خبر، آگاهی، این مفهوم از مادّۀ «ن ب أ» ۸۰ بار و «خ ب ر» ۷ بار آمده است.
چکیده: اگر فاسقی برای شما خبری آورد، تحقیق کنید تا مبادا نادانسته به کسی آسیبی برسانید. قرآن خبر بزرگی است که از اخبار پیامبران و اقوام گذشته برای مردم بیان میکند. قیامت نیز خبر بزرگی است. خدا در آن روز همه را از آنچه انجام دادهاند، باخبر میکند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید. مبادا به نادانی به گروهی آسیب برسانید سپس از عملی که انجام دادهاید، پشیمان شوید (حجرات/۶).
به بندگان من خبر ده که بیتردید من آمرزندۀ مهربان هستم و اینکه عذاب من دردناک است (حجر/۴۹-۵۰). البتّه شما را میآزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را معلوم کنیم و خبرهای (ادّعاها و اعمال) شما را میآزماییم (محمّد/۳۱). آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل میشوند؟ بر هر دروغ پردازِ گناهکار نازل میشود که گوش فرا میدارند و بیشتر آنها دروغگو هستند (شعراء/۲۲۱-۲۲۳).
روزی که خدا همۀ آنها [خلق] را بر میانگیزد پس آنها را به نتیجۀ اعمالشان باخبر میگرداند. خدا همه را برشمرده است حال آنکه آنها فراموش کردهاند. خدا بر هر چیزی آگاه است (مجادله/۶). بازگشت شما به سوی من است و شما را به کارهایی که میکردید، باخبر میکنم (عنکبوت/۸؛ لقمان/۱۵). بازگشت شما به سوی ما خواهد بود پس شما را از آنچه انجام میدادید، باخبر خواهیم کرد (یونس/۲۳). بازگشت همۀ شما به سوی اوست و آنگاه شما را از آنچه میکردید، باخبر میسازد (مائده/۱۰۵؛ انعام/۶۰). ). روز قیامت (مجادله/۷)، روزی که به سوی او بازگردانده میشوند (نور/۶۴)، آنها را از آنچه انجام دادهاند، خبر میدهد. خدا به هر چیزی داناست (نور/۶۴؛ مجادله/۷). به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانده میشوید آنگاه شما را از آنچه انجام میدادید، باخبر خواهد کرد (توبه/۱۰۵؛ جمعه/۸). بازگشت آنها (مشرکان) به سوی خداست آنگاه آنها را از آنچه انجام میدادند، آگاه خواهد ساخت (انعام/۱۰۸). بازگشت آنها (کافران) به سوی ما است (لقمان/۲۳) پس آنها را به آنچه کردهاند، باخبر خواهم کرد (لقمان/۲۳؛ فصّلت/۵۰). آنان (کسانی که دینشان را پراکنده کردند و فرقه فرقه شدند) را به کاری که انجام میدادند، باخبر خواهد کرد (انعام/۱۵۹). به زودی خدا آنان (مسیحیان) را از آنچه میساختهاند، خبر میدهد (مائده/۱۴). آن روز انسان را از آنچه پیش فرستاده و آنچه بر جای نهاده است، باخبر میکنند (قیامت/۱۳
بازگشت همۀ شما به سوی خدا (مائده/۴۸)، پروردگارتان است (انعام/۱۶۴). آنگاه دربارۀ آنچه اختلاف میکردید، شما را باخبر میکند (مائده/۴۸؛ انعام/۱۶۴).
برای هر خبری هنگام وقوعی است. بهزودی خواهید دانست (انعام/۶۷).
بگو، این [قرآن] خبری بزرگ است که شما از آن روی میگردانید (ص/۶۷-۶۸). این [قرآن] جز پندی برای جهانیان نیست و قطعاً پس از مدّتی خبر آن (وعده و وعیدهای قرآن) را خواهید دانست (ص/۸۸).
