بنی‌ اسرائیل

بنی‌اسرائیل، فرزندان و نوادگان یعقوب، این مفهوم با واژۀ بنی‌اسرائیل ۴۱ بار و آیاتی که این مفهوم را دارد، آمده است.

چکیده: خداوند فرزندان اسرائیل را که  در زیر سلطه و ستم فرعونیان بودند با فرستادن موسی به همراه نشانه‌های روشن، نجات داد. آنان را بر مردمان همزمان خود برتری داد و همواره نعمت‌ها و نشانه‌های آشکار و فراوان بر آنها می‌فرستاد. بارها از آنها پیمان گرفت. به آنها سفارش‌ها کرد و آنها را آزمود امّا آنها قومی بهانه‌جو و سرکش بودند. کفر می‌ورزیدند و سرپیچی می‌کردند. خدا آنها را به عذاب‌های گوناگون گرفتار کرد. پس از موسی، پیامبران دیگری نیز از جمله عیسی با نشانه‌های روشن برای آنها آمدند. اما بیشتر آنها به دشمنی با پیامبران برخاستند و نیز زمانی که پیامبر اسلام ظهور کرد، عدّه‌ای از بنی‌اسرائیل با آن‌که نشانه‌های پیامبر را به خوبی می‌شناختند و منتظر ظهورش بودند از سر حسد و افزون‌جویی با پیامبر نیز مخالفت کردند و از دشمنان ایشان بودند.

خداوند موسی را با آیات خود فرستاد که قوم خود را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون آورد و روزهای خدا را به آنان یادآوری کند. قطعاً در این یادآوری برای هر شکیبایِ سپاسگزاری عبرت‌هاست (ابراهیم/۵). کسی به موسی ایمان نیاورد مگر فرزندانی از قوم او. در حالی که می‌ترسیدند که مبادا فرعون و سران او آنان را آزار دهند. موسی به آنان گفت: ای قوم من، اگر به خدا ایمان دارید و اهل تسلیم هستید، بر او توکّل کنید. گفتند: تنها بر خدا توکل کردیم. پروردگارا، ما را برای قوم ستمگر وسیلۀ آزمایش قرار مده. ما را با رحمت خود از گروه کافران نجات ده. خداوند به موسی و برادر او وحی کرد که شما دو تن برای قوم خود در مصر خانه‌هایی ترتیب دهید و سراهای خود را روبه‌روی هم قرار دهید. نماز به پا دارید و مومنان را مژده دهید (یونس/۸۳-۸۷).

موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری جویید و پایداری ورزید که زمین از آنِ خداوند است. آن را به هر کس از بندگان خود که بخواهد میراث می‌دهد. بنی‌اسرائیل گفتند: ما پیش از این که تو نزد ما بیایی و پس از آن که تو آمدی آزار دیده‌ایم. موسی گفت: امید است پروردگارتان دشمنان شما را نابود کند و شما را در زمین جانشین سازد. آن‌گاه بنگرد که شما چگونه رفتار می‌کنید (اعراف/۱۲۸-۱۲۹).

بنی‌اسرائیل- فرعون، موسی به فرعون گفت: آیا این‌که بنی‌اسرائیل را بندۀ خود ساخته‌ای، نعمتی است که منّت آن را بر من می‌گذاری (شعراء/۲۲)؟ بندگان خدا را به من واگذارید (دخان/۱۸). بنی‌اسرائیل را با ما بفرست و آنان را عذاب و شکنجه نکن (اعراف/۱۰۵؛ طه/۴۷؛ شعراء/۱۷).

سرانِ قوم به فرعون گفتند: آیا موسی و قوم او را رها می‌کنی تا در این سرزمین فساد کنند و موسی تو و خدایانت را رها کند؟ فرعون گفت: به زودی پسران آنان را می‌کُشیم و زنان آنان را زنده نگه می‌داریم. ما بر آنان مسلّط هستیم (اعراف/۱۲۷). او تصمیم گرفت که آنها را از سرزمینشان بیرون کند (اسراء/۱۰۳). فرعون گفت: در حقیقت این پیامبری که به سوی شما فرستاده شده است، سخت دیوانه است (شعراء/۲۷).

هر گاه به فرعونیان نیکی می‌رسید، می‌گفتند: این از آنِ ماست و اگر بلایی به آنان می‌رسید به موسی و همراهان او فال بد می‌زدند (اعراف/۱۳۱). هنگامی که عذاب بر فرعونیان آمد گفتند: ای موسی، پروردگارت را به عهدی که نزد تو دارد برای ما بخوان. اگر این عذاب را از ما برطرف کند حتماً به تو ایمان می‌آوریم و بنی‌اسرائیل را با تو روانه خواهیم ساخت. چون آن عذاب را از آنان برمی‌داشتیم و آنان به پایان مهلتی که تعیین شده بود می‌رسیدند،  باز هم پیمان شکنی می‌کردند (اعراف/۱۳۵).

