جنگ، نبرد، این مفهوم از مادّۀ «ق ت ل» ۹۶ بار، «ح ر ب» ۳ بار، «ب أ س» ۵ بار و آیاتی که این معنا را دارد، آمده است.
چکیده: خدا به کسانی که مورد ظلم قرار گرفتهاند، فرمان جنگ داده است. خدا میفرماید: در راه خدا جنگ کنید. به پیامبر میفرماید: جنگ کن و مومنان را به جنگ تشویق کن. با کسانی که با شما میجنگند، بجنگید امّا تجاوز نکنید. اگر باز ایستند خدا به آنچه انجام میدهند، بیناست. کسانی که در راه خدا میجنگند، خدا به آنها اجری بزرگ خواهد داد.
در راه خدا جنگ کنید و بدانید که خدا شنوای داناست (بقره/۱۴۴). به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل میشود، اجازۀ [دفاع] داده شده است چرا که مورد ظلم قرار گرفتهاند. البته خدا بر یاری آنها تواناست. همانان که به ناحق از خانههای خود رانده شدند. چرا که میگفتند: پروردگار ما خداست. اگر خدا برخی را با برخی دیگر دفع نمیکرد، صومعهها، کلیساها، کنیسهها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود، حتماً ویران میشد و قطعاً خدا به کسی که او را یاری میکند، یاری میدهد (حج/۳۹-۴۰). اگر خدا برخی از مردم را با برخی دیگر دفع نمیکرد، زمین تباه میشد. اما خدا بر جهانیان بخششی بزرگ دارد (بقره/۲۵۱). اگر مشرکان پیمانهای خود را پس از عهد خود شکستند و به آیین شما طعنه زدند، با پیشوایان کفر بجنگید زیرا آنها پیمانی ندارند. شاید [از عهد شکنی] دست بردارند (توبه/۱۲).
جنگ بر شما مقرّر شده است در حالی که برای شما خوشایند نیست. چه بسا چیزی را ناپسند میدارید و همان برای شما بهتر است و چه بسا چیزی را دوست دارید و همان برای شما بدتر است. خدا میداند و شما نمیدانید (بقره/۲۱۶).
ای کسانی که ایمان آوردهاید، آماده باشید و گروه گروه یا دسته جمعی [برای جنگ] رهسپار شوید (نساء/۷۱). سبکبار و گرانبار رهسپار شوید (توبه/۴۱). شما را چه شده است که چون به شما گفته میشود، در راه خدا رهسپار شوید، به زمین سنگینی میکنید؟ آیا به جای آخرت به زندگی دنیا راضی شدهاید؟ متاع زندگی دنیا در برابر آخرت جز اندکی نیست. اگر رهسپار نشوید، خدا شما را به عذابی دردناک عذاب میکند و گروهی دیگر به جای شما میآورد و به او زیانی نخواهید رسانید. خدا بر هر چیزی تواناست (توبه/۳۸-۳۹). شما را چه شده که در راه خدا و نجات مردان، زنان و کودکان مستضعف نمیجنگید؟ همانان که میگویند: پروردگارا، ما را از این شهر که اهل آن ستمگر هستند، بیرون ببر و از جانب خود برای ما سرپرستی قرار ده و از نزد خود برای ما یاوری قرار بده. کسانی که ایمان آوردهاند، در راه خدا میجنگند و آنان که کفر ورزیدند در راه طاغوت میجنگند پس با یاران شیطان بجنگید. نیرنگ شیطان سست است (نساء/۷۵-۷۶).
هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید تا با آن دشمن خدا و دشمن خودتان را و [دشمنان] دیگری جز ایشان را که شما آنها را نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد، بترسانید. هر چیزی در راه خدا انفاق کنید، به شما تمام داده خواهد شد و به شما ستم نمیشود (انفال/۶۰).
با کافران بجنگید تا دیگر فتنهای نباشد و دین، همه از آنِ خدا باشد پس اگر بازایستند (بقره/۱۹۳؛ انفال۳۹). خدا به آنچه انجام میدهند، بیناست (انفال/۳۹) تجاوز جز بر ستمکاران [روا] نیست (بقره/۱۹۳) و اگر روی برگرداندند، بدانید خدا سرپرست شماست (انفال/۴۰). ای کسانی که ایمان آوردهاید با کافرانی که نزدیکتر شما هستند، بجنگید. آنها باید در شما شدّت و صلابت بیابند. بدانید خدا با متّقین است (توبه/۱۲۳). با مشرکان بجنگید همانگونه که آنها همگی با شما میجنگند. بدانید خدا با متّقین است (توبه/۳۶).
پس سستی نورزید و [کافران را] به آشتی نخوانید که شما برتر هستید. خدا با شماست و هرگز از [ثواب] کارهای شما نخواهد کاست (محمّد/۳۵).
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که [در جنگ] با گروهی روبهرو میشوید، ثابتقدم باشید. خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید. از خدا و پیامبر او اطاعت کنید. [در جنگ] با یکدیگر نزاع نکنید که سست شوید و هیبت شما از بین برود. صبر کنید که خدا با صابران است. مانند کسانی نباشید که از روی سرمستی و خودنمایی به مردم از سرزمین خود [به سوی جنگ] خارج شدند و [مردم را] از راه خدا بازمیداشتند. خدا به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد (انفال/۴۵-۴۷). نیکی آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب بگردانید. نیکی آن است که … و در سختی و جنگ شکیبا باشند (بقره/۱۷۷). در تعقیب گروه [دشمنان] سستی نکنید. اگر شما درد میکشید، آنها همانگونه که شما درد میکشید، درد میکشند و حال آنکه شما چیزهایی از خدا امید دارید که آنها ندارند (نساء/۱۰۴). ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که با انبوه کافران رو به رو شوید. به آنها پشت نکنید. هر کس در آن هنگام به آنها پشت کند، مگر آنکه [هدف او] کنارهگیری برای نبردی [مجدد] و یا به قصد پیوستن به گروهی دیگر از مجاهدان بوده باشد، قطعاً به خشم خدا گرفتار خواهد شد. جایگاه او جهنّم است و چه بد جایگاهی است (انفال/۱۶،۱۵).