خبر- اقوام، اینگونه از اخبار گذشته بر تو حکایت میکنیم و همانا از طرف خود به تو ذکری دادهایم (طه/۹۹). اینها [داستان نوح] از خبرهای غیب است که به تو وحی میکنیم. پیش از این، نه تو آن را میدانستی و نه قوم تو (هود/۴۹). هر یک از خبرهای پیامبران را که بر تو حکایت میکنیم، چیزی است که دل تو را به آن استوار میگردانیم. در اینها برای تو حق آمده و اندرز و تذکّری برای مؤمنان است (هود/۱۲۰). بیتردید پیش از تو نیز پیامبرانی تکذیب شدند ولی بر آنچه تکذیب شدند و آزار دیدند، صبر کردند تا یاری ما به ایشان رسید. سخنان خداوند را تغییر دهندهای نیست. البته از اخبار پیامبران به تو رسیده است (انعام/۳۴). این (سرگذشت اقوام پیشین) از خبرهای آن شهرها است که آن را بر تو حکایت میکنیم. برخی از آنها بر پا هستند و برخی ویران شدهاند (هود/۱۰۰). این شهرها است که برخی از خبرهای آن را بر تو حکایت میکنیم. در حقیقت پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند امّا آنان به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند، ایمان نمیآوردند (اعراف/۱۰۱). [هیچ کس] مثل [خدایِ] آگاه، تو را خبردار نمیکند (فاطر/۱۴).
خبر دو پسر آدم را به درستی برای آنها بخوان (مائده/۲۷). خبر نوح (یونس/۷۱) و خبر ابراهیم (شعراء/۶۹) را برای آنها بخوان (یونس/۷۱؛ شعراء/۶۹). آیا خبر میهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید (ذاریات/۲۴)؟ آنها را از مهمانان ابراهیم باخبر کن (حجر/۵۱). این (سرگذشت یوسف) از خبرهای غیب است که به تو وحی میکنیم (یوسف/۱۰۲). آیا خبر موسی بر تو آمد (نازعات/۱۵؛ طه/۹)؟ آیا خبر سپاهیان بر تو آمد؟ [سپاه] فرعون و ثمود (بروج/۱۷-۱۸)؟ از خبر موسی و فرعون برای مردمی که ایمان میآورند به درستی بر تو میخوانیم (قصص/۳). خبر آن کس که آیات خود را به او داده بودیم برای آنان بخوان که از آن تهی گشت. آنگاه شیطان او را دنبال کرد و از گمراهان شد (اعراف/۱۷۵). آیا خبر دادخواهان که از نمازخانۀ [داوود] بالا رفتند، به تو رسیده است (ص/۲۱)؟ این (داستان زکریّا و مریم) از خبرهای غیب است که به تو وحی میکنیم (آلعمران/۴۴). ما خبر آنها (صحاب کهف) را به درستی بر تو حکایت میکنیم (کهف/۱۳). آیا خبر آن رویداد فراگیر (رستاخیز) به تو رسیده است (غاشیه/۱)؟
دربارۀ چه چیز از یکدیگر میپرسند؟ دربارۀ آن خبر بزرگ. همان که همواره در آن اختلاف دارند (نبأ/۱-۳). از تو خبر میگیرند. آیا آن [عذاب] راست است؟ بگو، آری. به خدا قسم که آن، یقیناً راست است و شما نمیتوانید مانع آن شوید (یونس/۵۳).
آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند، قوم نوح، عاد، ثمود و کسانی که پس از آنان بودند و تنها خدا آنها را میشناسد، به شما نرسیده است (ابراهیم/۹)؟ آیا خبر کسانی که پیش از این کفر ورزیدند و فرجام بدِ کارهای خود را چشیدند و عذابی دردناک خواهند داشت، به شما نرسیده است (تغابن/۵)؟ کسانی که کفر ورزیدهاند، پنداشتهاند که هرگز برانگیخته نخواهند شد. بگو، آری. به پروردگارم سوگند که حتماً برانگیخته خواهید شد سپس شما را از آنچه کردهاید، قطعاً باخبر خواهید شد. این بر خدا آسان است (تغابن/۷). آیا خبر کسانی که پیش از آنان [کافران] بودند، قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهیم، اهل مدین و شهرهای زیر و رو شده به ایشان نرسیده است (توبه/۷۰)؟
هنگامی که پیامبر با یکی از همسران خود سخنی به راز گفت، همین که او آن راز را [به زن دیگر] خبر داد، خدا پیامبر را از آن باخبر کرد. [پیامبر] بخشی را اظهار کرد و از بخشی چشم پوشید پس وقتی آن زن را از آن باخبر کرد، او گفت: چه کسی این را به تو خبر داده است؟ گفت: آن دانای آگاه به من خبر داده است (تحریم/۳).