خداوند به موسی گفت: بندگان مرا شبانه رهسپار کن زیرا فرعونیان شما را تعقیب خواهند کرد (طه/۷۷؛ شعراء/۵۲؛ دخان/۲۳). راهی خشک در دریا برای آنان باز کن که نه از تعقیب دشمن بترسی و نه از غرق شدن بیمناک باشی (طه/۷۷). آن‌گاه فرعون مأموران جمع‌آوری (نیرو) را به شهرها فرستاد  و [گفت] اینها گروهی اندک هستند. ما را به خشم آورده‌اند و ما گروهی آماده‌ایم (شعراء/۵۳-۵۶). فرعون و لشکریان او هنگام برآمدن آفتاب، بنی‌اسرائیل را تعقیب کردند (شعراء/۶۰؛ طه/۷۸). چون آن دو گروه همدیگر را دیدند، همراهان موسی گفتند: ما قطعاً گرفتار خواهیم شد. موسی گفت: چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد. پس به موسی وحی کردیم با عصای خود بر این دریا بزن. دریا شکافت و هر پاره‌ای چون کوه عظیم بود (شعراء/۶۱-۶۴). خداوند موسی و همراهان او را از دریا گذراند و نجات داد (یونس/۹۰؛ شعراء/۶۵). پس فرعون و سپاه او از روی ستم و تجاوز، بنی‌اسرائیل را تعقیب ‌کردند تا وقتی در شرفِ غرق شدن، قرار گرفتند. فرعون گفت: ایمان آوردم و هیچ معبودی جز آن که بنی‌اسرائیل به او ایمان آورده‌اند، نیست. من از تسلیم شدگان هستم. [به او گفته شد] آیا اکنون؟ در حالی که قبلاً نافرمانی می‌کردی و از تبهکاران بودی (یونس/۹۰-۹۱). از دریا آنچه باید آنان را فرا پوشاند، فرا پوشانید (طه/۷۸). بی‎‌گمان در این [واقعه] عبرتی است و بیشتر آنان ایمان آورنده نبودند (شعراء/۶۷). خدا به آنها می‌فرماید: به یاد آورید هنگامی که دریا را برای شما شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را در حالی که شما نظاره می‌کردید، غرق کردیم (بقره/۵۰).

خداوند موسی، هارون و قوم آنان را از اندوهی بزرگ نجات داد و آنان را یاری داد تا پیروز شدند (صافات/۱۱۵-۱۱۶). او باغ‌ها، چشمه‌سار‌ها، گنجینه‌ها و جایگاه‌های پرناز و نعمت را به بنی‌اسرائیل میراث داد (شعراء/۵۸-۵۹). به راستی بنی‌اسرائیل را از عذاب خفّت‌آور، از فرعون که متکبّری از افراط‌کاران بود، نجات داد. قطعاً آنان را دانسته بر مردم جهان برگزید و از نشانه‌های الهی آنچه در آن آزمایشی آشکار بود به آنان داد (دخان/۳۰-۳۳).

 بنی‌اسرائیل- پس از نجات، خداوند فرمود: ای بنی‌اسرائیل، ما شما را از دشمنانتان نجات دادیم و در جانب راست طور با شما وعده گذاشتیم (طه/۸۰).

آن‌گاه که خداوند بنی‌اسرائیل را از دریا گذراند، به قومی رسیدند که بر پرستش بت‌های خود مشغول بودند. آنها گفتند: ای موسی، همان‌گونه که برای آنان خدایانی است. برای ما نیز خدایی قرار بده. گفت: به راستی شما نادانی می‌کنید. بی‌گمان سرانجام کار اینان نابودی است. آنچه انجام می‌دهند، باطل است. گفت: آیا خدایی جز خداوند برای شما بجویم در حالی که او شما را بر جهانیان برتری داده است (اعراف/۱۳۸-۱۴۰)؟ نعمت خدا را بر خود یاد کنید که شما را از عذاب فرعونیان نجات بخشید حال آن‌که شما را عذابی تلخ می‌چشاندند. پسران شما را می‌کشتند و زنانتان را زنده نگه می‌داشتند. در این، برای شما آزمونی بزرگ از سوی پروردگار بود (بقره/۴۹؛ اعراف/۱۴۱؛ ابراهیم/۶). پروردگار به شما اعلام کرد که اگر سپاس گزارید [نعمت] شما را بیفزایم و اگر ناسپاسی کنید، عذاب من سخت است. اگر شما و هر که در روی زمین است کافر شوید، بی‌گمان خداوند بی‌نیازِ ستوده است (ابراهیم/۷-۸).

خداوند از بنی‌اسرائیل پیمان محکم گرفت و کوه طور را بر فراز آنها سایبان‌آسا برافراشت (بقره/۹۳،۶۳؛ نساء/۱۵۴؛ اعراف/۱۷۱). آنان گمان کردند که بر سرشان فرود می‌آید. فرمود: آنچه به شما داده‌ایم با توانمندی بگیرید و بشنوید و آنچه در آن است را به یاد داشته باشید شاید پرهیزگار شوید (اعراف/۱۷۱؛ بقره/۹۳،۶۳) و گوش فرا دهید (بقره/۹۳). سپس بعد از آن روی‌گردان شدند (بقره/۶۴). گفتند: شنیدیم و نافرمانی کردیم (بقره/۹۳). اگر فضل و رحمت خداوند بر آنها نبود از زیانکاران بودند (بقره/۶۴). گفتند: خداوند را آشکارا به ما نشان بده (نساء/۱۵۳). ای موسی، تا خدا را آشکارا نبینیم هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد (بقره/۵۵). موسی از میان قوم خود هفتاد مرد برای میعاد خداوند برگزید (اعراف/۱۵۵). خداوند فرمود: ای موسی چه چیز تو را بر آن داشت که زودتر از قوم خود بیایی؟ گفت: آنها به دنبال من هستند. پروردگارا، من به سوی تو شتافتم تا خشنود شوی (طه/۸۳-۸۴). پس در حالی که می‌نگریستند، به سزای ظلمشان، صاعقه آنها را فروگرفت (بقره/۵۵؛ نساء/۱۵۳). چون زلزله آنها را فراگرفت، موسی گفت: پروردگارا، اگر می‌خواستی آنها و مرا پیش از این هلاک می‌کردی. آیا ما را به آنچه کم‌خردان ما انجام داده‌اند هلاک می‌کنی؟ این جز آزمایش تو نیست. برای ما در این دنیا و سرای دیگر نیکی مقرّر فرما. زیرا ما به سوی تو بازگشت کرده‌ایم (اعراف/۱۵۵-۱۵۶).

