تعصب

تعصّب، پافشاری و دل‌بستگی بر امری نادرست، این مفهوم با واژه حَمیَّه ۲ بار و آیاتی که این مفهوم را دارد، آمده است.

چکیده: تعصّب نسبت به دین، ن‍ژاد، قوم و قبیله، پدران، فرزندان، زبان و جنسیّت، بدون علم به برتری آنان نادرست است و عذاب به دنبال دارد.

در هیچ شهری پیش از تو هشدار دهنده‌ای نفرستادیم مگر آن‌ که خوشگذرانانِ آن گفتند: ما پدران خود را بر آیینی یافته‌ایم و به دنبال آنها خواهیم رفت. [پیامبر آنها] گفت: هر چند آیینی هدایت کننده‌تر از آن چه پدرانتان را بر آن یافته‌اید برای شما آورده باشم؟ گفتند: ما به آن‌چه شما به آن فرستاده شده‌اید، منکر هستیم (زخرف/۲۳-۲۴). اقوام گذشته به پیامبران خود گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید که می‌خواهید ما را از آن‌چه پدرانمان می‌پرستیدند، بازدارید پس برهانی روشن برای ما بیاورید (ابراهیم/۱۰). ستمکاران پدران خود را گمراه یافتند و در پی آنان شتافتند. بی‌گمان پیش از آنان، بیشتر پیشینیان گمراه شدند. حال آن که مسلماً در میان آنها هشداردهندگانی فرستادیم (صافّات/۶۹-۷۱).

چون به کافران گویند، به سوی آن‌چه خدا فروفرستاده است و به پیامبر بیایید، می‌گویند: آن‌چه نیاکان خود را بر آن یافتیم، ما را بس است (مائده/۱۰۴). چون به آنان گفته می‌شود، از آن‌چه خدا نازل کرده است پیروی کنید، می‌گویند: [نه] بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافته‌ایم، پیروی می‌کنیم (بقره/۱۷۰). آیا حتّی اگر پدران آنان چیزی نمی‌فهمیدند و رهیافته نبودند [باز از آنها پیروی می‌کنند] (بقره/۱۷۰؛ مائده/۱۰۴)؟ بزرگان آنان روان شدند و [به همراهان خود گفتند]: بروید و بر [پرستش] خدایان خود پایدار باشید (ص/۶). بی‌ایمانان، هنگامی که کار زشتی می‌کنند، می‌گویند: پدران خود را بر آن یافتیم و خدا ما را به آن فرمان داده است. بگو، خدا به کار زشت فرمان نمی‌دهد. آیا چیزی را که نمی‌دانید بر خدا می‌بندید (اعراف/۲۸)؟ کافران به پیامبران خود گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم کرد مگر این‌که به آیین ما بازگردید. آنگاه پروردگارشان به آنان [پیامبران] وحی کرد که بی‌گمان ستمکاران را نابود خواهیم کرد (ابراهیم/۱۳).

مشرکان جز به همان روش که پدرانشان قبلاً [بت] می‌پرستیدند، نمی‌پرستند. ما قطعاً کیفر آنان را بدون کم و کاست خواهیم داد (هود/۱۰۹). آنان گفتند: ما پدران خود را بر آیینی یافته‌ایم و در پی آثار آنان رهجوییم (زخرف/۲۲). چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود، می‌گویند: این جز مردی نیست که می‌خواهد شما را از آن‌چه پدرانتان می‌پرستیدند، بازدارد و گفتند این جز دروغی بر بافته نیست (سبأ/۴۳). آنان گفتند: راستی اگر بر [عبادت] معبودان خود ایستادگی نمی‌کردیم، نزدیک بود ما را از [پرستش] آنها منحرف کند (فرقان/۴۲). چون به برخی از مردم که بدون هیچ دانش، هدایت و کتاب روشنگری دربارۀ خدا مجادله می‌کنند، گفته شود از آن‌چه خدا نازل کرده پیروی کنید، می‌گویند: [نه] بلکه ما از آن‌چه پدران خود را بر آن یافته‌ایم، پیروی می‌کنیم. آیا هر چند شیطان آنها را به سوی عذاب شعله‌ور فراخواند [از آنها پیروی می‌کنند] (لقمان/۲۱)؟ کافران [شما را از مسجدالحرام بازداشتند زیرا] در دل خود تعصّب ورزیده، تعصّب جاهلی پس خدا آرامش خود را بر پیامبر خود و بر مومنان نازل کرد و کلمۀ تقوا را ملازم آنها گردانید (فتح/۲۶).