در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند، نبرد کنید ولی تجاوز نکنید زیرا خدا تجاوزکاران را دوست ندارد. آنها را هر جا یافتید بکشید و از آنجا که شما را بیرون کردند، بیرون کنید. فتنه از قتل بدتر است. کنار مسجدالحرام با آنها نجنگید مگر اینکه آنان در آنجا با شما بجنگند. پس اگر با شما جنگیدند، آنان را بکشید زیرا سزای کافران چنین است. اگر بازایستند البته خدا آمرزندۀ مهربان است (بقره/۱۹۰-۱۹۲). هنگامی که با کافران برخورد کردید، گردنها را بزنید تا آنها را از پا درآوردید پس [اسیران را] محکم ببندید سپس یا بر آنها منّت گذارید [و آنها را آزاد کنید] و یا فدیه بگیرید تا جنگ به پایان برسد. چنین است و اگر خدا میخواست از آنها انتقام میگرفت ولی [فرمان جنگ داد] تا برخی از شما را به وسیلۀ برخی دیگر بیازماید (محمّد/۴).
خدا شما را از نیکی کردن و دادگری با کسانی که در دین شما نجنگیده و شما را از سرزمینتان بیرون نکردهاند، نهی نمیکند. بیگمان خدا دادگران را دوست دارد. خداوند تنها شما را از دوستی با کسانی بازمیدارد که در دین با شما جنگیدند. شما را از خانههایتان بیرون راندند و در بیرون راندن شما با یکدیگر همدستی کردند. هر کس با آنها دوستی کند، آنان ستمگران هستند (ممتحنه/۸-۹).
چهار ماه از ماهها حرام است. این آیین استوار است پس در آن ماهها [با جنگ و خونریزی] به خود ستم نکنید (توبه/۳۶).
اگر دو طایفه از مومنان با هم بجنگند، میان آن دو را صلح دهید. اگر باز یکی از آن دو بر دیگری تعدّی کرد، با آن که تعدّی میکند، بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر بازگشت، میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید زیرا خدا دادگران را دوست دارد. در حقیقت مومنان با هم برادرند پس میان برادران خود را سازش دهید و از خدا پروا کنید تا مورد رحمت قرار گیرید (حجرات/۹-۱۰).
خدا از آنچه آفریده، برای شما لباسهایی پدید آورده که شما را از آسیب جنگ حفظ میکند (نحل/۸۱).
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون [برای جنگ] در راه خدا سفر میکنید، تحقیق کنید و به کسی که نزد شما اظهار اسلام میکند، نگویید تو مومن نیستی تا متاع زندگی دنیا را بجویید زیرا غنیمتهای فراوان نزد خداست (نساء/۹۴). شایسته نیست مومنان همگی [برای جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر فرقهای از آنها دستهای کوچ نمیکنند تا [دستهای بمانند] و در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند؟ باشد که آنان بترسند (توبه/۱۲۲).
بر نابینا، لنگ و بیمار گناهی نیست [که در جنگ شرکت نکنند] (فتح/۱۷). اگر بیمناک بودید [نماز خوف] را پیاده یا سواره به جای آورید. هنگامی که امنیّت یافتید، خدا را یاد کنید که آنچه نمیدانستید به شما آموخت (بقره/۲۳۹). چون در زمین سفر کردید، اگر بیم داشتید که آنان که کفر ورزیدهاند به شما آزار برسانند، گناهی بر شما نیست تا نماز را کوتاه کنید زیرا کافران پیوسته برای شما دشمنی آشکار هستند. هرگاه در میان آنها بودی و برای آنها نماز برپا داشتی پس باید گروهی از آنان با تو به نماز بایستند و سلاحهای خود را برگیرند و چون به سجده رفتند [نماز را فرادی تمام کنند] باید پشت سر شما قرار گیرند و گروه دیگری که نماز نخواندهاند باید بیایند و با تو نماز گزارند. البته احتیاط را رعایت کنند و سلاحهای خود را برگیرند زیرا کافران آرزو میکنند که شما از سلاحها و کالاهای خود غافل شوید تا ناگهان بر شما یورش برند. اگر از باران در رنج بوده یا بیمار باشید، گناهی بر شما نیست که سلاحهای خود را بر زمین گذارید ولی جانب احتیاط را نگهدارید. بیگمان خدا برای کافران عذاب خفّت آوری آماده کرده است. چون نماز را به جای آوردید، خدا را در همه حال، ایستاده، نشسته و بر پهلو آرمیده، یاد کنید (نساء/۱۰۱-۱۰۴).
بیگمان خدا کسانی را دوست دارد که در راه خدا صف در صف جنگ میکنند. چنانکه گویی بنیانی آهنین هستند (صف/۴). باید کسانی که زندگی دنیا را با آخرت مبادله میکنند، در راه خدا بجنگند. هر کس در راه خدا بجنگد و کشته شود یا پیروز گردد، به زودی اجری بزرگ به او خواهیم داد (نساء/۷۴). خدا از مومنان مال و جان آنها را خریده است، در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد. در راه خدا میجنگند، میکشند و کشته میشوند. این وعدۀ حقی است بر خدا در تورات، انجیل و قرآن. چه کسی از خدا به عهد خود وفادارتر است؟ اکنون بشارت باد بر شما. به داد و ستدی که با خدا کردهاید. این آن کامیابی بزرگ است (توبه/۱۱۱).
بیگمان از گناه آنان که مهاجرت کردند، از دیار خود رانده شدند، در راه من آزار دیدند و جنگ کردند یا کشته شدند چشم میپوشم. آنها را به باغهایی در میآورم که از زیر آنها نهرها جاری است. به پاداشی از جانب خدا و پاداش نیک نزد خداست (آلعمران/۱۹۵).
جنگ–اقوام، چه بسیار پیامبرانی بودند که مردان الهیِ بسیاری همراه آنان جنگ کردند و به خاطر آنچه در راه خدا به آنان رسیده بود سست نشدند، ناتوان نگردیدند و تسلیم نشدند. خدا صابران را دوست دارد. گفتار آنان جز این نبود که میگفتند: پروردگارا، از گناهان ما و گزافکاریهایی که در کار خود کردهایم در گذر. گامهای ما استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خدا به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک آن جهان را بخشید. خدا نیکوکاران را دوست دارد (آلعمران/۱۴۶-۱۴۸).
