خوشگذرانی، سرمستی، این مفهوم از مادّۀ «ت ر ف» ۸ بار آمده است.
چکیده: خوشگذرانان، پیامبران و قیامت را تکذیب میکنند. آنان مرتکب گناه میشوند پس هلاک شده و عذاب میشوند.
در هیچ شهری هشداردهندهای نفرستادیم جز آنکه خوشگذرانان آنان گفتند: ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید کافر هستیم. گفتند: ما بیش از شما مال و فرزند داریم و ما عذاب نخواهیم شد. بگو، پروردگار من است که روزی را برای هر کس بخواهد گشاده یا تنگ میگرداند امّا بیشتر مردم نمیدانند. اموال و فرزندان شما چیزی نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند. مگر کسانی که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند (سبأ/۳۴-۳۷). چرا از نسلهای پیش از شما خردمندانی نبودند که [مردم را] از فساد در زمین باز دارند؟ جز اندکی از کسانی که در میان آنان نجاتشان دادیم. کسانی که ستم کردند به دنبال خوشگذرانی که در آن بودند، رفتند. آنان بزهکار بودند. پروردگار تو بر آن نبوده که شهرهایی را که مردم آن اصلاحگر هستند به ستم هلاک کند (هود/۱۱۶-۱۱۷). وقتی خوشگذرانان آنها (کافران) را به عذاب گرفتار کردیم، ناگاه به زاری درمیآیند. امروز زاری نکنید. قطعاً شما از جانب ما یاری نخواهید شد. بیگمان آیات ما بر شما تلاوت میشد و شما واپس میرفتید. در حالی که از آن تکبّر میورزیدید و شب هنگام بدگویی میکردید (مؤمنون/۶۴-۶۷). چه بسیار شهرها که ستمکار بودند، درهم شکستیم و پس از آنها قومی دیگر پدید آوردیم. پس چون عذاب ما را احساس کردند ناگاه از آن گریختند. نگریزید. به خوشگذرانی و خانههایتان بازگردید. باشد که مورد پرسش قرار گیرید. گفتند: ای وای بر ما. ما واقعاً سخت ستمکار بودیم. سخن آنان پیوسته همین بود تا آنان را درو شده بیجان گرداندیم (انبیاء/۱۱-۱۵). چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم. خوشگذرانان آن را وامیداریم تا در آن به انحراف بپردازند پس عذاب بر آن [شهر] لازم گردد. پس آن را یکسره زیر و زبر کنیم (اسراء/۱۶).
اشراف قومِ بعد از نوح که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگی دنیا آنان را مرفّه کرده بودیم، گفتند: این جز بشری مانند شما نیست. از آنچه میخورید، میخورد و از آنچه مینوشید، مینوشد. اگر بشری مثل خود را اطاعت کنید، در آن صورت قطعاً زیانکار خواهید بود. آیا به شما وعده میدهد که وقتی مردید و خاک و استخون شدید، شما از [گور زنده] بیرون آورده میشوید؟ وه چه دور است آنچه وعده داده میشوید. جز این زندگانی دنیای ما، چیزی نیست. میمیریم و زندگی میکنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد. او جز مردی که بر خدا دروغ میبندد نیست. ما به او اعتقاد نداریم. [پیامبر آنان] گفت: از آن روی که مرا دروغزن خواندند یاریم کن. [خدا] فرمود: به زودی سخت پشیمان خواهند شد. پس فریاد [مرگبار]، آنان را به حق گرفت. آنان را [مانند] خاشاکی که بر آب افتند، گرداندیم. دور باد [از رحمت خدا] گروه ستمکاران. آنگاه پس از آنان نسلهای دیگری پدید آوردیم (مؤمنون/۳۳-۴۲). در هیچ شهری پیش از تو هشداردهندهای نفرستادیم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند: ما پدران خود را بر آیینی یافتهایم و ما به آثار آنان اقتدا میکنیم. گفت: هر چند هدایت کنندهتر از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید، برای شما بیاورم؟ گفتند: ما به آنچه به آن فرستاده شدهاید کافر هستیم. پس از آنان انتقام گرفتیم. بنگر فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است (زخرف/۲۳-۲۵). اصحاب شمال در باد گرم و آب داغ، سایهای از دود تار، نه خنک و نه خوش هستند. اینان بودند که پیش از این خوشگذرانان بودند و بر گناه بزرگ پافشاری میکردند. میگفتند: آیا چون مردیم و خاک و استخوان شدیم، واقعاً زنده میگردیم؟ آیا پدران گذشتۀ ما نیز [زنده خواهند شد] (واقعه/۴۱-۴۸)؟ آنگاه شما ای گمراهان دروغ پرداز، قطعاً از درختی که از زقّوم است خواهید خورد و از آن، شکمهایتان را پر خواهید کرد و روی آن از آب جوش مینوشید. مانند نوشیدن اشتران تشنه. این پذیرایی آنان در روز جزا است (واقعه/۵۱-۵۶).
مال، فرزند