اگر قرآن را بر کسی غیرعرب، نازل کرده بودیم و [پیامبر] آن را برای آنان می‌خواند به آن ایمان نمی‌آوردند (شعراء/۱۹۸-۱۹۹). اگر آن را قرآنی غیرعربی گردانیده بودیم، قطعاً می‌گفتند: چرا آیات آن روشن نیست؟ آیا کتابی غیر عربی و [مخاطب آن] عرب زبان (فصّلت/۴۴)؟!

 هر گاه یکی از مشرکان را به دختری بشارت دهند، چهرۀ او سیاه می‌شود. در حالی که اندوه و خشم خود را فرو می‌خورد (زخرف/۱۷؛ نحل/۵۸). از ناگواری خبری که به او بشارت داده‌اند، از قوم خود متواری می‌شود که آیا او را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهان کند؟ وای، چه بد داوری می‌کنند (نحل/۵۹).

 هنگامی که از جانب خدا کتابی برای یهودیان آمد که آن‌چه با خود داشتند، تأیید می‌کرد با آن‌که پیش‌تر [به مژدۀ آمدن آن] بر کفّار پیروزی می‌جستند، همین که آن‌چه می‌شناختند نزد آنان آمد، آن را انکار کردند (بقره/۸۹). هنگامی که به یهودیان گفته شود به آن‌چه خدا نازل کرده ایمان آورید، می‌گویند: ما به آن‌چه بر خودمان نازل شده، ایمان داریم و غیر آن را با آن‌که مویّد همان چیزی است که با آنان است، منکر می‌شوند (بقره/۹۱). یهودیان گفتند: مسیحیان بر حقّ نیستند و مسیحیان گفتند: یهودیان بر حقّ نیستند. با این‌که آنان کتاب را می‌خوانند. کسانی که نمی‌دانند نیز همانند گفتار آنان را گفتند (بقره/۱۱۳). بسیاری از اهل‌کتاب گفتند: هرگز کسی وارد بهشت نمی‌شود جز آن کس که یهودی یا مسیحی باشد (بقره/۱۱۳). دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: جز به کسی که از دین شما پیروی کند، ایمان نیاورید … مبادا به کسی نظیر آن‌چه به شما داده شده، داده شود یا بتوانند در پیشگاه پروردگارتان با شما محاجّه کنند (آل عمران/۷۳). آنها گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید. بگو: [نه] بلکه ما بر آیین ابراهیم حق‌گرا هستیم و او از مشرکان نبود (بقره/۱۳۵).

آیا طمع دارید [این یهودیان] به شما ایمان آورند؟ با آن‌که گروهی از آنان سخن خدا را می‌شنیدند و بعد از درک آن تحریفش می‌کردند. در حالی که خود می‌دانستند (بقره/۷۵). اهل‌کتاب به خوبی می‌دانند که تغییر قبله حکم درستی از جانب پروردگارشان است (بقره/۱۴۴). اگر هرگونه نشانه‌ای برای اهل کتاب بیاوری قبلۀ تو را پیروی نخواهند کرد. تو نیز پیرو قبلۀ آنها نیستی و خود آنها پیرو قبلۀ یکدیگر نیستند. اگر پس از دانشی که به تو رسیده از امیال آنها پیروی کنی از ستمگران خواهی بود (بقره/۱۴۴-۱۴۵).

اشرافِ کافرِ قوم نوح گفتند: این جز بشری مانند شما نیست. می‌خواهد بر شما برتری جوید. اگر خدا می‌خواست فرشتگانی می‌فرستاد. چنین چیزی در میان پدران نخستین خود نشنیده‌ایم (مومنون/۲۴). قوم نوح گفتند: مبادا خدایان خود را رها کنید. هرگز وَدّ، سُواع، یَغوث، یَعوق و نَسر را وانگذارید (نوح/۲۳).