اگر خدا میخواست کسانی که پس از عیسی و پیامبران قبل از او بودند بعد از دلائل روشن که برای آنان آمد با یکدیگر نمیجنگیدند ولی با هم اختلاف کردند. پس برخی از آنان کسانی بودند که ایمان آوردند و برخی از آنان کسانی بودند که کفر ورزیدند. اگر خدا میخواست با هم نمیجنگیدند ولی خدا آنچه را بخواهد انجام میدهد (بقره/۲۵۳).
موسی به قوم خود گفت: به این سرزمین که خدا برای شما مقرر کرده است وارد شوید و به عقب بازنگردید که زیانکار میشوید … گفتند: ای موسی، تا آنان در آنجا هستند ما هرگز وارد آن نمیشویم. پس تو و پروردگارت بروید و بجنگید که ما اینجا نشستهایم (مائده/۲۱،۲۴). در کتاب آسمانی به بنیاسرائیل خبر دادیم که قطعاً دوبار در زمین فساد خواهید کرد و به سرکشی بزرگی برخواهید خواست. پس آنگاه که وعدۀ نخستین آن دو فرا رسید، بندگانی از خود را که سخت پیکارگر هستند بر شما میگماریم تا میان خانهها [ی شما برای قتل و غارت] به جستجو درمیآیند. این تهدید تحقق یافتنی است. پس از [چندی] دوباره شما را بر آنان چیره میکنیم. شما را با اموال و پسران یاری میدهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر میگردانیم. اگر نیکی کنید به خود نیکی کردهاید و اگر بدی کنید به خود بدی کردهاید. چون تهدید آخر فرا رسد [بیایند] تا شما را اندوهگین کنند و در معبد [تان] چنان که بار اول داخل شدند [به زور] در آیند و به هر چه دست یابند یکسره نابود کنند (اسراء/۴-۷). بزرگان بنیاسرائیل پس از موسی به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خدا جنگ کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرر شود جنگ نکنید؟ گفتند: چرا در راه خدا جنگ نکنیم؟ در حالی که از دیار و فرزندانمان بیرون رانده شدهایم. امّا چون جنگ بر آنان مقرر شد جز تنی چند، رو گرداندند. خدا به [حال] ستمکاران داناست (بقره/۲۴۶). پیامبرشان به آنان گفت: در حقیقت خداوند طالوت را برای شما به پادشاهی گمارده است (بقره/۲۴۷). چون طالوت با سپاه بیرون رفت، گفت: خدا شما را به [آب] نهری میآزماید. هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر کسی که تنها کفی از آن برگیرد. پس همگی جز اندکی از آنان از آب نوشیدند. هنگامی که طالوت با کسانی که همراه او ایمان آورده بودند از آن [نهر] گذشتند، گفتند: امروز ما را یارای [مقابله] با جالوت و سپاه او نیست. امّا آنان که میدانستند خدا را دیدار خواهند کرد، گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند پیروز شدهاند و خدا با شکیبایان است. هنگامی که با جالوت و سپاه او روبه رو شدند، گفتند: پروردگارا، ما را از صبر، سرشار کن. گامهای ما را استوار بدار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خدا شکست دادند. داوود، جالوت را کشت (بقره/۲۴۹-۲۵۱).
هر بار [یهودیان] آتشی برای جنگ افروختند، خدا آن را خاموش کرد و پیوسته در زمین به فساد میکوشند (مائده/۶۴).
به داوود فن زره سازی آموختیم تا شما را از [خطرات] جنگتان حفظ کند. پس آیا شما سپاسگزار هستید (انبیاء/۸۰)؟ آهن را برای او نرم گردانیدیم که زرههای فراخ بساز و حلقهها را درست اندازه گیری کن (سبأ/۱۱).
[بزرگان به ملکه سبأ] گفتند: ما دارای نیرو هستیم و جنگاور هستیم. فرمان با توست. ببین چه فرمان میدهی؟ گفت: پادشاهان هنگامی که وارد شهری میشوند آن را تباه و عزیزان آن را خوار میگردانند و همواره چنین میکنند (نمل/۳۳-۳۴). سلیمان به فرستاده ملکه سبأ گفت: به سوی آنان باز گرد که قطعاً با سپاهیانی بر آنان در میآییم که تاب مقاومت در برابر آنها را نداشته باشند و حتما آنان را با ذلّت و خواری از آن جا بیرون میکنیم (نمل/۳۷).
آیا ندیدی پروردگارت با پیلداران چه کرد؟ آیا نقشۀ آنها را باطل نساخت؟ بر سر آنها پرندگان گروهی را فرستاد که با سنگهایی از سجّیل آنها را هدف قرار میدادند سپس آنها را همچون کاه جویده شده، متلاشی گردانید (فیل/۱-۵).
رومیان در نزدیکترین سرزمین خود مغلوب شدند. آنان پس از شکستشان، در ظرف چند سال به زودی پیروز خواهند شد (روم/۲-۴).
جنگ- پیامبر و مومنان، در راه خدا جنگ کن. تو جز عهدهدار شخص خود نیستی و مومنان را [به جنگ] تشویق کن. شاید خدا آسیب کسانی را که کفر ورزیدهاند بازدارد. قدرت خدا بیشتر و کیفر او سختتر است (نساء/۸۴). اگر در جنگ بر آنها (پیمان شکنان کافر) دست یافتی [با تاختن بر آنها] کسانی که پشت سر آنها هستند را پراکنده کن. شاید متذکّر شوند (انفال/۵۷). ای پیامبر، مومنان را به جنگ تشویق کن. اگر از شما بیست نفر صابر باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند. اگر از شما صد نفر صابر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدهاند پیروز میگردند زیرا آنها گروهی هستند که نمیفهمند. اکنون خدا به شما تخفیف داد و معلوم داشت که در شما ضعفی هست. پس اگر از شما صد نفر شکیبا باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند. اگر از شما هزار نفر باشند به خواست خدا بر دو هزار نفر غلبه میکنند و خدا با صابران است (انفال/۶۵-۶۶).