سپس آنها را بعد از مرگشان برانگیخت. شاید شکرگزاری کنند (بقره/۵۶).

خداوند بنی‌اسرائیل را به دوازده قبیله که هر یک امّتی بودند، تقسیم کرد (اعراف/۱۶۰). وقتی قوم موسی از او آب خواستند. به موسی وحی کرد که با عصای خود بر تخته سنگ بزن. پس از آن دوازده چشمه جوشید. هر گروهی آبشخور خود را شناخت (بقره/۶۰؛ اعراف/۱۶۰). خداوند ابر را بر فراز آنها سایبان کرد (بقره/۵۷؛ اعراف/۱۶۰). برای آنها منّ و سَلوی فرستاد (بقره/۵۷؛ اعراف/۱۶۰؛ طه/۸۰)‌ و فرمود: از خوراکی‌های پاکیزه‌ای که روزی شما کردیم بخورید (بقره/۶۰،۵۷؛ اعراف/۱۶۰؛ طه/۸۱؛ جاثیه/۱۶). بیاشامید (بقره/۶۰). در آن زیاده‌روی نکنید که خشم من بر شما فرود آید. هر کس خشم من بر او فرود آید قطعاً به هلاکت افتاده است (طه/۸۱). در زمین سر به فساد بر ندارید (بقره/۶۰). بنی‌اسرائیل گفتند: ای موسی، هرگز بر یک نوع خوراک صبر نکنیم. از خدای خود بر ما بخواه تا از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی، خیار، سیر، عدس و پیاز برای ما برویاند. موسی گفت: آیا به جای چیز بهتر خواهان چیز پست‌تر هستید؟ پس به شهر فرود آیید که آنچه را خواسته‌اید برای شما در آنجاست (بقره/۶۱). چرا مرا آزار می‌دهید در حالی که می‌دانید من فرستادۀ خدا به سوی شما هستم (صف/۵)؟

خداوند به آنها فرمود: به این شهر سجده‌کنان از در درآیید (بقره/۵۸؛ اعراف/۱۶۱؛ نساء/۱۵۴). در آن سکونت گزینید و از هر جای آن خواستید فراوان بخورید (بقره/۵۸؛ اعراف/۱۶۱؛ اسراء/۱۰۴) و بگویید گناهان ما را بزدای تا خطاهای شما را بیامرزم (بقره/۵۸؛ اعراف/۱۶۱). اما کسانی از آنها که ستم کردند، سخنی را که به آنها گفته شده بود به سخن دیگری تبدیل نمودند. خداوند بر آنها که ستم کردند به سزای این‌که نافرمانی و ظلم کرده بودند عذابی از آسمان فرو فرستاد (بقره/۵۹؛ اعراف/۱۶۲). آنها بر خداوند ستم نکردند لیکن بر خودشان ستم می‌کردند (بقره/۵۷؛ اعراف/۱۶۰).

موسی به قوم خود گفت: نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که در میان شما پیامبرانی قرار داد. شما را پادشاهانی گردانید و آن چه را که به هیچ کس از جهانیان نداده بود به شما داد. ای قوم من به این سرزمین مقدس که خداوند برای ما مقرر داشته است درآیید و به عقب برنگردید که زیانکار می‌گردید. گفتند: ای موسی، در آن‌جا گروهی گردنکش و ستمگر هستند و ما هرگز وارد آن نمی‌شویم تا از آنجا خارج شوند. اگر آنان از آن خارج شوند ما وارد خواهیم شد. دو نفر از آنان که از خدا می‌ترسیدند و خدا به آنان نعمت داده بود گفتند: شما از آن دروازه بر آنان وارد شوید. هنگامی که وارد شوید پیروز خواهید شد. اگر ایمان دارید بر خدا توکّل کنید. گفتند: ای موسی، تا آنها در آن شهر هستند ما هرگز وارد نخواهیم شد. تو و پروردگارت بروید و با آنها بجنگید ما همین جا نشسته‌ایم. موسی گفت: پروردگارا من تنها اختیار خود و برادرم را دارم. میان ما و این گروه نافرمان جدایی افکن. خداوند فرمود: این سرزمین چهل سال بر آنان ممنوع است. پیوسته در زمین سرگردان خواهند بود. پس بر نافرمانان غمگین نباش (مائده/۲۰-۲۶). داغ خواری و ناداری بر آنها زده شد و به خشم خدا گرفتار آمدند (بقره/۶۱). چون از حق برگشتند خدا هم دل‌های آنها را برگرداند (صف/۵).

به راستی خداوند بنی‌اسرائیل را در جایگاه نیکو منزل داد و از چیزهای پاکیزه به آنها روزی بخشید پس به اختلاف نپرداختند مگر پس از آن‌که علم برای آنها حاصل شد (یونس/۹۳). خداوند هنگامی که وعدۀ واپسین فرارسد همه آنها را با هم گرد می‌آورد (اسراء/۱۰۴) و در روز قیامت دربارۀ آنچه بر سر آن اختلاف می‌کردند میان آنها داوری خواهد کرد (یونس/۹۳؛ سجده/۲۵).

