عصا، چوبدستی، این مفهوم از مادّه «ع ص و» ۱۲ بار و واژه «منسأ» ۱ بار و آیاتی که این معنا را دارد، آمده است.
چکیده: خدا فرمود: ای موسی، در دست راست تو چیست؟ گفت: این عصای من است. فرمود: آن را بیفکن. موسی آن را انداخت. ناگهان ماری شد که به سرعت میخزید. خدا فرمود: ای موسی، آن را بگیر و نترس. خدا موسی را با آیات خود، به سوی فرعون و سران او فرستاد. موسی نزد فرعون، عصای خود را افکند و ناگهان اژدهایی آشکار شد. ساحران در مقابله با موسی عصاهای خود را افکندند، موسی نیز آن را افکند. ناگهان آنچه را آنان ساخته بودند، بلعید. موسی با عصای خود به دریا زد پس دریا از هم شکافت. موسی با عصای خود به سنگ زد، آنگاه دوازده چشمه از آن، جوشید. موریانهای که چوبدستی سلیمان را میخورد، جنّیان را از مرگ او آگاه کرد. [ندا داده شد:] ای موسی، در دست راست تو چیست؟ گفت: این عصای من است. بر آن تکیه میکنم و با آن، برای گوسفندان خود، برگ میتکانم و در آن، برای من نیازهای دیگری است. فرمود: ای موسی، آن را بیفکن (طه/۱۷-۱۹). عصای خود را بیفکن (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱). [موسی] آن را افکند. ناگهان ماری شد که به سرعت میخزید (طه/۲۰). پس چون آن را دید که مانند ماری میجنبد، پشت کرد. گریخت و به عقب بازنگشت (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱). [ندا آمد:] ای موسی، نترس که فرستادگان، نزد من نمیترسند (نمل/۱۰). ای موسی، پیش بیا و نترس. بدون تردید تو از ایمنییافتگان هستی (قصص/۳۱). فرمود: آن را بگیر و نترس. بهزودی آن را به صورت اولش باز میگردانیم. دست خود را به پهلوی خود ببر تا [به عنوان] نشانهای دیگر، سفید بیعیب، بیرون آید تا برخی از آیات بزرگتر خود را به تو نشان دهیم (طه/۲۱-۲۳). دست خود را در گریبانت فرو ببر تا سفید بیعیب، بیرون آید و از این هراس، بازویت را به پهلوی خود بچسبان. بهراستی اینها دو نشانه از جانب پروردگار تو به سوی فرعون و سران او است. آنان، قومی نافرمان هستند (قصص/۳۲). بهیقین موسی را با آیات خود فرستادیم که قوم خود را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون آور و روزهای خدا را به آنها یادآوری کن (ابراهیم/۵). بهراستی موسی را با آیات خود به سوی فرعون و سران او فرستادیم. پس گفت: من فرستاده پروردگار جهانیان هستم پس چون آیات ما را برای آنان آورد، ناگاه آنها به آن، خندیدند. ما هیچ نشانهای به آنها نشان ندادیم مگر اینکه از مشابه آن، بزرگتر بود و آنها را به عذاب گرفتار کردیم باشد که بازگردند (زخرف/۴۶-۴۸). ما به موسی نُه نشانه روشن دادیم پس، از بنیاسرائیل بپرس آنگاه که موسی نزد آنها آمد و فرعون به او گفت: ای موسی، بیتردید تو را سحرشده میپندارم (اسراء/۱۰۱). آنگاه بعد از آنان (پیامبران پیشین)، موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و سران او فرستادیم پس آنها استکبار ورزیدند و قومی مجرم بودند (یونس/۷۵). هنگامی که آیات روشنگر ما به سوی آنان آمد، گفتند: این سحری آشکار است، در حالیکه خودشان به آن، یقین داشتند از روى ستم و سرکشی، آن را انکار کردند پس ببین سرانجام مفسدان چگونه بود (نمل/۱۳-۱۴). چون موسی نشانههای روشن ما را برای آنها آورد، گفتند: این جز سحری ساختگی نیست و ما این را در میان پدران نخستین خود نشنیدهایم (قصص/۳۶). بهراستی ما همه آیات خود را به او (فرعون) نشان دادیم ولی آنها را تکذیب کرد و سر باز زد (طه/۵۶). بزرگترین نشانه را به او (فرعون) نشان داد و او را تکذیب کرد و سرپیچی نمود (نازعات/۲۰-۲۱). [فرعون به موسی] گفت: اگر معبودی غیر از من اختیار کنی، بدون تردید تو را از زندانیان قرار میدهم. [موسی] گفت: اگر چه برای تو چیزی آشکار بیاورم؟ [فرعون] گفت: آن را بیاور، اگر راست میگویی (شعراء/۲۹-۳۱). بعد از آنان (پیامبران پیشین)، موسى را با آیات خود، به سوى فرعون و سران او فرستادیم ولى آنها به آن ستم ورزیدند پس ببین سرانجام مفسدان چگونه بود (اعراف/۱۰۳). [فرعون] گفت: اگر راست میگویی که معجزهای آوردهای، آن را بیاور (اعراف/۱۰۶). پس، [موسی] عصای خود را افکند و ناگهان آن، اژدهایی آشکار شد. دست خود را بیرون کشید ناگاه آن براى تماشاگران سپید مى نمود (اعراف/۱۰۷-۱۰۸؛ شعراء/۳۲-۳۳). [فرعون] به سرانى که اطراف او بودند، گفت: بیتردید این ساحرى بسیار دانا است (شعراء/۳۴). سران فرعون گفتند: به راستی این ساحری دانا است (اعراف/۱۰۹). [ساحران] گفتند: ای موسی، آیا تو میافکنی یا ما اوّلین کسی باشیم که میافکند؟ [موسی] گفت: بلکه شما بیفکنید (طه/۶۵-۶۶). موسی به ساحران گفت: آنچه شما میافکنید، بیفکنید پس ریسمانها و عصاهای خود را انداختند و گفتند: به عزّت، فرعون بدون تردید ما پیروز هستیم (شعراء/۴۳-۴۴). ناگهان ریسمانها و عصاهای ساحران، از جادوی آنان، چنان به نظر آمد که آنها با شتاب میخزند. موسی در خودش، احساس ترسی کرد. گفتیم: نترس که تو خود برتر هستی (طه/۶۶-۶۸). به موسی وحی کردیم که عصای خود را بیفکن (اعراف/۱۱۷). آنچه در دست راست خود داری، بیفکن تا هر چه را ساختهاند، ببلعد. بدون تردید آنچه ساختهاند، نیرنگ ساحران است و ساحر هر جا رود، رستگار نمیشود (طه/۶۹) پس موسی عصای خود را افکند (شعراء/۴۵). ناگهان آنچه را آنان به دروغ ساخته بودند، بلعید (اعراف/۱۱۷؛ شعراء/۴۵). حقیقت آشکار شد و آنچه انجام میدادند، باطل شد. پس آنجا شکست خوردند و با خواری برگشتند (اعراف/۱۱۸-۱۱۹). پس ساحران به سجده افتادند (اعراف/۱۲۰؛ طه/۷۰؛ شعراء/۴۶). [فرعونیان] هنگام برآمدن آفتاب، بنیاسرائیل را تعقیب کردند … آنگاه به موسی وحی کردیم، با عصای خود به این دریا بزن پس از هم شکافت و هر قسمت مانند کوهی بزرگ شد (شعراء/۶۰-۶۳). به موسى هنگامی که قومش از او آب خواستند، وحى کردیم که با عصای خود بر آن سنگ، بزن پس، از آن، دوازده چشمه جوشید (اعراف/۱۶۰). هنگامی که موسی برای قوم خود آب خواست به او فرمودیم: با عصای خود به این سنگ بزن. آنگاه دوازده چشمه، از آن جوشید (بقره/۶۰). هنگامی که مرگ را بر سلیمان مقرّر کردیم، آنان (جنّیان) را از مرگ سلیمان آگاه نکرد مگر موریانهای که چوبدستی او را میخورد پس هنگامی که فرو افتاد، برای جنّیان آشکار شد که اگر غیب میدانستند، در آن عذاب خفّت بار نمیماندند (سبأ/۱۴).
