تعلیم و تعلم

تعلیم و تعلّم، یاد دادن و یاد گرفتن، این مفهوم از مادّۀ «ع ل م» ۴۳ بار و «د ر س» ۶ بار و با آیاتی که این مفهوم را دارد، آمده است.

چکیده: خدا به انسان آنچه را نمی‌دانست، آموخت. او پیامبری را فرستاد تا به شما کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه را نمی‌دانستید، به شما یاد بدهد.

خداوند انسان را آفرید … به او بیان آموخت (الرّحمن/۱،۳). او به انسان آنچه را نمی‌دانست، آموخت (علق/۵). [خدای] رحمان قرآن را تعلیم داد (الرحمن/۲). خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید (نحل/۷۸).

پروردگارت به وسیلۀ قلم آموخت (علق/۴). سوگند به قلم و آنچه می نویسند (قلم/۱).

خدا در میان شما، فرستاده‌ای از خودتان روانه کرد.  او آیات را برای شما می‌خواند. شما را پاک می‌گرداند. به شما کتاب و حکمت می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد (بقره/۱۵۱). اوست آن که در میان درس ناخوانده‌ها فرستاده‌ای از خود آنان برانگیخت تا آیات او را بر آنان و برای گروه‌های دیگر که هنوز به آنان ملحق نشده‌اند، بخواند. آنان را پاک گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد. حال آن‌که پیش از این در گمراهی آشکاری بودند (جمعه/۲-۳). به یقین خداوند بر مومنان منّت نهاد که پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خدا را برای آنان بخواند. پاکشان گرداند. کتاب و حکمت به آنان بیاموزد. آنان قطعاً پیش از این در گمراهی آشکاری بودند (آل‌عمران/۱۶۴). هیچ پیامبری را نسزد که خدا به او کتاب، حکم و پیامبری بدهد، سپس به مردم بگوید، به جای خدا بندگان من باشید. بلکه باید بگوید به سبب آن‌که کتاب تعلیم می‌دادید و از آن رو که درس می‌خواندید، مردانی الهی باشید (آل‌عمران/۷۹).

پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم. اگر نمی‌دانید از اهل ذکر [پژوهندگان کتاب‌های آسمانی] بپرسید (نحل/۴۳؛ انبیاء/۷).

تعلیم و تعلّم- اقوام، خدا همۀ نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه کرد و فرمود اگر راست می‌گویید از اسامی این‌ها به من خبر دهید. گفتند: منزّهی تو. ما را جز آ‌نچه تو به ما آموخته‌ای هیچ دانشی نیست.تویی دانای حکیم (بقره/۳۱-۳۲). شیطان، آدم و همسر او را لغزانید … سپس آدم از پروردگار خود کلماتی را فرا گرفت و [خدا] بر او بخشید (بقره/۳۷،۳۶).

خداوند زاغی برانگیخت که زمین را می‌کاوید تا به فرزند آدم نشان دهد چگونه جسد برادر خود را پنهان کند (مائده/۳۱).

ابراهیم و اسماعیل گفتند: پروردگارا، در میان نسل ما فرستاده‌ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنها بخواند. به آنها کتاب و حکمت بیاموزد و پاکشان گرداند (بقره/۱۲۹).

یعقوب از آنچه خدا به او آموخته بود دارای دانشی بود. ولی بیشتر مردم نمی‌دانند (یوسف/۶۸). یعقوب به یوسف گفت: پروردگارت تو را برمی‌گزیند و از تعبیر خواب‌ها به تو می‌آموزد (یوسف/۶). خدا یوسف را در آن سرزمین منزلت داد تا به او تأویل خواب‌ها را بیاموزد (یوسف/۲۱). یوسف گفت: پروردگارا، تو به من بهره‌ای از فرمانروایی دادی و از تعبیر خواب‌ها آموختی (یوسف/۱۰۱). یوسف به دو همراه زندانی خود گفت: غذایی را که روزی شماست برای شما نمی‌آورند مگر آن‌که قبل از آن‌که به شما برسد، من از تعبیر آن به شما خبر می‌دهم. این از چیزهایی است که پروردگارم به من آموخته است (یوسف/۳۷). یوسف جام را در بار برادر خود نهاد … آنگاه به [بازرسی] بارهای برادرانش پیش از بار آن برادرش پرداخت. آنگاه جام را از بار برادر خود درآورد. این‌گونه به یوسف تدبیر آموختیم (یوسف/۷۶،۷۰).

فرعون به ساحران گفت: قطعاً موسی بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است (طه/۷۱؛ شعراء/۴۹).

موسی و جوان همراه او، بنده‌ای از بندگان خدا را یافتند که خدا از جانب خود به او رحمتی عطا کرده بود و از نزد خود به او دانشی آموخته بود. موسی به او گفت: آیا به دنبال تو بیایم تا از بینشی که به تو آموخته‌اند به من بیاموزی (کهف/۶۵-۶۶)؟

[یهودیان] گفتند: خدا چیزی را بر بشری نازل نکرده است. بزرگی خدا را چنان که باید نشناختند. بگو، چه کسی آن کتابی را که موسی آورده است نازل کرده؟ همان که برای مردم روشنایی و رهنمود است، آن را به صورت طومارها درمی‌آورید. قسمتی را آشکار و بسیاری را پنهان می‌کنید. در صورتی که چیزی را که نه شما می‌دانستید و نه پدرانتان، به شما آموخته است (انعام/۹۱).