بنی‌اسرائیل- گوساله‌پرستی، خداوند با موسی چهل شب وعده گذاشت (بقره/۵۱). سی شب وعده نهاد و با ده شب دیگر آن را تمام کرد تا آن‌که وقت معیّن پروردگار در چهل شب به سر آمد. موسی به برادر خود، هارون، گفت: در میان قوم جانشین من باش و کار آنها را اصلاح کن و راه مفسدین را پیروی نکن (اعراف/۱۴۲). بنی‌اسرائیل در غیاب موسی گوساله را به پرستش گرفتند. آنان ستمکار بودند (بقره/۹۲،۵۱) و بر اثر کفرشان مهر گوساله در دل آنها سرشته شد (بقره/۹۳). آنها پس از آن‌که برهان‌های روشن برایشان آمد، گوساله را برگزیدند (نساء/۱۵۳). هارون قبلاً به آنها گفته بود: ای قوم من، شما به وسیلۀ این گوساله مورد آزمایش قرار گرفته‌اید و پروردگار شما خدای رحمان است. پس من را پیروی کنید و فرمان مرا اطاعت کنید. گفتند: ما هرگز از پرستش آن دست برنخواهیم داشت تا موسی بازگردد (طه/۹۰-۹۱).

 خداوند به موسی فرمود: الواح را با توانمندی بگیر. قوم خود را فرمان ده که بهترین آن را فرا گیرند و به زودی جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد (اعراف/۱۴۵). در حقیقت ما قوم تو را پس از تو آزمودیم و سامری آنها را گمراه کرد (طه/۸۵). پس موسی خشمگین و اندوهگین به سوی قوم خود بازگشت (اعراف/۱۵۰؛ طه/۸۶) و گفت: آیا پروردگارتان به شما وعدۀ نیکو نداد؟ آیا این مدّت بر شما طولانی می‌نمود یا خواستید خشم پروردگار بر شما فرود آید که با وعدۀ من مخالفت کردید (طه/۸۶)؟ پس از من چه بد جانشینی برای من بودید. آیا بر فرمان پروردگار خود پیشی گرفتید (اعراف/۱۵۰)؟

گفتند: ما با اختیار خود با تو خلف وعده نکردیم ولی از زینت‌آلات قوم بارهایی سنگین بر دوش داشتیم. آنها را افکندیم و سامری نیز انداخت (طه/۸۷). آنها پس از رفتن موسی از زیورهای خود، مجسمۀ گوساله‌ای ساختند که صدای گاو داشت (اعراف/۱۴۸؛ طه/۸۸). پس گفتند: خدای شما و موسی همین است که فراموش کرد (طه/۸۸). آیا ندیدند که با ایشان سخن نمی‌گوید و راهی به آنها نشان نمی‌دهد؟ آنان ستمکار بودند  (اعراف/۱۴۸). آیا نمی‌بینند که پاسخ سخن آنها را نمی‌دهد و به حال آنها سود و زیانی ندارد (طه/۸۹)؟ موسی گفت: ای هارون، وقتی دیدی آنها گمراه شدند چه چیز مانع شد که از من پیروی کنی؟ آیا از فرمان من سرباز زدی (طه/۹۲-۹۳)؟ هارون گفت: ای فرزند مادرم، نه ریش مرا بگیر و نه سرم را. من ترسیدم بگویی میان بنی‌اسرائیل تفرقه انداختی و سخن من را مراعات نکردی (طه/۹۴). این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند. پس مرا دشمن شاد نکن و با گروه ستمکاران قرار نده (اعراف/۱۵۰).

آنان که گوساله را معبود خود قرار دادند، به زودی خشم پروردگارشان و ذلّت در زندگی دنیا به آنها می‌رسد. این چنین، خداوند کسانی را که [بر او] افترا می‌بندند را کیفر می‌دهد (اعراف/۱۵۲). موسی به قوم خود گفت: معبود شما تنها آن خدایی است که جز او معبودی نیست و علم او همه چیز را در  بر گرفته است (طه/۹۸). ای قوم من، شما با [به پرستش] گرفتن گوساله بر خود ستم کردید. پس به درگاه آفرینندۀ خود توبه کنید و خودتان را به قتل برسانید. این برای شما نزد آفریدگارتان بهتر است (بقره/۵۴). هنگامی که پشیمان شدند و دانستند واقعاً گمراه شده‌اند، گفتند: اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشاید قطعاً از زیانکاران خواهیم بود (اعراف/۱۴۹). پس خداوند از آنها درگذشت. باشد که شکرگزاری کنند  (بقره/۵۲؛ نساء/۱۵۳) و   توبۀ آنها را پذیرفت (بقره/۵۴).

بنی‌اسرائیل- گاو، خداوند به بنی‌اسرائیل فرمود: شما کسی را کشتید سپس دربارۀ او یکدیگر را متّهم کردید. حال آن‌که خدا آن‌چه را پنهان می‌داشتید، آشکار گردانید (بقره/۷۲). موسی به قوم خود گفت: خدا به شما فرمان می‌دهد که ماده گاوی را سر ببرید. گفتند: آیا ما را مسخره می‌کنی؟ گفت: پناه می‌برم به خدا که از جاهلان باشم (بقره/۶۷). گفتند: از پروردگار خود برای ما بخواه تا بر ما روشن کند که آن چگونه گاوی باشد؟ گفت: خداوند می‌فرماید، آن ماده گاوی است نه پیر و نه خردسال بلکه میان این دو باشد. پس آنچه را به آن مأمور هستید به جای آورید. گفتند: از پروردگار خود بخواه تا بر ما روشن کند، رنگ آن چگونه باشد؟ گفت: او می‌فرماید: ماده گاوی باشد زردِ یکدست که بینندگان را شاد می‌کند. گفتند: خداوندِ خود را بخوان تا برای ما روشن کند که آن چگونه گاوی باشد؟ زیرا آن گاو بر ما ناشناخته مانده است و اگر خدا بخواهد از راهیافتگان باشیم. گفت: آن گاوی است، نه چنان رام تا زمین را شخم زند و کشتزار را آبیاری کند. بی‌عیب است و هیچ رنگ دیگری در آن نیست. گفتند: اکنون سخن درست آوردی. پس آن را سر بریدند. نزدیک بود که چنین نکنند (بقره/۶۷-۷۱). گفتیم: پاره‌ای از آن گاو را به مقتول بزنید. این گونه خداوند مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد. شاید بیندیشید. پس از آن، دل‌های شما سخت شد. همچون سنگ یا سخت‌‌تر از سنگ … خدا از آنچه انجام می‌دهید، غافل نیست (بقره/۷۳-۷۴).