از تو دربارۀ جنگ در ماه حرام میپرسند: بگو، جنگ در آن [گناهی] بزرگ است ولی بازداشتن از راه خدا، کافر شدن به او، [بازداشتن مردم از] مسجدالحرام و بیرون راندن اهل آن از آن در نزد خدا [گناهی] بزرگتر است و فتنه و کفر از کشتار بزرگتر است. [کافران] پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند (بقره/۲۱۷).
خدا آگاه است که گروهی از شما بیمار خواهند شد و عدّهای دیگر به دنبال کسب روزی خدا سفر میکنند و گروهی دیگر در راه خدا جنگ میکنند پس هر چه میسّر شد از قرآن بخوانید (مزّمّل/۲۰).
آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد دست [از جنگ] بردارید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید و همین که جنگ بر آنان مقرّر شد، ناگاه گروهی از آنان از مردمِ [مشرک] ترسیدند، مانند ترسیدن از خدا یا ترسی بیشتر و گفتند: پروردگارا، چرا بر ما جنگ را مقرّر کردی؟ چرا ما را تا مدّتی کوتاه مهلت ندادی؟ بگو، بهرۀ دنیا ناچیز است و آخرت برای کسی که تقوا پیشه کند، بهتر است و سرسوزنی به شما ظلم نمیشود (نساء/۷۷).
چرا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، نمیجنگید؟ در حالی که آنها نخستین بار [جنگ را] آغاز کردند. آیا از آنها میترسید؟ اگر مومن هستید خدا سزاوارتر است که از او بترسید. با آنها بجنگید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و آنها را خوار کند. شما را بر آنها پیروز کند و دلهای گروهی از مومنان را شفا ببخشد و خشم دلهای آنان را از میان ببرد (توبه/۱۳-۱۵).
کسانی که ایمان آوردهاند، میگویند: چرا سورهای [دربارۀ جهاد] نازل نمیشود؟ امّا چون سورهای روشن نازل شود و در آن از جنگ نام برده شود، بیماردلان را میبینی که مانند کسی که به حال بیهوشی مرگ افتاده به تو مینگرند. پس همان سزاوار آنهاست. فرمانپذیری و سخنی شایسته [بهتر است]. هنگامی که کار [جهاد] قطعی شد، اگر با خدا راست باشند برای آنها بهتر بود (محمّد/۲۰-۲۱). قطعاً از میان شما کسی است که [در رفتن به جهاد] کندی میکند. پس اگر مصیبتی به شما برسد، میگوید به راستی خدا به من رحم کرد که با آنان حاضر نبودم. اگر بخششی از خدا به شما برسد، حتماً میگوید: کاش من با آنان بودم و به کامیابی بزرگی دست مییافتم. گویی میان شما و او هیچ دوستی و آشنایی نبوده است (نساء/۷۲-۷۳). به برجای ماندگان بادیه نشین بگو، به زودی به سوی قومی سخت زورمند دعوت خواهید شد تا با آنان بجنگید یا اسلام آورند. پس اگر فرمان برید خدا شما را پاداش نیک میبخشد و اگر همچنان که پیشتر پشت کردید روی بگردانید، شما را به عذابی پردرد معذّب میدارد (فتح/۱۶).
کسانی از شما که پیش از فتح [مکّه] انفاق کردند و جنگیدند [با دیگران] یکسان نیستند. آنها از نظر درجه بزرگتر از کسانی هستند که بعداً انفاق کردند و جنگیدند. خداوند همه را وعدۀ نیکو داده است. خدا به آنچه میکنید، آگاه است (حدید/۱۰).
از منافقان دوست و یاوری برای خود نگیرید مگر آنهایی که به گروهی میپیوندند که میان شما و آنان پیمانی است. یا نزد شما بیایند، در حالی که دلهای آنان از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود به تنگ آمده باشد. اگر خدا میخواست آنان را بر شما مسلّط میکرد و با شما میجنگیدند. پس اگر از شما کناره گرفتند و با شما نجنگیدند و به شما پیشنهاد صلح دادند، پس خدا برای شما علیه آنها راهی قرار نداده است (نساء/۹۰،۸۹).
با کسانی از [اهل کتاب] که به خدا و روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه خدا و رسول او حرام کرده، حرام نمیشمرند و دین حق را نمیپذیرند، جنگ کنید تا زمانی که با خواری با دست خود جزیه دهند (توبه/۲۹). آنان، جز آزاری اندک، هرگز به شما زیانی نمیرسانند. اگر همراه شما بجنگند، به شما پشت میکنند و میگریزند. آنگاه یاری نخواهند شد (آلعمران/۱۱۱). [یهود] هر زمان آتش جنگی افروختند، خدا آن را فرونشاند (مائده/۶۴).
جنگ – بدر، شما در روی زمین گروهی اندک و مستضعف بودید و میترسیدید مردم شما را بربایند ولی او شما را پناه داد و با یاری خود [در بدر] نیرومند کرد و از نعمتهای پاکیزه روزی داد. شاید که سپاسگزاری کنید. (انفال/۲۶). بیتردید خدا شما را در بدر، در حالی که ناتوان بودید، یاری کرد. پس از خدا پروا کنید. شاید سپاسگزاری کنید (آلعمران/۱۲۳). آیا [کافران] می گویند: ما گروهی متّحد و پیروز هستیم؟ به زودی این جمع [در جنگ بدر] درهم شکسته میشود و پشت کرده، میگریزند (قمر/۴۵-۴۴).
قطعاً برای شما در مورد آن دو گروه که در [بدر] با یکدیگر برخورد کردند، نشانهای بود. گروهی در راه خدا میجنگیدند و گروهی دیگر کافر بودند که آنان را به چشم، دو برابر خود میدیدند. خدا هر که را بخواهد به یاری خود تایید میکند. به راستی در این، برای صاحبانِ بصیرت، عبرتی است (آلعمران/۱۳). پروردگارت تو را [برای جنگِ بدر] به حق از خانهات بیرون فرستاد. در حالی که دستهای از مومنان سخت کراهت داشتند. آنها پس از روشن شدن حق باز با تو مجادله میکردند. گویی که آنان را به سوی مرگ میرانند و آنان مینگرند (انفال/۵-۶). خداوند تعداد آنها [دشمنان] را در خواب به تو کم نشان داد و اگر شمار آنها را بسیار نشان میداد، مسلّماً سست میشدید و حتماً در کار [جنگ] نزاع میکردید. خداوند [شما را از سستی و نزاع] به سلامت داشت. خدا به آنچه درون سینههاست، داناست. آن هنگام که با هم روبهرو شدید، آنها را به چشم شما کم نشان میداد، شما را [نیز] به چشم آنها کم مینمود. تا خداوند، کاری را که میبایست انجام گیرد، به پایان برد. همۀ کارها به خدا بازمیگردد (انفال/۴۳،۴۴).