دوستیِ خواستنیها، از زنان، پسران، اموال فراوان از زر، سیم، اسبهای نشاندار، دامها و کشتزارها، بر مردم آراسته شده است. اینها کالای زندگی دنیا است. سرانجام نیک، نزد خدا است. بگو، آیا شما را به بهتر از اینها خبر دهم؟ برای کسانی که تقوا پیشه کردهاند، نزد پروردگارشان باغهایی است که از زیر آنها نهرها روان است. در آن جاودانه بمانند و همسرانی پاکیزه و خشنودیِ خدا [را دارند]. خدا به بندگان بینا است (آلعمران/۱۴-۱۵). بگو، آیا شما را به زیانکارترین مردم خبر دهم؟ کسانی که کوششهای آنها در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکار هستند (کهف/۱۰۳-۱۰۴). بگو، آیا شما را به بدترین کیفر در پیشگاه خدا خبر دهم؟ همانان که خدا آنان را لعنت کرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورده است. آنان که طاغوت را پرستش کردهاند (مائده/۶۰). چون آیات روشن ما بر آنها تلاوت شود، در چهرۀ کسانی که کافر شدند، آثار انکار خواهی دید. نزدیک است بر کسانی که آیات ما را بر آنها تلاوت میکنند، حملهور شوند. بگو، آیا شما را به بدتر از این خبر دهم؟ آن آتش است که خدا آن را به کافران وعده داده است و بد سرانجامی است (حج/۷۲). کسانی که کافر شدند، گفتند: آیا مردی را به شما نشان دهیم که شما را خبر میدهد به اینکه چون کاملاً متلاشی شدید، قطعاً آفرینشی جدید خواهید یافت (سبأ/۷)؟ آنان [کافران] حق را هنگامی که به سویشان آمد، تکذیب کردند (انعام/۵). آنان تکذیب کردند (شعراء/۶) پس بهزودی خبرهای آنچه را به مسخره میگرفتند، به آنها خواهد رسید (انعام/۵؛ شعراء/۶). قطعاً از اخبار، آنچه در آن مایۀ انزجار [از کفر] است به آنان رسید. [آیات الهی] حکمتی رسا است ولی هشدارها سود نکرد (قمر/۴-۵). بگو، آنها [شریکان خدا] را نام ببرید. آیا او را به آنچه در زمین است و او نمیداند، خبر میدهید؟ یا سخنی سطحی و بیهوده میگویید (رعد/۳۳)؟ غیر از خدا چیزهایی را میپرستند که نه به آنها سود میرساند و نه زیان. میگویند: اینها شفیعان ما در نزد خدا هستند. بگو، آیا خدا را از چیزی خبر میدهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد (یونس/۱۸)؟ هشت نر و مادّه [حلال شده است] از گوسفند دو تا و از بز دو تا. بگو، آیا نرهای آنها را حرام کرده یا مادّهها را، یا آنچه را رحم مادّهها در بر دارد؟ اگر راست میگویید، من را از روی علم با خبر کنید (انعام/۱۴۳).