بنی‌اسرائیل- وعده، خدا آنان که پیوسته تضعیف می‌شدند را وارث شرق و غرب آن سرزمین بابرکت قرار داد و به پاس آن‌که صبر کردند، وعدۀ نیکوی پروردگار به بنی‌اسرائیل تحقّق یافت و آنچه فرعون و قوم او می‌ساختند و آنچه را برمی‌افراشتند زیر و زبر کرد (اعراف/۱۳۷). خداوند در کتاب آسمانی به بنی‌اسرائیل خبر داد که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد و گردن‌کشی بزرگی می‌کنید. چون وعدۀ نخست از آن دو فرا رسد بندگان سخت جنگاور خود را بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست‌وجو می‌کنند و این وعده انجام یافتنی است. پس از چندی دوباره شما را بر آنها چیره می‌کنیم و با اموال و پسران یاری می‌دهیم و تعداد نفرات شما را می‌افزاییم. اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده‌اید و اگر بدی کنید به خود کرده‌اید. چون وعدۀ بعدی فرا رسد کسانی دیگر بیایند تا چهره‌هایتان را اندوهگین کنند و در آن مسجد وارد گردند چنان که بار نخست وارد آن شده بودند و بر هر چه دست یابند سخت آن را نابود کنند. باشد که پروردگار شما بر شما رحمت آورد و اگر به نافرمانی بازگردید ما نیز بازمی‌گردیم (اسراء/۴-۸). خدا تا هنگام رستاخیز کسی را بر بنی‌اسرائیل برمی‌انگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند (اعراف/۱۶۷).

خدا بنی‌اسرائیل را در زمین به امّت‌هایی تقسیم کرد. برخی از ایشان شایسته و برخی چنین نیستند. آنها را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمود. باشد که [به راه حق] بازگردند. پس از آنها جانشینانی وارث کتاب شدند که کالای ناپایدار این دنیا را می‌گیرند و می‌گویند: آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایدار، مانند آن به دست آنها برسد آن را می‌گیرند. آیا از آنها در کتاب پیمان گرفته نشده است تا نسبت به خدا جز حق نگویند در حالی که آنچه در آن [کتاب] است را آموخته‌اند (اعراف/۱۶۸-۱۶۹)؟

بنی‌اسرائیل- طالوت و جالوت، بزرگانی از بنی‌اسرائیل پس از موسی، به پیامبری از خود گفتند: پادشاهی برای ما بگمار تا در راه خدا جهاد کنیم. آن پیامبر گفت: آیا احتمال نمی‌دهید که اگر جنگ بر شما مقرر شود جهاد نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند نجنگیم با آن که ما از دیار و از فرزندان خود رانده شده‌ایم؟ هنگامی که جهاد بر آنها مقرّر شد، جز اندکی، همه پشت کردند. پیامبر آنها گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است. گفتند: چگونه او بر ما فرمانروایی کند؟ با آن که ما از او به پادشاهی سزاوارتر هستیم و از مال دنیا چیزی ندارد. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر او در دانش و جسم فزونی داده است. خداوند پادشاهی خود را به هر که می‌خواهد می‌دهد. پیامبر آنها گفت: نشانۀ پادشاهی او این است که آن صندوق [عهد] که در آن آرامشی از سوی پروردگار نهفته است، و یادگاری از میراث خاندان موسی و هارون در آن است، نزد شما خواهد آمد در حالی که فرشتگان آن را حمل می‌کنند. بی‌گمان اگر مومن باشید، در آن برای شما نشانه‌ای است. چون طالوت با سپاه از شهر بیرون رفت، گفت: خداوند شما را به نهر آبی می‌آزماید. هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آن که به اندازۀ مشتی از آن بخورد. همه جز اندکی از آن نوشیدند. چون طالوت و مومنان همراه او از آن گذشتند، گفتند: ما امروز توانایی جالوت و سپاه او را نداریم. اما آنها که به دیدار خداوند یقین داشتند، گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند پیروز شده است. خداوند با شکیبایان است. چون با جالوت و سپاه او روبرو شدند، گفتند: پروردگارا، ما  را از شکیبایی سرشار کن. قدم‌های ما را استوار کن و ما را بر قوم کافر پیروز گردان. پس به اذن خداوند آنها را شکست دادند و داوود جالوت را کشت. خداوند به او پادشاهی و حکمت داد و از آنچه می‌خواست به او می‌آموخت (بقره/۲۴۶-۲۵۱).