شما در ناحیهای نزدیکتر [مدینه] و آنها دورتر بودند و کاروان تجاری پایینتر از شما بودند. اگر با یکدیگر وعدۀ جنگ میگذاشتید قطعاً در انجام وعدۀ خود اختلاف میکردید ولی [چنین شد] تا خدا، کاری را که میبایست انجام شود، تحقق بخشد تا آنها که هلاک میشوند، از روی دلیل روشن هلاک شوند و آنها که حیات مییابند از روی دلیل روشن حیات یابند. در حقیقت خدا شنوا و داناست (انفال/۴۲). خدا به شما وعده داد که یکی از آن دو گروه نصیب شما خواهد بود. شما دوست داشتید که دستۀ بیسلاح برای شما باشد ولی خدا خواست حق را با کلمات خود تثبیت و ریشۀ کافران را قطع کند تا حق را تثبیت کند و باطل را از میان بردارد، هر چند مجرمان کراهت داشته باشند. از پروردگارتان کمک میخواستید پس او دعای شما را اجابت کرد که من شما را با یک هزار فرشتۀ پیاپی یاری میکنم. خدا آن را جز بشارتی برای شما قرار نداد تا دلهای شما به آن اطمینان یابد. پیروزی جز از طرف خدا نیست. خدا شکستناپذیر حکیم است (انفال/۷-۱۰). [به یاد آور] آنگاه که به مومنان میگفتی: آیا برای شما کافی نیست که پروردگارتان شما را با سه هزار فرشتۀ فرستاده شده، یاری کند؟ اگر صبر کنید و تقوا پیشه کنید و [دشمنان] با همین سرعت و خشم به سراغ شما بیایند، پروردگارتان با پنج هزار فرشتۀ نشاندار به شما کمک خواهد کرد و خدا آن را جز مژدهای برای شما قرار نداد. برای اینکه دلهای شما به وسیلۀ آن اطمینان یابد و پیروزی جز از نزد خدای شکستناپذیر حکیم نیست. [او درجنگ بدر شما را یاری کرد] تا بخشی از کسانی را که کفر ورزیدهاند، نابود کند یا خوار سازد تا ناامید بازگردند (آلعمران/۱۲۴-۱۲۷).
خواب سبکی که مایۀ آرامش از سوی خدا بود، شما را فرا گرفت. بارانی از آسمان برای شما فرستاد تا شما را با آن پاک کند و پلیدی شیطان را از شما دور سازد و دلهای شما را محکم و گامها را با آن استوار دارد. [به یاد آور] هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان وحی میکرد من با شما هستم. کسانی را که ایمان آوردهاند، ثابت قدم دارید. به زودی در دلهای کافران ترس و وحشت میافکنم. بالای گردنهایشان را بزنید و سرِ انگشتان آنان را قطع کنید. این به آن سبب است که آنها با خدا و پیامبر او مخالفت ورزیدهاند و هرکس با خدا و پیامبرش مخالفت کند، کیفر میبیند و خدا سخت کیفر است. این [مجازات دنیا] است . پس آن را بچشید و برای کافران عذاب آتش خواهد بود (انفال/۱۱-۱۴).
این شما نبودید که آنها را کشتید بلکه خدا آنها را کشت. وقتی [تیرها] را انداختی، این تو نبودی که انداختی، بلکه خدا انداخت تا مومنان را به آزمایشی نیکو از جانب خود بیازماید. این [یاری خدا بود]. خدا سستکنندۀ نیرنگ کافران است. [ای مشرکان] اگر پیروزیِ [حق را] میخواهید، پیروزی حاصل شد [و حقّانیّت آن برای شما آشکار شد]. اگر [از دشمنی] بازایستید برای شما بهتر است و اگر بازگردید ما هم بازخواهیم گشت. سپاه شما هر چند بسیار باشد، برای شما سودی نخواهد داشت و خداوند با مومنان است (انفال/۱۷-۱۹).
شیطان، اعمال مشرکان را [در بدر] برای آنها بیاراست و گفت: امروز کسی از این مردم بر شما پیروز نمیگردد. من پناه شما هستم. پس هنگامی که دو گروه در برابر یکدیگر قرار گرفتند [شیطان] به عقب برگشت و گفت: من از شما بیزارم. من چیزی را میبینم که شما نمیبینید. من از خدا میترسم. خدا سخت کیفر است. [به یادآور] هنگامی را که منافقان و بیماردلان میگفتند: اینان [مومنان] را دینشان فریفته است و حال آنکه هر کس بر خدا توکّل کند، به یقین خدا شکستناپذیر حکیم است. کاش میدیدی هنگامی که فرشتگانِ [مرگ] جان کافران را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و [میگویند]: بچشید عذاب سوزان را. این به سزای اعمالی است که از پیش فرستادهاید و خدا بر بندگان ستمگر نیست (انفال/۴۸-۵۱).
بدانید هر چیزی را که غنیمت گرفتید، یکپنجم آن برای خدا، پیامبر، خویشاوندان، یتیمان، تنگدستان و در راه ماندگان است. اگر به خدا و به آنچه به بندۀ خود در روز جدایی [حق از باطل] روزی که آن دو گروه [در جنگ بدر] با هم روبهرو شدند، نازل کردیم، ایمان آوردهاید (انفال/۴۱).
