اصحاب شِمال، یاران چپ، این مفهوم با عبارت «اَصحاب شِمال» ۲ بار، «اصحاب مَشئَمه» ۳ بار و آیاتی که این مفهوم را دارد، آمده است.
چکیده: یاران چپ، منکر نشانههای خدا و قیامت هستند. به خوراک دادن به یتیمان تشویق نمیکنند و خوشگذران هستند. در روز قیامت کارنامه آنان به دست چپ آنان داده خواهد شد. یاران چپ. کدامند یاران چپ (واقعه/۴۱)؟ کسانی که به نشانههای خدا کفر میورزیدند، آنان یاران چپ هستند (بلد/۱۹). آن واقعه (قیامت) چون وقوع یابد … شما سه دسته شوید. پس [دستهای] یاران راست هستند. کدامند یاران راست؟ و [دستهای] یاران چپ هستند. کدامند یاران چپ؟ و سبقت گیرندگان که سبقتگیرندگان هستند (واقعه/۱-۱۰). بهراستی آنان خوشگذران بودند. بر گناه بزرگ اصرار میورزیدند و میگفتند: آیا وقتی ما و نیاکان ما مُردیم، خاک و استخوان شدیم، بیگمان برانگیخته میشویم؟ بگو: بیتردید اولین و آخرین، همه برای وعدهگاهِ روز معلوم گرد آورده میشوید (واقعه/۴۵-۵۰). آنگاه شما ای گمراهان تکذیبکننده، قطعاًً از درختی که از زقّوم است، خواهید خورد که شکمها را از آن پر میکنید و بر روی آن از آب جوشان مینوشید. مانند نوشیدن شتران عطشزده. این پذیرایی آنها در روز جزا است (واقعه/۵۱-۵۶). [یاران چپ] در بادِ سوزان و آبِ جوشان هستند. سایهای از دود سیاه، نه خنک و نه خوش است (واقعه/۴۲-۴۴). کسی که کارنامه او به دست چپ او داده شود، میگوید: ای کاش، کتابم را دریافت نکرده بودم و از حساب خود خبردار نشده بودم. کاش همان مرگ، پایان کار بود. دارایی من به کارم نیامد. اختیارم از دستم رفت. [گویند:] او را بگیرید و در بند آورید. سپس او را در دوزخ افکنید. آن گاه با زنجیری که درازای آن هفتاد ذراع است، دربند کشید. بیگمان او به خدای بزرگ ایمان نمیآوَرد و بر خوراک دادن به مسکین تشویق نمیکرد. امروز برای او در اینجا دوستی نیست و خوراکی جز چرکابه ندارد که آن را جز خطاکاران نمیخورند (حاقّه/۲۵-۳۷). آن که کارنامه او از پشت سرش داده شود، بهزودی هلاکت [خود] را میخواهد و در آتش افروخته در آید. او در خانواده خود شادمان بود و میپنداشت هرگز برنخواهد گشت. در حقیقت پروردگار به او بینا بود (انشقاق/۱۰-۱۵). هنگامی که جان به گلو رسد، … اگر [مُحتَضَر] از تکذیبکنندگان گمراه باشد، با آبی جوشان، پذیرایی خواهد شد و [فرجامِ او،] افتادن به جهنّم است (واقعه/۸۳-۹۴). بر آنان آتشی سرپوشیده است (بلد/۲۰). این همان حقیقت یقینی است (واقعه/۹۵). آخرت، قیامت، جهنّم |
اصحاب الشمال
وَ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ (واقعه/۴۱) وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ (بلد/۱۹) إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ … وَ كُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً* فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ* وَ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ* وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (واقعه/۱-۱۰)
إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ* وَ كَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِيمِ* وَ كَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابًا وَ عِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ* أَوَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ* قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ* لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ* ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ* لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ* فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ* فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ* فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ* هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (واقعه/۴۵-۵۶) [أصحاب المشئمة] فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ* وَ ظِلٍّ مِّن يَحْمُومٍ* لَّا بَارِدٍ وَ لَا كَرِيمٍ (واقعه/۴۲-۴۴) وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيهْ* وَ لَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيهْ* يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ* مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيهْ* هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيهْ* خُذُوهُ فَغُلُّوهُ* ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ* ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ* إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ* وَ لَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ* فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ* وَ لَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ* لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِؤُونَ (حاقّه/۲۵-۳۷) وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ* فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا* وَ يَصْلَى سَعِيرًا* إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا* إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن يَحُورَ* بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيرًا (انشقاق/۱۰-۱۵)
فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ … وَ أَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ* فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ* وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ (واقعه/۸۳-۹۴) عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ (بلد/۲۰) إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ (واقعه/۹۵) |