بنی‌اسرائیل- اصحاب سِبت، از بنی‌اسرائیل دربارۀ شهری که در ساحل دریا بود، بپرس. زمانی که آنها به [حکم] روز شنبه تجاوز و نافرمانی می‌کردند. آنگاه که ماهی‌های آنان در روز شنبه بر روی آب می‌آمدند. امّا غیر از روز شنبه به سوی آنان  نمی‌آمدند. این چنین آنها را به چیزی آزمایش کردیم که نافرمانی می‌کردند (اعراف/۱۶۳). به آنها گفتیم در روز شنبه از (حکمِ تحریمِ صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم (نساء/۱۵۴). زمانی گروهی از آنان به گروه دیگر گفتند: چرا جمعی را اندرز می‌دهید که سرانجام خداوند هلاک‌کنندۀ آنان خواهد بود یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت؟ گفتند: پند می‌دهیم تا عذری نزد پروردگار باشد. شاید آنان پرهیزگار شوند. پس هنگامی که آن‌چه به آن تذکّر داده شده بودند از یاد بردند، نهی‌کنندگان از کار بد را نجات دادیم و کسانی که ستم کردند را به سزای نافرمانی، به عذاب سختی گرفتار کردیم (اعراف/۱۶۴-۱۶۵). خداوند آنها را لعنت کرد (نساء/۴۷) و بر آنها خشم گرفت (مائده/۶۰). پس به آنان گفتیم: بوزینگانی رانده شده باشید (بقره/۶۵؛ اعراف/۱۶۶). خداوند آن عقوبت را برای حاضران و نسل‌های پس از آنان عبرتی و برای پرهیزگاران پندی قرار داد (بقره/۶۶). (احکام) شنبه بر کسانی که دربارۀ آن اختلاف کردند مقرر گردید و قطعاً پروردگار روز رستاخیز میان آنها دربارۀ چیزی که در مورد آن اختلاف می‌کردند داوری خواهد کرد (نحل/۱۲۴).

بنی‌اسرائیل- عیسی، خداوند عیسی را به پیامبری به سوی بنی‌اسرائیل فرستاد [تا بگوید] من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام (آل‌عمران/۴۹). خداوند او را برای بنی‌اسرائیل الگویی قرار داد (زخرف/۵۹). عیسی گفت: ای بنی‌اسرائیل، من فرستادۀ خدا به سوی شما هستم. تورات را که پیش از من بوده تصدیق می‌کنم (صف/۶؛ آل‌عمران/۵۰). به فرستاده‌ای که پس از من می‌آید و نام او احمد است، بشارتگر هستم. (صف/۶). آمده‌ام تا برخی از چیزها را که برای شما حرام شده است برای شما حلال گردانم. از سوی پروردگار برای شما معجزه‌ای آورده‌ام پس از خدا بترسید و از من فرمان برید. (آل‌عمران/۵۰). از گِل برای شما چیزی به شکل پرنده می‌سازم. آنگاه در آن می‌دمم پس به اذن خدا پرنده‌ای می‌شود. به اذن خدا نابینای مادر زاد و پیس را شفا می‌بخشم. مردگان را زنده می‌گردانم. شما را از آنچه می‌خورید و در خانه‌های خود ذخیره می‌کنید، خبر می‌دهم. در این، برای شما اگر مومن باشید، عبرت است. به راستی خدای یکتا پروردگار من و پروردگار شماست. او را بپرستید زیرا راه درست همین است (آل‌عمران/۵۱،۴۹). گروهی از بنی‌اسرائیل به عیسی ایمان آوردند و گروهی کافر شدند (صف/۱۴). پس وقتی برای آنها دلایل آشکار آورد کسانی از آنان که کافر شده بودند، گفتند: این‌ها چیزی جز افسونی آشکار نیست (مائده/۱۱۰؛ صف/۶). چون عیسی در آنها آثار کفر را دید، گفت: یاران من به سوی خداوند چه کسانی هستند؟ حواریّون گفتند: ما یاران خدا هستیم (آل‌عمران/۵۲؛ صف/۱۴). به خداوند ایمان داریم و گواه باش که تسلیم هستیم. پروردگارا، به آنچه نازل کرده‌ای ایمان داریم. از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در زمرۀ شاهدان بنویس (آل‎‌عمران/۵۲-۵۳). خداوند کسانی را که ایمان آوردند بر دشمنان آنها یاری کرد تا پیروز شوند (صف/۱۴).

کسانی که گفتند: خدا همان مسیح، پسر مریم است، قطعاً کافر شدند و حال آن که مسیح می‌گفت: ای بنی‌اسرائیل، پروردگار من و پروردگار خود را بپرستید زیرا هر کس برای خدا شریک آورد قطعاً خدا بهشت را بر او حرام کرده است و جایگاه او آتش است و برای ستمکاران یاورانی نیست (مائده/۷۲). خداوند عیسی را از آسیب بنی‌اسرائیل هنگامی که برای آنها حجّت‌های روشن آورده بود، در امان داشت (مائده/۱۱۰). از بنی‌‌اسرائیل آنان که کافر شدند، به زبان داوود و عیسی بن مریم مورد لعنت قرار گرفتند. این به آن سبب بود که عصیان کردند. تجاوز می‌کردند و از کار زشتی که مرتکب می‌شدند یکدیگر را باز نمی‌داشتند. به راستی چه بد بود، آنچه می‌کردند (مائده/۷۸-۷۹). خداوند آنان را برای پیمان شکنی، کفر ورزیدن به آیات خداوند، کشتن پیامبران به ناحق و نیز برای گفتارشان که دل‌های ما در پوشش‌ است [لعنتشان کرد] و نیز به سزای کفر آنان  و آن تهمت بزرگی که به مریم زدند و گفتۀ آنان که ما مسیح پیامبر خدا را کشتیم [لعنتشان کرد]. در حالی که نه او را کشتند و نه بر دار آویختند. لیکن امر بر آنها مشتبه شد. کسانی که در مورد او اختلاف کردند و از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می‌کنند و قطعاًً او را نکشتند. بلکه برای کفرشان بر دل‌های آنها مهر نهاد و جز اندکی ایمان نمی‌آورند. (نساء/۱۵۵-۱۵۷).