جنگ- اُحُد، زمانی را [یاد کن که در جنگ احد] بامدادان از پیش کسان خود بیرون آمدی [تا] مومنان را برای جنگیدن در مواضع خود جای دهی. خداوند شنوای داناست. آن هنگام که دو گروه از شما بر آن شدند که سستی ورزند با آنکه خدا یاور آنان بود و مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند (آلعمران/۱۲۱-۱۲۲). به راستی خدا [در جنگ احد] به وعدۀ خود وفا کرد که به اذن او آنان را از میان برداشتید تا وقتی که سست شدید و در کار [جنگ] اختلاف نمودید و پس از آنکه خدا چیزی را که دوست میداشتید به شما نشان داد، نافرمانی کردید. برخی از شما این دنیا را و برخی از شما آخرت را میخواهد. سپس شما را از [دنبال کردن] آنان روگردان کرد تا شما را بیازماید و از شما درگذشت و خدا بر مومنان فضل دارد. [یاد کنید] هنگامی را که به بالا میگریختید و به کسی توجّه نمیکردید و پیامبر از پشت سرتان شما را فرامیخواند. آنگاه [خدا] شما را با غمی روی غم کیفر داد تا بر آنچه از دست دادهاید و آنچه بر سر شما آمده است، ناراحت نشوید. خدا از آنچه انجام میدهید، آگاه است. سپس بعد از آن اندوه با خوابی سبک، آرامشی بر شما فروفرستاد که گروهی را فراگرفت و گروهی که در اندیشۀ جان خود بودند با پنداری جاهلی به خدا گمان نادرست بردند. میگفتند: آیا ما در این کار اختیاری داریم؟ بگو بیگمان همۀ کارها به دست خداست. آنان در دل خود چیزی نهان میداشتند که بر تو آشکار نمیکردند. میگفتند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم، اینجا کشته نمیشدیم. بگو، اگر در خانههای خود نیز بودید، آنان که کشته شدن بر آنان مقرّر شده بود به سوی قتلگاه خود بیرون میآمدند. [چنین شد] تا خدا آنچه را در درون خود دارید بیازماید و آنچه را در دلهای خود دارید، پاک و خالص کند. خدا به راز دلها داناست. بیگمان شیطان آنها را که در برخورد دو گروه [با دشمن]، پشت کردند با برخی از کارها که کرده بودند، منحرف کرد. خدا از آنان درگذشت زیرا خدا آمرزندۀ مهربان است (آلعمران/۱۵۲-۱۵۵).
هیچ یک از این کارها [ماجرای جنگ] در اختیار تو نیست. یا خدا بر آنان میبخشاید یا آنان را عذاب میکند زیرا آنان ستمکار هستند (آلعمران/۱۲۸). آیا هنگامی که به شما مصیبتی برسد که قطعاً دو چندان آن را [در جنگ بدر به دشمن] رسانده بودید، گفتید: این مصیبت از کجا آمده است؟ بگو، این از سوی خود شماست. بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست. آنچه بر شما در روز برخورد دو گروه [در اُحد] رسید به اذن خدا بود تا مومنان و آنان را که دورویی کردند را معلوم دارد. [چون] به آنها گفته شد، بیایید در راه خدا پیکار یا دفاع کنید، گفتند: اگر میدانستیم جنگی در کار است حتماً از شما پیروی میکردیم. آنان در آن روز به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان. به زبان چیزی میگفتند که در دلهای آنان نبود و خدا به آنچه پنهان میدارند داناتر است. همان کسانی که [از جنگ] برجای نشستند، دربارۀ برادران خود گفتند: اگر آنها از ما پیروی میکردند، کشته نمیشدند. بگو اگر راست میگویید، مرگ را از خود برانید (آلعمران/۱۶۵-۱۶۸). سستی نکنید و غمگین نشوید که اگر مومن باشید شما برتر خواهید بود. اگر زخمی به شما [در احد] رسید، به آن گروه زخمی همانند آن رسیده است. ما این روزها را میان مردم میگردانیم تا خدا مومنان را معلوم دارد. از شما گواهانی بگیرد. خدا ظالمان را دوست ندارد و تا خدا مومنان را پاک و خالص کند و کافران را از میان بردارد (آلعمران/۱۳۹-۱۴۱).
ای مومنان، مانند کسانی نباشید که کفر ورزیدند و دربارۀ برادران خود که به سفر یا جنگ رفتند، گفتند: اگر نزد ما بودند، نمیمردند یا کشته نمیشدند. [شما چنین نگویید] تا خدا این را در دلهای آنان حسرتی قرار دهد. خداست که زنده میکند و میمیراند و خدا به آنچه انجام میدهید بیناست (آلعمران/۱۵۶). آیا پنداشتهاید که به بهشت میروید در حالی که خدا کسانی از شما که جهاد کردهاند و شکیبایی نمودند را معلوم نکرده است؟ شما بودید که مرگ را پیش از اینکه با آن روبهرو شوید، آرزو میکردید. پس آن را [در اُحد] دیدید و شما نگاه میکردید. محمّد جز فرستادهای نیست که پیش از او پیامبرانی گذشتهاند. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیدۀ خود برمیگردید؟ هر کس به گذشته برگردد، هرگز زیانی به خدا نمیرساند. خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد (آلعمران/۱۴۲-۱۴۴).
جنگ– حمراء الاسد، کسانی که به دعوت خدا و پیامبر پس از آسیب دیدن [در اُحُد] پاسخ دادند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری ورزیدهاند، پاداشی بزرگ خواهد بود. کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم در برابر شما گرد آمدهاند پس از آنها بترسید. امّا [این سخن] بر ایمان آنان افزود و گفتند : خدا ما را بس است و او کارسازی نیکوست. پس با نعمت و فضلی از خدا بازگشتند. [هیچ] بدی به آنان نرسید و در پی رضای خدا بودند و خدا دارای فضل بزرگ است (آلعمران/۱۷۲-۱۷۴).
