مار

 

مار، یکی از خزندگان، این مفهوم با واژه «حیه» ۱ بار، «جانّ» ۲ بار و «ثُعبان» ۲ بار آمده است.

چکیده: خدا به موسی فرمود: عصای خود را بیفکن، ناگهان به شکل ماری در آمد. این یکی از معجزات موسی در برابر فرعون بود.

[خدا] فرمود: ای موسی، آن (عصا) را بیفکن آن را افکند. ناگهان ماری شد که به سرعت می‌خزید (طه/۱۹-۲۰). چون آن را دید که مانند ماری می‌جنبد، پشت کرد. گریخت و به عقب بازنگشت (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱). [ندا آمد:] ای موسی، نترس که فرستادگان، نزد من نمی‌ترسند (نمل/۱۰). ای موسی، پیش بیا و نترس. بدون تردید تو از ایمنی‌یافتگان هستی (قصص/۳۱). فرمود: آن را بگیر و نترس. به‌زودی آن را به صورت اولش باز می‌گردانیم (طه/۲۱). [فرمود:] اینها (عصا و ید بیضا) دو برهان از پروردگار تو به سوی فرعون و سران او است. بی‌گمان آنان گروهی نافرمان بودند (قصص/۳۲). [فرعون] گفت: اگر راست می‌گویی که نشانه‌ای آورده‌ای، آن را بیاور (اعراف/۱۰۶). گفت: اگر راست می‌گویی آن را بیاور (شعراء/۳۱). [موسی] عصای خود را افکند پس ناگهان آن، اژدهایی آشکار شد (اعراف/۱۰۷؛ شعراء/۳۲ ). [فرعون] به سرانى که اطراف او بودند، گفت: بی‌تردید این ساحرى بسیار دانا است (شعراء/۳۴).

[ساحران] گفتند: ای موسی، آیا تو می‌افکنی یا ما اوّلین کسی باشیم که می‌افکند؟ [موسی] گفت: بلکه شما بیفکنید (طه/۶۵-۶۶). [ساحران] ریسمان‌ها و عصاهای خود را انداختند و گفتند: سوگند به عزّت فرعون، بدون تردید ما پیروز هستیم (شعراء/۴۳-۴۴). ناگهان ریسمان‌ها و عصاهای ساحران، از جادوی آنان چنان به نظر آمد که آنها با شتاب می‌خزند. موسی در خودش، احساس ترسی کرد. گفتیم: نترس که تو خود برتر هستی (طه/۶۶-۶۸). به موسی وحی کردیم که عصای خود را بیفکن (اعراف/۱۱۷). آن‌چه در دست راست خود داری، بیفکن تا هر چه را ساخته‌اند، ببلعد. بدون تردید آن‌چه ساخته‌اند، نیرنگ ساحران است و ساحر هر جا رود، رستگار نمی‌شود (طه/۶۹) پس موسی عصای خود را افکند (شعراء/۴۵). ناگهان آن‌چه را آنان به دروغ ساخته بودند، ‌بلعید (اعراف/۱۱۷؛ شعراء/۴۵). حقیقت آشکار شد و آن‌چه انجام می‌دادند، باطل شد. پس آنجا شکست خوردند و با خواری برگشتند (اعراف/۱۱۸-۱۱۹).

معجزه، موسی، عصا

الحیة

 

 

 

قَالَ (الله) أَلْقِهَا (عصاک) يَا مُوسَى فَأَلْقَاهَا  فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى (طه/۱۹-۲۰) فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَ لَمْ يُعَقِّبْ (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱) يَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ (نمل/۱۰) يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَ لَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ  (قصص/۳۱) قَالَ خُذْهَا وَ لَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى (طه/۲۱) فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (قصص/۳۲) قَالَ (فرعون) إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (اعراف/۱۰۶) قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (شعراء/۳۱) فَأَلْقَى عَصَاهُ (موسی) فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ (اعراف/۱۰۷؛ شعراء/۳۲) قَالَ [فرعون] لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ (شعراء/۳۴)

 

 

 

قَالُوا (السحرة) يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى* قَالَ (موسی) بَلْ أَلْقُوا (طه/۶۵-۶۶) قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ* فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ (شعراء/۴۳-۴۴) فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى* قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَى  (طه/۶۶-۶۸) وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ (اعراف/۱۱۷) وَ أَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَ لَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى  (طه/۶۹) فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ (شعراء/۴۵) فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ (اعراف/۱۱۷؛ شعراء/۴۵) فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ* فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَ انقَلَبُواْ صَاغِرِينَ (اعراف/۱۱۸-۱۱۹)

 

 

برچسب‌ها: