مشرق و مغرب

 

مشرق و مغرب، محلّ طلوع و غروب خورشید، این مفهوم از مادّه «ش ر ق» ۱۳ بار، «غ ر ب» ۱۲ بار و «ط ل ع» ۱ بار آمده است.

چکیده: مشرق و مغرب از آنِ خدا است. معبود شما، پروردگار مشرق‌ها است. سوگند به پروردگار مشرق‌ها و مغرب‌ها.

مشرق و مغرب از آنِ خدا است پس به هر سو رو کنید، همانجا روی خدا است. به‌راستی خدا وسعت‌بخش دانا است (بقره/۱۱۵). [معبود شما] پروردگار آسمان‌ها و زمین و آن‌چه میان آنها است، می‌باشد و پروردگار مشرق‌ها است (صافّات/۵). [رحمان] پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است پس کدامین نعمت‌های پروردگار خود را تکذیب می‌کنید (رحمن/۱۷-۱۸)؟ نیکی آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب بگردانید بلکه نیکى [مجسّم] کسى است که به خدا، روز بازپسین، فرشتگان، کتاب و فرستادگان ایمان آورد و … (بقره/۱۷۷).

به پروردگار مشرق‎‌ها و مغرب‌ها سوگند که ما توانا هستیم که به جای آنان (کافران) بهتر از آن را بیاوریم و بر ما سبقت نمی‌گیرند (معارج/۴۰-۴۱).

خدا نور آسمان‌ها و زمین است. مَثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغی است و آن چراغ در شیشه ‏اى است آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت‏ پربرکت زیتونى که نه شرقى است و نه غربى، افروخته مى‏ شود (نور/۳۵).

آیا ندیدی آن کس را که چون خدا به او پادشاهى داده بود با ابراهیم درباره پروردگار خود بحث مى ‏کرد‏؟ آن‌گاه که ابراهیم گفت‏: … به‌راستی خدا خورشید را از مشرق برمى‏ آورد، تو آن را از مغرب بیرون آور پس آن که کفر ورزیده بود، مبهوت ماند. خدا قوم ستمکار را هدایت نمى‏ کند (بقره/۲۵۸).

فرعون گفت: پروردگار جهانیان چیست؟ … [موسی] گفت: پروردگار مشرق و مغرب و آن‌چه میان آن دو است، ‏اگر تعقّل کنید (شعراء/۲۳-۲۸). به گروهى که پیوسته تضعیف مى‏ شدند، مشرق‌ها و مغرب‌های سرزمینی که در آن برکت قرار داده بودیم را میراث دادیم و به سبب آن که صبر کردند، وعده نیکوى پروردگارت بر بنی‌اسرائیل تحقّق یافت (اعراف/۱۳۷).

[ذوالقرنین] وسیله‌ای را فراهم کرد، آن‌گاه که به محلّ غروب خورشید رسید، آن را چنان یافت که در چشمه‏ اى گل‏ آلود و سیاه غروب مى ‏کند و نزدیک آن طایفه‏ اى را یافت (کهف/۸۵-۸۶). سپس وسیله‌ای را فراهم کرد، آن‌گاه که به جایگاه برآمدن خورشید رسید، آن را چنان یافت که بر قومى طلوع مى ‏کرد که براى آنان در برابر آن، پوششى قرار نداده‌ایم (کهف/۸۹-۹۰).

آن‌گاه که فرمان [رسالت] را به موسى واگذاشتیم، تو در جانب غربى [طور] نبودى و از گواهان نبودى (قصص/۴۴). در این کتاب از مریم یاد کن، آن‌گاه که از کسان خود در مکانى شرقى کناره گرفت (مریم/۱۶).

[ای جامه به خود پیچیده،] نام پروردگار خود را یاد کن و  از همه بریده و تنها به سوی او روی کن. [او] پروردگار مشرق و مغرب است. خدایى جز او نیست پس او را وکیل بگیر (مزّمّل/۸-۹). به‌زودى کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‏ اى که بر آن بودند، روی‌گردان کرد؟ بگو، مشرق و مغرب از آنِ خدا است. هر کس را بخواهد به راه راست هدایت مى ‏کند (بقره/۱۴۲).

هر کس از یاد رحمان دل بگرداند، بر او شیطانى مى ‏گماریم تا براى او هم‌نشین باشد … تا آن‌گاه که او به نزد ما آید، [به شیطان هم‌نشین خود] گوید: اى کاش، میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود. بد هم‌نشینی هستی (زخرف/۳۶-۳۸).

طلوع، غروب

الشرق و الغرب

 

 

 

وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (بقره/۱۱۵) [الهکم] رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ رَبُّ الْمَشَارِقِ (صافّات/۵) رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ* فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (رحمن/۱۷-۱۸) لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ الْمَلآئِكَةِ وَ الْكِتَابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ … (بقره/۱۷۷)

 

 

فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ*عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَيْرًا مِّنْهُمْ وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (معارج/۴۰-۴۱)

 

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَ لَا غَرْبِيَّةٍ (نور/۳۵)

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَآجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ … فَإِنَّ اللّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَ اللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (بقره/۲۵۸)

 

قَالَ فِرْعَوْنُ وَ مَا رَبُّ الْعَالَمِينَ … قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ (شعراء/۲۳-۲۸) وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ (اعراف/۱۳۷)

 

فَأَتْبَعَ [ذوالقرنین] سَبَبًا* حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِندَهَا قَوْمًا (کهف/۸۵-۸۶) ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا* حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا (کهف/۸۹-۹۰)

 

 

وَ مَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَ مَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ (قصص/۴۴) وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا (مريم/۱۶)

 

[یا ایها المزمل] وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا* رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا (مزّمّل/۸-۹) سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَ لاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (بقره/۱۴۲)

 

وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ … حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (زخرف/۳۶-۳۸)