گردنه، راه دشوار، این مفهوم با واژه «عقبه» ۲ بار آمده است.
چکیده: گردنه سخت، آزادکردن بنده یا طعام دادن به بینوایان در روز قحطی، ایمان آوردن و سفارش کردن به مهربانی و صبر است. بهراستى انسان را در رنج آفریدهایم. آیا میپندارد که هرگز کسی بر او توانا نیست؟ میگوید: مال فراوانى تباه کردم. آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است؟ آیا برای او دو چشم قرار ندادیم و زبانى و دو لب؟ و هر دو راه [خیر و شر] را به او نشان دادیم؟ اما از آن گردنه بالا نرفت. تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست؟ آزادکردن بنده اى است یا در روز گرسنگى طعام دادن به یتیمى خویشاوند یا بینوایى خاک نشین، سپس از کسانى باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به صبر و مهربانى سفارش کرده اند. اینان اهل سعادت هستند (بلد/۴-۱۸). |
العقبة
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ* أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ* يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا* أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ* أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ* وَ لِسَانًا وَ شَفَتَيْنِ* وَ هَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ* فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ* وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ* فَكُّ رَقَبَةٍ* أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ* يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ* أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ* ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ* أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ (بلد/۴-۱۸) |