|
العصا
[نودی] مَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى* قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَ أَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَ لِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى* قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى (طه/۱۷-۱۹) وَ أَلْقِ عَصَاكَ (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱) فَأَلْقَاهَا [موسی] فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى (طه/۲۰) فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَ لَمْ يُعَقِّبْ (نمل/۱۰؛ قصص/۳۱) [نودی] يَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ (نمل/۱۰) يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَ لَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ (قصص/۳۱) قَالَ خُذْهَا وَ لَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى* وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى* لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى (طه/۲۱-۲۳) اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَ اضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (قصص/۳۲) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ (ابراهیم/۵) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ* فَلَمَّا جَاءهُم بِآيَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَضْحَكُونَ* وَ مَا نُرِيهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (زخرف/۴۶-۴۸) وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ فَاسْأَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذْ جَاءهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَونُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا مُوسَى مَسْحُورًا (اسراء/۱۰۱) ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم (رسل الاولین) مُّوسَى وَ هَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُواْ وَ كَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ (یونس/۷۵) فَلَمَّا جَاءتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ* وَ جَحَدُوا بِهَا وَ اسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَ عُلُوًّا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (نمل/۱۳-۱۴) فَلَمَّا جَاءهُم مُّوسَى بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًى وَ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ (قصص/۳۶) وَ لَقَدْ أَرَيْنَاهُ (فرعون) آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَ أَبَى (طه/۵۶) فَأَرَاهُ (فرعون) الْآيَةَ الْكُبْرَى* فَكَذَّبَ وَ عَصَى (نازعات/۲۰-۲۱) قَالَ [فرعون لموسی] لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ* قَالَ (موسی) أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ* قَالَ (فرعون) فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (شعراء/۲۹-۳۱) بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم (رسل اولین) مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (اعراف/۱۰۳) قَالَ (فرعون) إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (اعراف/۱۰۶) فَأَلْقَى عَصَاهُ (موسی) فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ* وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ (اعراف/۱۰۷-۱۰۸؛ شعراء/۳۲-۳۳) قَالَ (فرعون) لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ (شعراء/۳۴) قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ (اعراف/۱۰۹)
قَالُوا (السحرة) يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى* قَالَ (موسی) بَلْ أَلْقُوا (طه/۶۵-۶۶) قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ* فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ (شعراء/۴۳-۴۴) فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى* قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَى (طه/۶۶-۶۸) وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ (اعراف/۱۱۷) وَ أَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَ لَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى (طه/۶۹) فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ (شعراء/۴۵) فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ (اعراف/۱۱۷؛ شعراء/۴۵) فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ* فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَ انقَلَبُواْ صَاغِرِينَ (اعراف/۱۱۸-۱۱۹) فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا (اعراف/۱۲۰؛ طه/۷۰؛ شعراء/۴۶) [آلفرعون] فَأَتْبَعُوهُم (بنیاسرائیل) مُّشْرِقِينَ … فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ (شعراء/۶۰-۶۳)
أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا (اعراف/۱۶۰) وَ إِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا (بقره/۶۰)
فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ (سلیمان) الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ (الجن) عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ (سبأ/۱۴) |