مشورت

 

مشورت، رایزنی، این مفهوم از مادّه «ش و ر» ۳ بار و «ا م ر» ۴ بار و با آیاتی که این معنا را دارد، آمده است.

چکیده: آن‌چه نزد خدا است برای کسانی که کارشان با مشورت است، بهتر و پایدارتر است. خدا به پیامبر می‌فرماید: در کار با مردم مشورت کن و چون تصمیمی گرفتی، بر خدا توکّل کن. اگر پدر و مادر بخواهند با رضایت و مشورت بین خود، فرزندشان را از شیر بگیرند، گناهی بر آنان نیست.

آن‌چه نزد خدا است، بهتر و پایدارتر است … برای کسانی که پروردگار خود را اجابت می‌کنند، نماز برپا می‌دارند و کار آنان در میانشان با مشورت است و از آن‌چه روزی آنان کرده‌ایم، انفاق می‌کنند (شوری/۳۶-۳۸).

[ای پیامبر،] به رحمتی از خدا، با آنان نرم خو شدی. اگر تندخو و سخت‌دل بودی، بدون تردید از گِرد تو پراکنده می‌شدند پس از آنان درگذر و برای آنها آمرزش بخواه و با آنان در کار مشورت کن و چون تصمیمی گرفتی، بر خدا توکّل کن. بی‌گمان خدا توکّل‌کنندگان را دوست دارد (آل‌عمران/۱۵۹).

مادران، فرزندان خود را دو سال کامل شیر ‌دهند. این برای کسی است که بخواهد دوره شیردادن را تمام کند … اگر آن دو (پدر و مادر) بخواهند با رضایت و مشورت بین خود، [کودک را] از شیر باز گیرند، گناهی بر آنان نیست (بقره/۲۳۳). اگر [زنان مطلّقه] براى شما شیر مى‏دهند، مزدشان را به آنان بدهید و به شایستگى میان خود رایزنی کنید. اگر کار شما با هم به دشوارى کشید، دیگرى [بچه را] شیر دهد (طلاق/۶).

هنگامی که [فرزند ابراهیم] با او به سنّ تلاش رسید، [ابراهیم] گفت: اى پسرک من، من در خواب مى‏ بینم که تو را سر مى ‏برم پس ببین چه به نظرت مى ‏آید؟ گفت: اى پدرِ من، آن‌چه را فرمان یافته‌ای، انجام بده. اگر خدا بخواهد من را از شکیبایان خواهى یافت (صافّات/۱۰۲).

[برادران یوسف] گفتند: یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما که جمعى نیرومند هستیم، دوست ‏داشتنى‏ تر هستند. بی‌تردید پدر ما در گمراهى آشکارى است. [یکى از آنان گفت:] یوسف را بکشید یا او را به سرزمینى بیندازید تا توجّه پدرتان تنها به شما باشد و پس از او گروهی شایسته باشید. گوینده‏ اى از میان آنان گفت: ‏یوسف را نکشید، اگر کارى مى‏ کنید، او را در نهانخانه چاه بیفکنید تا برخى از کاروانیان او را برگیرند … پس وقتى او را بردند و همداستان شدند تا او را در نهانخانه چاه بگذارند. [چنین کردند]، به او وحى کردیم که بی‌گمان آنان را از این کارشان در حالى‌که آنها نمى ‏دانند، باخبر خواهى کرد (یوسف/۸- ۱۵).

مردی از دورترین جای شهر، شتابان آمد و گفت: ای موسی، به‌راستی سران قوم درباره تو رایزنی می‌کنند تا تو را بکشند پس [از شهر] خارج شو. به‌راستی من از خیرخواهان تو هستم (قصص/۲۰). [فرعون] به بزرگانی که اطرافش بودند، گفت: به‌راستی این (موسی) ساحری دانا است. می‌خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه رأی می‌دهید (شعراء/۳۴-۳۵)؟ بزرگان قوم فرعون گفتند: به‌راستی این ساحری دانا است. می‌خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه رأی می‌دهید (اعراف/۱۰۹-۱۱۰)؟

[ملکه سبأ] گفت: ای بزرگان، نامه‌ای ارزشمند به سوی من افکنده شده است. آن، از سلیمان است که به نام خدای گسترده‌رحمت مهربان. بر من برتری نجویید و مطیعانه به سوی من بیایید. گفت: ای بزرگان، در کارم نظر دهید که من تصمیم قطعی نگرفته‌ام تا آن‌که شما حاضر باشید. گفتند: ما صاحبان قدرت و سخت جنگاور هستیم. فرمان با تو است. بنگر چه فرمان می‌دهی (نمل/۲۹-۳۳).

کسانی که کفر ورزیدند درباره تو (پیامبر) نیرنگ مى‏کردند تا تو را به بند کشند یا بکشند یا [از مکه] بیرون کنند. مکر می‌کردند و خدا نیز مکر می‌کرد و خدا بهترین مکرکنندگان است (انفال/ ۳۰).

تدبیر، مکر

 

 

 

 

 

 

مَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقَى لِلَّذِينَ … وَ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ (شوری/۳۶-۳۸)

 

 

[یا ایها النبی] فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (آل‌عمران/۱۵۹)

 

وَ الْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ … فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا (بقره/۲۳۳) فَإِنْ [المطلقات] أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَ إِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى (طلاق/۶)

 

 

فَلَمَّا بَلَغَ (ولد ابراهیم) مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ [ابراهیم] يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ (صافّات/۱۰۲)

 

قَالُواْ (اخوة یوسف) لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ* اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ* قَالَ قَآئِلٌ مَّنْهُمْ لاَ تَقْتُلُواْ يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ … فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَ أَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَ أَوْحَيْنَآ إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَ هُمْ لاَ يَشْعُرُونَ (یوسف/۸- ۱۵)

 

 

 

وَ جَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ (قصص/۲۰) قَالَ (فرعون) لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ* يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ (شعراء/۳۴-۳۵) قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ* يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ (اعراف/۱۰۹-۱۱۰)

 

 

قَالَتْ [امراة تملک سبأ] يَا أَيُّهَا المَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ* إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ* أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ* قَالَتْ يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ* قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَ الْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ (نمل/۲۹-۳۳)

 

وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللّهُ وَ اللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ (انفال/ ۳۰)