جنگ– احزاب، ای کسانی که ایمان آوردهاید، نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که لشکرهایی به سوی شما آمدند (احزاب/۹). هنگامی که از بالای شما و از زیر شما درآمدند و آنگاه که چشمها خیره شد و جانها به گلوگاهها رسید و به خدا گمانهای ناروا میبردید. آنجا بود که مومنان امتحان شدند و سخت تکان خوردند. هنگامی که منافقان و کسانی که در دلهای آنان بیماری است میگفتند: خدا و فرستادۀ او جز فریب به ما وعده ندادند. چون گروهی از آنان گفتند: ای مردمِ مدینه، دیگر برای شما جای ماندن نیست پس برگردید. گروهی از آنان از پیامبر اجازه میخواستند و میگفتند: خانههای ما بیحفاظ است. حال آنکه خانههای آنان بیحفاظ نبود. آنان جز گریز قصدی نداشتند. اگر از اطراف [مدینه] مورد هجوم واقع میشدند و آنگاه آنان را به ارتداد میخواندند، قطعاً آن را میپذیرفتند و جز اندکی در آن [کار] درنگ نمیکردند. با آنکه قبلاً با خدا پیمان بسته بودند که پشت [به دشمن] نکنند. پیمان خدا همواره بازخواست دارد. بگو، اگر از مرگ یا کشته شدن بگریزید، این گریز هرگز برای شما سودی نخواهد داشت و در آن صورت جز اندکی برخوردار نخواهید شد. بگو، چه کسی میتواند در برابر خدا از شما حمایت کند اگر او برای شما بدی بخواهد یا رحمت بخواهد؟ آنها غیر از خدا برای خود یار و یاوری نخواهند یافت. خداوند کسانی از شما که از جنگ بازمیداشتند و آن کسانی را که به برادران خود میگفتند: نزد ما بیایید را میشناسد. جز اندکی به جنگ روی نمیآوردند در حالی که بر شما بخل میورزند و چون بیمِ [جنگ] فرا رسد آنان را میبینی که به سوی تو مینگرند و چشمانشان در حدقه میچرخد. مانند کسی که مرگ او را فرا گرفته است. هنگامی که آن ترس برطرف شود شما را با زبانهای تند، نیش میزنند. بر مال حریص هستند. آنان ایمان نیاوردهاند. خدا اعمال آنان را تباه کرد و این بر خدا آسان است. اینان میپندارند که دستههای دشمن نرفتهاند. اگر دستههای دشمن باز آیند، آرزو میکنند کاش در میان اعراب بادیهنشین بودند و [از دور] از اخبار شما میپرسیدند. اگر در میان شما بودند جز اندکی جنگ نمیکردند. قطعاً برای شما در رسول خدا سرمشق نیکویی است برای کسی که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد میکند. وقتی مومنان دستههای دشمن را دیدند، گفتند: این همان است که خدا و فرستادۀ او به ما وعده دادهاند و خدا و فرستادۀ او راست گفتند و جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. از میان مومنان مردانی هستند که به آنچه با خدا عهد بستهاند، صادقانه وفا کردند. برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در انتظارند و [هرگز پیمان خود را] تغییر ندادند. تا خدا راستگویان را به راستیشان پاداش دهد و منافقان را اگر بخواهد عذاب کند یا توبۀ آنان را بپذیرد. خدا همواره آمرزندۀ مهربان است. (احزاب/۱۰-۲۴). پس بر سر آنان (لشکرهایی که به سوی شما آمدند) تندباد و سپاهیانی که آنها را نمیدیدید، فرستادیم. خدا به آنچه میکنید، همواره بیناست (احزاب/۹). خدا آنان را که کفر ورزیدند، خشمگین بازگرداند بدون آنکه به مالی رسیده باشند. خدا جنگ را از مومنان برداشت (احزاب/۲۵).
جنگ– بنیقریظه، خدا کسانی از اهل کتاب را که از [مشرکان در احزاب] پشتیبانی کرده بودند، از دژهایشان به زیر آورد و در دلهای آنان هراس افکند. گروهی را میکشتید و گروهی را اسیر میکردید. زمین، خانهها، اموال آنان و سرزمینی را که در آن پا نگذاشته بودید به شما میراث داد و خدا بر هر چیزی تواناست (احزاب/۲۶-۲۷).
جنگ- ذات السلاسل، قسم به اسبان تیزپا [ی جهاد] که نفس زنان [پیش میروند] و با سمهای خود جرقّهها افروزند و قسم به هجوم آوران در سپیدهدم که با آن، گَردی برانگیزند و ناگهان بر قلب دشمن زنند (عادیات/۱-۵).
جنگ– خیبر، چون به قصد گرفتن غنایم روانه شدید، به زودی بر جای ماندگان خواهند گفت: بگذارید ما به دنبال شما بیاییم. میخواهند دستور خدا را دگرگون کنند. بگو، هرگز از پی ما نخواهید آمد. خدا از پیش چنین فرموده است. پس به زودی خواهند گفت: [نه] بلکه بر ما حسد میبرید. [چنین نیست] بلکه جز اندکی نمیفهمند (فتح/۱۵).
جنگ- بنینضیر، اوست آنکه کافرانِ اهل کتاب [بنی نضیر] را برای نخستین تبعید دسته جمعی از خانههایشان بیرون راند. شما گمان نمیکردید که بیرون بروند. خودشان هم میپنداشتند که قلعههاشان نگهدار آنها از [خشمِ] خدا است. امّا خدا از آنجایی که تصور نمیکردند به سراغ آنها آمد و در دل آنان وحشت انداخت. [به طوری که] به دست خود و به دست مومنان خانههای خود را ویران میکردند (حشر/۲). آیا کسانی را که نفاق ورزیدند، ندیدی که به برادران کافر خود از اهل کتاب، میگفتند: اگر شما اخراج شدید حتماً با شما بیرون خواهیم آمد و دربارۀ شما هرگز از کسی فرمان نخواهیم برد و اگر با شما جنگیدند حتماً شما را یاری خواهیم کرد؟ خدا گواهی میدهد که آنها قطعاً دروغگو هستند. اگر اخراج شوند، آنها با ایشان بیرون نخواهند رفت و اگر با آنان جنگی شود، آنها را یاری نخواهند کرد و اگر هم آنها را یاری کنند، حتماً پشت میکنند و آنگاه یاری نمیشوند (حشر/۱۱-۱۲). آنها با شما به صورت گروهی نمیجنگند مگر در قریههای قلعهدار یا از پشت دیوارها. جنگشان میان خودشان سخت است. آنان را متّحد میپنداری ولی دلهای آنان پراکنده است. زیرا آنان مردمی هستند که نمیاندیشند (حشر/۱۴).