بنی‌اسرائیلپیامبر اسلام، خداوند داستان بنی‌اسرائیل را برای پیامبر بیان می‌کند (طه/۹۹) و به پیامبر می‌فرماید: از بنی‌اسرائیل بپرس چه بسیار نشانه‌های روشنی به آنها دادیم (بقره/۲۱۱). خدا به موسی نُه نشانۀ آشکار داد. پس، از بنی‌اسرائیل بپرس. آنگاه که نزد آنها آمد و فرعون گفت: ای موسی، من واقعاً تو را افسون شده می‌پندارم (اسراء/۱۰۱). همۀ خوراکی‌ها بر بنی‌اسرائیل حلال بود جز آنچه پیش از نزول تورات، اسرائیل بر خود حرام کرده بود. بگو، اگر راست می‌گویید تورات را بیاورید و آن را بخوانید. پس کسانی که بعد از این بر خدا دروغ بندند آنان ستمکاران هستند (آل‌عمران/۹۳-۹۴). خداوند به پیامبر می‌فرماید: بسیاری از آنها را می‌بینی که با کسانی که کفر ورزیده‌اند، دوستی می‌کنند. راستی چه زشت است آنچه برای خود از پیش فرستادند. خدا بر آنها خشم گرفت و پیوسته در عذاب می‌مانند (مائده/۸۰). تو همواره به خیانتی از بنی‌اسرائیل آگاه می‌شوی مگر شمار اندکی از آنان که خیانتکار نیستند. پس از آنان درگذر و چشم‌پوشی کن (مائده/۱۳). به آنها بگو، آیا شما را از کسانی که نزد خدا کیفری بدتر از این دارند آگاهتان کنم که خدا آنها را لعنت کرده و بر آنها خشم گرفته و برخی از آنها را بوزینگان و خوکان قرار داد و کسانی هستند که طاغوت را پرستیده‌اند. اینان در جایگاهی بدتر و از راه راست گمراهتر هستند (مائده/۶۰). شما میان خود آنان را  که از حکم روز شنبه تجاوز کردند، نیک شناختید (بقره/۶۵). خداوند به مومنان می‌فرماید: مانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خدا او را از آنچه گفتند، پاک ساخت (احزاب/۶۹).

بنی‌اسرائیل- کتاب، پیامبری، خداوند در میان بنی‌اسرائیل پیامبرانی قرار داد (مائده/۲۰). او به بنی‌اسرائیل کتاب، حکمت و پیامبری داد (جاثیه/۱۶). آنها را وارث کتاب کرد (غافر/۵۳). آن را مایۀ هدایت بنی‌اسرائیل قرار داد (بقره/۵۳؛ اسراء/۲؛ سجده/۲۳) تا غیر از خدا کارسازی نگیرند (اسراء/۲) و فرمود آنچه را به شما داده‌ایم با توانمندی بگیرید و گوش فرادهید و آنچه در آن است را به یاد داشته باشید شاید پرهیزگار شوید (بقره/۹۳،۶۳؛ اعراف/۱۷۱). از میان آنها جماعتی به حق داوری و به حق راهنمایی می‌کنند (اعراف/۱۵۹). چون بنی‌اسرائیل شکیبایی کردند و به آیات خداوند یقین داشتند، خداوند برخی از آنها را پیشوایانی قرار داد که به فرمان او مردم را هدایت می‌کردند (سجده/۲۴).

 قطعاً پیامبران دلایل آشکار برای آنها آوردند پس بسیاری از آنان در زمین زیاد‌ه‌روی کردند (مائده/۳۲). خداوند به سوی آنان پیامبرانی روانه کرد. هر بار پیامبری چیزی بر خلاف دلخواه آنها، برای آنها آورد، بعضی از پیامبران را دروغگو می‌شمردند و گروهی را می‌کشتند و پنداشتند کیفری در کار نیست پس کور و کر شدند. سپس خدا توبۀ آنان را پذیرفت. باز بسیاری از آنها کور و کر شدند و خدا به آنچه انجام می‌دهند، بیناست (مائده/۷۰-۷۱). خداوند به بنی‌اسرائیل از امر دین برهان‌هایی بخشید. پس اختلاف نکردند مگر بعد از آن که به دانش دست یافتند. آن هم از سر حسد و رقابتی که میان خود داشتند. بی‌گمان روز رستاخیز میان آنان در آنچه اختلاف می‌کردند داوری خواهد کرد (جاثیه/۱۷). داغ خواری و ناداری بر آنها زده شد و به خشم خدا گرفتار آمدند. زیرا آنها به نشانه‌های خدا کفر ورزیده بودند و پیامبران را به ناحق می‌کشتند. این از آن روی بود که سرکشی نموده و از حد درگذرانده بودند (بقره/۶۱). خداوند فرمود: چرا هر گاه چیزی که خوشایند شما نبود و برای شما آمد، کبر ورزیدید؟ گروهی را دروغگو خواندید و گروهی را کشتید. گفتند: دل‌های ما در پوشش است. بلکه خدا به سزای کفرشان آنان را لعنت کرده است پس آنها که ایمان آورند، چه اندک هستند. هنگامی که از جانب خدا کتابی برای آنها آمد که آنچه با خود داشتند را تایید می کرد؛ با اینکه پیش از این با مژدۀ آن بر کسانی که کافر شده بودند پیروزی می‌جستند، اما همین که آنچه را می‌شناختند بر آنان آمد، انکار کردند. خود را به بد چیزی فروختند که به آنچه خدا نازل کرده بود از سر افزون طلبی کافر شدند که چرا خداوند از فضل خود بر هر کس از بندگان خود که بخواهد فرو می‌فرستد؟ پس به خشمی پس از خشم دیگر گرفتار شدند. چون به آنان گفته شود به آنچه خدا نازل کرده ایمان بیاورید می‌گویند: ما به آنچه بر پیامبر خودمان نازل شده ایمان می‌آوریم. غیر آن را با آن که حق و مؤید همان چیزی است که با آنان است انکار می‌کنند. بگو اگر مومن بودید پس چرا پیش از این پیامبران خدا را می‌کشتید (بقره/۸۷-۹۱)؟ علمای بنی‌اسرائیل قرآن را می‌دانند و می‌شناسند (شعراء/۱۹۷). بی‌گمان این قرآن بسیاری از چیزهایی را که بنی‌اسرائیل در آن اختلاف دارند برای آنها حکایت می‌کند (نمل/۷۶).

