کرسی

 

کرسی، اریکه قدرت، این  مفهوم با واژه «کرسی» ۲ بار آمده است.

چکیده: کرسیِّ خدا، آسمان‌ها و زمین را در برگرفته است.

خدایی که جز او معبودی نیست، زنده پاینده است. نه چُرت او را فرا می‌گیرد، نه خواب. آن‌چه در آسمان‌ها و آن‌چه در زمین است، از آنِ او است. کیست آن که جز به اذن او، نزد وی شفاعت کند؟ آن‌چه پیش روی آنان و آن‌چه پشت سرشان است را می‌داند. به چیزی از علم او، احاطه نمی‌یابند جز آن‌چه [او] بخواهد. کرسیِ او آسمان‌ها و زمین را در برگرفته است. نگهداری آن دو، بر او دشوار نیست. او والا مرتبه بزرگ است (بقره/۲۵۵).

به‌راستی سلیمان را آزمودیم و جسدی را بر کرسی او افکندیم آن‌گاه [به سوی ما] بازگشت (ص/۳۴).

عرش

الکرسی

 

اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ (بقره/۲۵۵)

 

 

 

وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَ أَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ (ص/۳۴)