هنگامی که به سوی آنها [منافقان] بازگردید، برای شما عذر میآورند. بگو، عذر نیاورید که هرگز شما را باور نخواهیم کرد. به راستی خدا ما را از اخبار شما باخبر کرده است. به زودی خدا و رسول او اعمال شما را خواهند دید. آنگاه به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانده میشوید و از آنچه میکردید، شما را باخبر میکند (توبه/۹۴). میپندارند که احزاب نرفتهاند و اگر احزاب بیایند، آرزو میکنند کاش در میان بادیهنشینان بودند و از اخبار [جنگِ] شما میپرسیدند (احزاب/۲۰). منافقان بیم دارند از اینکه سورهای دربارۀ آنان نازل شود که آنها را از آنچه در دلهای آنان است، خبر دهد (توبه/۶۴). آیا آن کس که [از جهاد] روی بگردانید، دیدی؟ اندکی بخشید و امتناع ورزید … آیا به آنچه در صحیفههای موسی آمده، خبر نیافته است؟ و به [نوشتههای] ابراهیم که [به پیمان خدا] وفا کرد. (نجم/۳۳-۳۷).
روزی که [خدا] آنان (مشرکان) را ندا میدهد و میفرماید: فرستادگان را چه پاسخ دادید؟ پس در آن روز اخبار بر آنها پوشیده گردد و از یکدیگر نمیتوانند، بپرسند (قصص/۶۵-۶۶). آن روز است که [زمین] خبرهای خود را باز گوید (زلزله/۴).
[خدا] همۀ نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: اگر راست میگویید از اسامی اینها به من خبر دهید. گفتند: تو منزّهی. ما را جز آنچه به ما آموختهای، هیچ دانشی نیست. تویی دانای حکیم. فرمود: ای آدم، ایشان را از اسامی آنان خبر ده. چون [آدم] ایشان را از اسامی آنها خبر داد، فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را میدانم و آنچه را پنهان میکنید، میدانم (بقره/۳۱-۳۳)؟
[ای صالح] به آنان خبر ده که آب، میان آنها تقسیم شده است (قمر/۲۸).
وقتی او [یوسف] را بردند و هم داستان شدند تا او را در قعر چاه نهادند، به او وحی کردیم، قطعاً آنها را از این کارشان در حالی که نمیدانند خبر خواهی داد (یوسف/۱۵). دو جوان با یوسف وارد زندان شدند. یکی از آنها گفت: … ما را از تعبیر خوابها باخبر کن. ما تو را از نیکوکاران میبینیم. گفت: غذایی را که روزی شماست برای شما نمیآورند مگر آنکه من از تعبیر آن به شما خبر میدهم، پیش از آنکه به شما برسد (یوسف/۳۶-۳۷). آن کس از آن دو زندانی که نجات یافته بود، پس از مدّتی [یوسف را] به خاطر آورد، گفت: من را [به زندان] بفرستید تاشما را از تعبیر آن خبر دهم (یوسف/۴۵).
چون موسی آن مدّت را به پایان رسانید و همسرش را برد آتشی را از دور در کنار طور مشاهده کرد. به خانوادهْ خود گفت: بمانید که من آتشی دیدم شاید خبری از آن یا شعلهای آتش برایتان بیاورم تا خود را گرم کنید (قصص/۲۹). هنگامی که موسی به خانوادهْ خود گفت: من آتشی به نظرم رسید، بهزودی برای شما خبری از آن خواهم آورد یا شعلۀ آتشی برای شما میآورم (نمل/۷). [بندۀ صالح به موسی] گفت: تو هرگز نمیتوانی همپای من صبر کنی. چگونه میتوانی بر چیزی که خبر (شناخت) آن احاطه نداری، صبر کنی (کهف/۶۷-۶۸)؟ گفت: این جدایی میان من و تو است. اینک تو را از باطن آنچه نتوانستی بر آن صبر کنی، باخبر میکنم (کهف/۷۸).
[هدهد به سلیمان گفت:] از چیزی خبر یافتم که از آن آگاهی نیافتهای و برای تو از سبأ خبری درست آوردهام (نمل/۲۲).
[خدا] پیامبری به سوی بنیاسرائیل [فرستاد که او به آنان میگوید] … شما را از آنچه میخورید و در خانههایتان ذخیره میکنید، خبر میدهم (آلعمران/۴۹).
قطعاً به خبری که نزد او (ذوالقرنین) بود، احاطه داشتیم (کهف/۹۱).
خبیر