[قوم عاد به هود] گفتند: آیا نزد ما آمده‌ای تا ما تنها خدا را بپرستیم و آن چه را پدرانمان می‌پرستیدند، رها کنیم (اعراف/۷۰)؟ و ما را از خدایانمان برگردانی (احقاف/۲۲)؟ اگر راست می‌گویی، آن چه را به ما وعده می‌دهی برای ما بیاور (اعراف/۷۰؛ احقاف/۲۲). [هود] گفت: بی‌گمان عذاب و خشمی از پروردگارتان برای شما مقرر گردیده است. آیا دربارۀ نام‌هایی که شما و پدرانتان [برای بت‌ها] نام‌گذاری کرده‌اید و خدا هیچ برهانی بر آنها نفرستاده است با من مجادله می‌کنید (اعراف/۷۱)؟

قوم صالح به او گفتند: آیا ما را از پرستش آن چه پدرانمان می‌پرستیدند، باز می‌داری؟ بی‌گمان، از آن چه تو ما را به آن می‌خوانی سخت دچار تردید هستیم (هود/۶۲).

[پدر و قوم ابراهیم گفتند:] پدرانمان را پرستندۀ بت‌ها یافته‌ایم (انبیاء/۵۳). آنها را یافتیم که چنین می‌کردند (شعراء/۷۴). [ابراهیم گفت] آیا شما و نیاکان گذشته شما در آن‌چه می‌پرستید، تامّل کرده‌اید (شعراء/۷۵-۷۶)؟ به یقین شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده‌اید (انبیاء/۵۴).

قوم شعیب به او گفتند: آیا دین تو به تو فرمان می‌دهد که ما آن‌چه را پدرانمان می‌پرستیدند، رها کنیم یا در اموالمان به دل‌خواه خود تصرّف نکنیم (هود/۸۷)؟ فرعون و سران او گفتند: آیا به سوی ما آمده‌ای تا ما را از شیوه‌ای که پدرانمان را بر آن یافته‌ایم، بازگردانی و بزرگی در این سرزمین برای شما دو تن باشد؟ ما به شما دو تن ایمان نداریم (یونس/۷۸).

تعصّب نداشتن، خدا از پیامبران پیمان گرفت که هرگاه به شما کتاب و حکمت دادم، آن‌گاه پیامبری به سوی شما آمد که آن‌چه را با شماست، تصدیق کرد، باید به او ایمان آورید و باید او را یاری کنید. آنگاه فرمود: آیا گردن نهادید و پیمانم را پذیرفتید؟ گفتند: آری. گردن نهادیم. گفت: پس گواه باشید و من نیز با شما از گواهان هستم. بنابراین هر کس بعد از آن [پیمان] پشت کند، آنان فاسق هستند (آل‌عمران/۸۱-۸۲).

بندگان خدای رحمان کسانی هستند که هرگاه به آیات پروردگار خود تذکّر داده شوند، ناشنیده و نادیده بر روی آن نمی‌افتند (فرقان/۷۳). معبودانی را که [مشرکان] به جای خدا می‌خوانند، دشنام ندهید تا آنان از سر دشمنی و نادانی، خدا را دشنام دهند. این‌گونه برای هر امّتی عملشان را بیاراستیم (انعام/۱۰۸). خدا به پیامبر می‌فرماید: به مشرکان بگو، اگر راست می‌گویید کتابی از جانب خدا بیاورید که از این دو، هدایت [قرآن و تورات] کننده‌تر باشد تا از آن پیروی کنم (قصص/۴۹).

 ای مومنان، برای خدا به دادگری برخیزید. برای خدا به عدالت شهادت دهید. نباید دشمنی با گروهی شما را وادار کند تا دادگری نکنید. دادگری کنید زیرا به تقوا نزدیکتر است (مائده/۸). به دادگری بپاخیزید. برای خدا گواهی دهید هر چند به زیان خود، پدر، مادر یا نزدیکان شما باشد. اگر [هر یک از دو طرف دعوا] توانگر یا فقیر باشد، خدا به هر دو سزاوارتر است. پس [در گواهی دادن] از هوس پیروی نکنید که به یک سو گرایید. اگر به انحراف گرایید یا روی‌برتابید قطعاً خداوند به آن‌چه می‌کنید، آگاه است (نساء/۱۳۵).

طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش جز به خاطر وعده‌ای که به او داده بود، صورت نگرفت. ولی هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست (توبه/۱۱۴).

 اجداد