ كَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا* سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَ يَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَ يَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاء ظَاهِرًا وَ لَا تَسْتَفْتِ فِيهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا (كهف/۱۹-۲۲) |