آیا از وارثان کتاب در کتاب، که محتوای آن را آموخته‌اند، پیمان گرفته نشد که دربارۀ خدا جز حق نگویند (اعراف/۱۶۹)؟

خداوند به داوود پادشاهی و حکمت ارزانی داشت و آنچه می‌‌خواست به او آموخت (بقره/۲۵۱) و برای شما به او فن زره‌سازی را آموخت تا شما را از [خطرات] جنگ حفظ کند. پس آیا سپاسگزار هستید (انبیاء/۸۰)؟ سلیمان از داوود میراث یافت و گفت: ای مردم، ما زبان پرندگان را تعلیم یافته‌ایم (نمل/۱۶).

کسی که نزد او دانشی از کتاب بود به سلیمان گفت: من آن تخت را پیش از چشم بر هم زدنی برای تو می‌آورم (نمل/۴۰).

گروهی از اهل کتاب آن‌چه را شیطان‌ها در سلطنت سلیمان خوانده بودند، پیروی کردند. سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان‌ها به کفر گراییدند که به مردم سحر آموختند و نیز از آن‌چه بر آن دو فرشتۀ، هاروت و ماروت، در بابل فرو فرستاده شده بودند [پیروی کردند] با این‌که آن دو، هیچ کس را سحر نمی‌آموختند مگر این‌که [قبلاً به او] می‌گفتند: ما آزمایشی هستیم پس مبادا کافر شوید. آنها از آن دو فرشته چیزهایی می‌آموختند که با آن میان مرد و همسر او جدایی بیفکند. هر چند بدون فرمان خدا نمی‌توانستند به وسیلۀ آن به احدی زیان برسانند. چیزی می‌آموختند که برایشان زیان داشت و سودی به آنها نمی‌رساند و قطعاً می‌دانستند که هر کس خریدار این باشد در آخرت بهره‌ای ندارد. چه بد بود آن‌چه به جان خریدند، اگر می‌دانستند (بقره/۱۰۲).

فرشتگان به مریم گفتند: خدا تو را به کلمه‌ای از جانب خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم، است، مژده می‌دهد … و به او کتاب، حکمت، تورات و انجیل می‌آموزد (آل‌عمران/۴۸،۴۵). خدا به عیسی فرمود: نعمت مرا بر خود و مادرت به یاد آور. هنگامی را که به تو کتاب، حکمت، تورات و انجیل آموختم (مائده/۱۱۰).

خداوند کتاب و حکمت بر تو [پیامبر] نازل کرد و آنچه را نمی‌دانستی به تو آموخت و فضل خداوند همواره بر تو بزرگ بود (نساء/۱۱۳). این جز وحیی که به او می‌شود نیست. آن را [فرشتۀ] بسیار توانا به او آموخت که صاحب عقل کامل است (نجم/۴-۶). ما به او شعر نیاموختیم و در خور او نیست (یس/۶۹). در خواندن قرآن پیش از آن‌که وحی آن بر تو پایان یابد شتاب نکن و بگو، خداوندا، بر علم من بیفزا (طه/۱۱۴). تو پیش از این هیچ کتابی را نمی‌خواندی و با دست خود نمی‌نوشتی چرا که در آن صورت اهل باطل در آن تردید می‌کردند (عنکبوت/۴۸). ما آیات خود را گوناگون بیان می‌کنیم تا بگویند تو درس خوانده‌ای و تا آن را برای گروهی که می‌دانند روشن کنیم (انعام/۱۰۵). به خدا و فرستادۀ او، پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خدا و کلمات او ایمان دارد، ایمان آورید. او را پیروی کنید. شاید هدایت گردید (اعراف/۱۵۸). شایسته نیست مومنان همگی [برای جهاد] رهسپار شوند. چرا از هر فرقه‌ای از آنان دسته‌ای رهسپار نمی‌شوند [تا دسته‌ای بمانند] و در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی که به سوی آنها بازگشتند هشدار دهند شاید  که آنان بر حذر شوند (توبه/۱۲۲)؟ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر گاه به وامی تا سررسیدی معیّن با یکدیگر معامله کردید آن را بنویسید. باید نویسنده‌ای بر اساس عدالت میان شما بنویسد. هیچ نویسنده‌ای نباید از نوشتن خودداری کند. همان گونه که خدا او را آموزش داده است … از خدا پروا دارید. خدا به شما آموزش می‌دهد (بقره/۲۸۲). چیزهای پاکیزه و [صید] حیوانات شکاری که از آنچه خداوند به شما تعلیم داده است به آنها تعلیم داده‌اید، برای شما حلال است (مائده/۴). بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه برای خدا به پاخیزید. پس اگر بیم داشتید پیاده یا سواره [نماز بخوانید] و چون ایمن شدید خدا را یاد کنید که آنچه نمی‌دانستید به شما آموخت (بقره/۲۳۸-۲۳۹). این [قران] کتابی است که ما آن را نازل کردیم تا نگویید کتاب تنها بر دو طایفۀ پیش از ما نازل شد و ما از آموختن آنان بی خبر بودیم (انعام/۱۵۵،۱۵۶).

کافران دربارۀ حق آنگاه که به سوی آنان آمد، گفتند: این آیات جز افسونی نیست. این در حالی است که ما به آنان کتاب‌هایی نداده بودیم که آن را بیاموزند (سبأ/۴۳-۴۴). آنان از پیامبر روی برتافته و گفتند: او تعلیم دیده‌ای دیوانه است (دخان/۱۴). ما نیک می‌دانیم که مشرکان می‌گویند، جز این نیست که بشری به او می‌آموزد. زبان آن کسی که این نسبت را به او می‌دهند غیر عربی است و این [قرآن] به زبان عربی روشن است (نحل/۱۰۳). آیا فرمانبرداران را چون مجرمان قرار می‌دهیم؟ شما را چه شده چگونه داوری می‌کنید؟ آیا کتابی دارید که از آن می‌آموزید و هر چه را برمی‌گزینید برای شما در آن وجود دارد (قلم/۳۷)؟

علم