خداوند به پیامبر می‌فرماید: بگو به من خبر دهید که اگر این [قرآن] از سوی خدا باشد و شما [مشرکان] به آن کافر شوید و گواهی از بنی‌اسرائیل به مانند آن گواهی دهد پس ایمان آورد و شما تکبّر کنید [آیا باز هم شما ستمکار نیستید] (احقاف/۱۰)؟

بنی اسرائیل- پیمان و سفارش، خداوند  از بنی‌اسرائیل پیمان گرفت و به سوی آنها پیامبرانی روانه کرد (مائده/۷۰). از آنها پیمان گرفت که جز خدا را نپرستید. به پدر، مادر، خویشان، یتیمان و مستمندان احسان کنید. با مردم به خوبی سخن بگویید. نماز به پا دارید و زکات بدهید. آن گاه جز اندکی از شما به حالت اعراض روی برگرداندید (بقره/۸۳). از بنی‌اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده سرکرده برانگیخت و فرمود: من با شما هستم، اگر نماز به پا دارید، زکات بدهید، به فرستادگان من ایمان بیاورید، آنان را یاری کنید و وام نیکویی به خداوند بدهید، قطعاً گناهان شما را می‌زدایم و شما را به باغهایی که زیر آن نهرها روان است درمی‌آورم. پس هر کس از شما، بعد از این کفر ورزد در حقیقت از راه راست گمراه شده است. امّا خداوند به سبب پیمان شکنیِ بنی‌اسرائیل، آنها را لعنت کرد و دل‌های آنان را سخت کرد. آنان کلمات را از جایگاه خود تحریف می‌کردند. بخشی از آنچه را که به آن یاد آوری شده بودند، فراموش کردند (مائده/۱۲-۱۳).

بر بنی‌اسرائیل مقرّر داشت تا هر که، کسی را جز به قصاص قتل یا  به کیفر فسادی در زمین بکشد، چنان است که گویی همۀ مردم را کشته باشد. هر کس شخصی را زنده بدارد چنان است که گویی تمام مردم را زنده نگه داشته است (مائده/۳۲). خداوند از آنان پیمان گرفت که خون یکدیگر را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید. سپس اقرار کردید و خود گواه هستید. سپس همین شما هستید که یکدیگر را می‌کشید و گروهی از خودتان را از دیارتان بیرون می‌رانید و به گناه و تجاوز بر ضدّ آنها به یکدیگر کمک می‌کنید و اگر به اسارت نزد شما آیند به فدیه آنان را آزاد می‌کنید با آن‌که بیرون کردن آنان بر شما حرام شده است. آیا شما به پاره‌ای از کتاب ایمان می‌آورید و به پاره‌ای کفر می‌ورزید؟ پس جزای هر کس از شما چنین کند جز خواری در زندگی دنیا چیزی نخواهد بود. روز رستاخیز آنان به سخت‌ترین عذاب‌ها باز گردانده می‌شوند و خدا از آنچه می‌کنید غافل نیست. همین کسان هستند که زندگی دنیا را به بهای آخرت خریدند. پس نه عذاب آنها تخفیف داده می‌شود و نه یاری می‌شوند (بقره/۸۴-۸۶). خداوند می‌فرماید: ای بنی‌اسرائیل، به پیمانم وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بترسید. به آنچه نازل کرده‌ام ایمان بیاورید که تصدیق‌کنندۀ همان چیزی است که با شماست. نخستین منکر آن نباشید. آیات من را به بهای ناچیز نفروشید. تنها از من پروا دارید. حق را به باطل در نیامیزید و حقیقت را با آن که خود می‌دانید، کتمان نکنید. نماز را به پا دارید. زکات بپردازید و با رکوع‌کنندگان رکوع کنید. آیا مردم را به نیکی فرمان می‌دهید و خود را فراموش می‌کنید با این که کتاب خدا را می‌خوانید؟ آیا نمی‌اندیشید؟ از شکیبایی و نماز یاری بجویید. به راستی این کار جز بر فروتنان دشوار است (بقره/۴۰-۴۵). خداوند به بنی‌اسرائیل می‌فرماید: نعمتم را که بر شما ارزانی داشتم و شما را بر جهانیان برتری دادم، یاد کنید (بقره/۱۲۲،۴۷،۴۰؛ جاثیه/۱۶). بترسید از روزی که هیچ کس چیزی را از دیگری دفع نمی‌کند و از او عوض نپذیرند و هیچ شفاعتی به کار او نیاید و آنها یاری نشوند (بقره/۱۲۳،۴۸). از آنها پیمان گرفت و کوه طور را بر فراز آنها سایبان‌آسا برافراشت (بقره/۹۳،۶۳؛ اعراف/۱۷۱).

یهود، موسی، فرعون، قارون،  اهل‌کتاب، مسیحیان،