استفتاء

 

استفتاء، نظر خواستن، این مفهوم از ماده «ف ت ی» ۱۱ بار آمده است.

چکیده: درباره زنان و کلاله، از پیامبر نظر می‌خواهند. خدا درباره آنان فتوا می‌دهد. خدا به پیامبر می‌فرماید: از مشرکان نظر بخواه، آیا آنها در آفرینش سخت‌ترند یا آن‌چه آفریده است؟ آیا دختران را به خدا و پسران را به خودشان نسبت می‌دهند؟ دو رفیق زندانی همراه یوسف و پادشاه، درباره تعبیر خواب خود، از یوسف نظر خواستند. درباره اصحاب کهف، نظر نخواه. ملکه سب‍أ از بزرگان نظر خواست.

درباره زنان نظر تو را مى ‏پرسند. بگو، خدا درباره آنان به شما فتوا مى ‏دهد و نیز درباره آن‌چه در کتاب بر شما تلاوت مى ‏شود، در مورد زنان یتیمى که حق مقرّر آنان را به ایشان نمى ‏دهید و تمایل به ازدواج با آنان دارید و کودکان ناتوان و این که با یتیمان به قسط رفتار کنید و هر کار نیکى انجام دهید، قطعاً خدا به آن داناست (نساء/۱۲۷). از تو [درباره کلاله] فتوا مى ‏خواهند. بگو، خدا درباره کلاله به شما فتوا مى ‏دهد. اگر مردى بمیرد و فرزندى نداشته باشد و خواهرى داشته باشد، نصف میراث از آن اوست و آن [مرد نیز] از او ارث مى‏ برد، اگر براى او [خواهر] فرزندى نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند، دو سوم میراث براى آن دو است.  اگر [چند] خواهر و برادر بودند پس برای مرد، مانند نصیب دو زن است‏. خدا براى شما بیان می‌کند تا مبادا گمراه شوید. خدا به هر چیزى داناست (نساء/۱۷۶).

از آنان (کافران) بپرس آیا آنها [از نظر] آفرینش سخت ‏تر هستند یا آن‌چه خلق کردیم؟ ما آنان را از گلى چسبنده پدید آوردیم (صافّات/۱۱) پس از مشرکان بپرس آیا برای پروردگارت دختران و برای  آنان پسران است؟ یا فرشتگان را مادینه آفریدیم و آنان شاهد بودند (صافّات/۱۴۹-۱۵۰)؟ به‌زودى خواهند گفت: [اصحاب کهف] ‏سه تن بودند، چهارمین آنها سگشان بود. مى‏ گویند: پنج تن بودند، ششمین آنها سگشان بود. تیر در تاریکى مى ‏اندازند. مى ‏گویند: هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود. بگو، پروردگارم به شماره آنها آگاه‏تر است جز اندکى [شماره] آنها را نمى‏ داند پس درباره ایشان جز به ظاهر، جدال نکن و در مورد آنها از هیچ کس نظر نخواه (کهف/۲۲).

دو جوان با او (یوسف) به زندان درآمدند. یکى از آن دو گفت: من خود را دیدم که شراب مى‏ فشارم و دیگرى گفت: من خود را دیدم که بر روى سرم نان مى‏ برم و پرندگان از آن مى ‏خورند. به ما از تعبیر آن خبر ده که ما تو را از نیکوکاران مى‏ بینیم. … [یوسف گفت:] اى دو رفیق زندانی من، یکى از شما به آقاى خود شراب مى ‏نوشاند و اما دیگرى به دار آویخته مى ‏شود و پرندگان از سرش مى‏ خورند. امرى که شما دو تن از من نظر خواستید، تحقّق خواهد یافت (یوسف/۳۶-۴۱). پادشاه گفت: من هفت گاو فربه را می‌بینم که هفت [گاو] لاغر، آنها را مى ‏خورند و هفت ‏خوشه سبز و خشکیده دیگر. اى سران قوم، اگر خواب تعبیر مى‏ کنید، درباره خواب من به من نظر دهید. گفتند: خواب‌هایى پریشان است. ما به تعبیر خواب‌هاى آشفته دانا نیستیم.  آن کس از آن دو [زندانى] که نجات یافته پس از چندى [یوسف را] به خاطر آورده بود، گفت: مرا به [زندان] بفرستید تا شما را از تعبیر آن خبر دهم. یوسف، اى مرد راستگوى، درباره این که هفت گاو فربه، هفت [گاو] لاغر آنها را مى‏ خورند و هفت‏ خوشه سبز و [هفت‏ خوشه] خشکیده دیگر را، به ما نظر بده تا به سوى مردم برگردم تا آنان بدانند. [یوسف] گفت: هفت‏سال پى در پى مى ‏کارید و آن‌چه را درو کردید، جز اندکى را که مى‏ خورید، در خوشه‏ اش واگذارید، آن‌گاه پس از آن، هفت ‏سال سختی مى ‏آید که آن‌چه را براى آن از پیش نهاده ‏اید جز اندکى را که ذخیره مى‏ کنید، همه را خواهند خورد. آن‌گاه پس از آن سالى فرا مى‏ رسد که به مردم در آن باران مى‏ رسد و در آن عصاره مى‏ گیرند (یوسف/ ۴۳-۴۹).

[ملکه سبأ] گفت: اى سران، در کارم به من نظر دهید که بى‏ حضور شما کارى را فیصله نداده ‏ام. گفتند: ما سخت نیرومند و دلاور هستیم و اختیار کار با توست. بنگر چه دستور مى ‏دهى (نمل/۳۲-۳۳).

الاستفتاء

 

 

 

 

 

 

وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاء قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ  مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاء الَّلاتِي لاَ تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَ أَن تَقُومُواْ لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَ مَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا (نساء/۱۲۷) يَسْتَفْتُونَكَ  [في الكلاله] قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِن كَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالًا وَ نِسَاء فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّواْ وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (نساء/۱۷۶)

 

 

 

فَاسْتَفْتِهِمْ (الكافرين) أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ (صافّات/۱۱) فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ* أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَ هُمْ شَاهِدُونَ (صافّات/۱۴۹-۱۵۰) سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَ يَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَ يَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاء ظَاهِرًا وَ لَا تَسْتَفْتِ فِيهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا (كهف/۲۲)

 

 

 

وَ دَخَلَ مَعَهُ (يوسف) السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَ قَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ … [قال یوسف] يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَ أَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَان (يوسف/۳۶-۴۱) وَ قَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ* قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ وَ مَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الأَحْلاَمِ بِعَالِمِينَ* وَ قَالَ الَّذِي نَجَا مِنْهُمَا وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَاْ أُنَبِّئُكُم بِتَأْوِيلِهِ فَأَرْسِلُونِ* يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَ سَبْعِ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ* قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلًا مِّمَّا تَأْكُلُون* ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاَّ قَلِيلًا مِّمَّا تُحْصِنُونَ* ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَ فِيهِ يَعْصِرُون (يوسف/۴۳-۴۹)

 

 

 

 

 

قَالَتْ [امرأة من سبأ] يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ* قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَ الْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ (نمل/۳۲-۳۳)