جنگ– حنین، خدا شما را در جاهای بسیاری یاری کرد، و در روز حنین در آن هنگام که تعداد زیاد شما، شما را مغرور کرد ولی هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با همۀ وسعت بر شما تنگ شد و پشتکنان فرار نمودید. سپس خدا آرامش خود را بر پیامبر و مومنان نازل کرد و لشکرهایی فرستاد که شما نمیدیدید و کافران را عذاب کرد. این است جزای کافران. سپس خدا، بعد از آن، توبۀ هر کس را بخواهد میپذیرد و خداوند آمرزندۀ مهربان است (توبه/۲۵-۲۷).
جنگ –تبوک، اگر مالی در دسترس و سفری آسان بود از پی تو میآمدند ولی راهِ پر مشقت بر آنها دور آمد. به زودی به خدا سوگند یاد میکنند که اگر میتوانستیم حتماً با شما بیرون میآمدیم. [با سوگند دروغ] خود را هلاک میکنند. خدا میداند آنان دروغگو هستند. خدا تو را ببخشد. چرا پیش از آنکه راستگویان بر تو روشن شوند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی [در جهاد شرکت نکنند]. کسانی که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، برای جهاد با مال و جان خود از تو اجازه نمیخواهند و خدا به [حال] متّقین داناست. تنها کسانی از تو اجازه میخواهند [به جهاد نروند] که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند و دلهای آنان به شک افتاده است و در شک خود سرگردان هستند. اگر آنان ارادۀ بیرون رفتن داشتند قطعاً برای آن ساز و برگی تدارک میدیدند. ولی خداوند روانه شدن آنان را خوش نداشت. پس آنان را منصرف کرد و [به آنان] گفته شد با ماندگان بنشینید. اگر آنها با شما خارج میشدند جز تردید و تباهی بر شما نمیافزودند. در بین شما نفوذ میکردند و فتنه میانداختند. جاسوسانی دارند. در حقیقت پیش از این هم فتنهجویی میکردند و کارها رابر تو آشفته کردند تا اینکه حق آمد و امر خدا ظاهرشد. در حالیکه آنها کراهت داشتند. خدا به [حال] ظالمان داناست. از آنان کسی است که میگوید به من اجازه بده [تا در جهاد شرکت نکنم] و مرا به فتنه نیفکن. آگاه باش که آنها در فتنه افتادهاند. بیتردید جهنّم بر کافران احاطه دارد. هرگاه به تو نیکی برسد آنها را ناراحت میکند. اگر مصیبتی به تو برسد، میگویند: ما تصمیم خود را پیش از این گرفتهایم و شادمان روی برمیتابند (توبه/۴۲-۵۰). بر جای ماندگان به ماندن خود در مخالفت با رسول خدا شادمان شدند و کراهت داشتند با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنند. آنان گفتند: در این گرما به جنگ نروید. بگو، آتش جهنّم از این هم گرمتر است، اگر میفهمیدند. پس به سزای آنچه کسب میکردند، کم بخندند و بسیار بگریند. اگر خدا تو را به سوی گروهی از آنان بازگرداند از تو برای خروج اجازه خواستند. بگو، هیچگاه با من بیرون نخواهید شد. هرگز همراه من با هیچ دشمنی نخواهید جنگید. زیرا شما نخستین بار به ماندن راضی شدید پس با خانهنشینان بنشینید (توبه/۸۱-۸۳). عذرخواهان بادیهنشین آمدند تا به آنان اجازۀ [ترک جهاد] داده شود و کسانی که به خدا و فرستادۀ او دروغ گفتند [نیز] در خانه نشستند. به زودی به کسانی از آنان که کفر ورزیدند، عذابی دردناک خواهد رسید. بر ضعیفان و بیماران و آنها که وسیلهای برای انفاق [در راه جهاد] نمییابند، در صورتی که برای خدا و پیامبر او خیرخواهی کنند، گناهی نیست. بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندۀ مهربان است. و [نیز] ایرادی نیست بر آنها که وقتی نزد تو آمدند که آنان را سوار کنی، گفتی، چیزی نمییابم که شما را بر آن سوار کنم. آنان بازگشتند در حالی که از اندوه اینکه چیزی نمییابند تا خرج کنند چشمان آنان اشک میریخت. ایراد تنها بر کسانی است که از تو اجازه میخواهند در حالی که توانگر هستند. آنها راضی شدهاند که با خانهنشینان باشند. خداوند بر دلهای آنان مهر زده است. پس آنها چیزی نمیدانند. هنگامی که به سوی آنان که [از جهاد تخلّف کردند] برگردید برای شما عذر میآورند. بگو، عذر نیاورید. ما هرگز شما را باور نخواهیم داشت. همانا خدا ما را از اخبار شما آگاه ساخته است. به زودی خدا و رسول او عمل شما را میبینند. سپس به سوی دانای پنهان و آشکار بازگردانده میشوید و او شما را به آنچه انجام میدادید آگاه میکند. هنگامی که به سوی آنان بازگشتید، برای شما به خدا سوگند یاد میکنند تا از آنها چشم پوشی کنید. از آنها روی بگردانید زیرا آنها پلید هستند و به سزای آنچه انجام میدادند جایگاه آنان جهنّم است. برای شما سوگند یاد میکنند تا از آنها راضی شوید. اگر شما از آنها راضی شوید قطعاً خداوند از مردم نافرمان راضی نخواهد شد (توبه/۹۰-۹۶).
به یقین خدا بر پیامبر، مهاجران و انصاری را که در آن ساعت دشوار از او پیروی کردند، بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها منحرف شود [و از جنگ بازگردند]، لطف کرد. پس خدا توبۀ آنان را پذیرفت زیرا او نسبت به آنان رئوف و مهربان است. بر آن سه نفر که [از شرکت در تبوک] بر جای مانده بودند و [مسلمانان با آنها قطع رابطه نمودند] تا آنکه زمین با همۀ وسعتش بر آنها تنگ شد و از خود به تنگ آمدند و یقین کردند که از خدا جز به سوی او پناهی نیست. آنگاه خدا به آنها بازگشت تا توبه کنند. به راستی خدا بسیار توبهپذیر مهربان است (توبه/۱۱۷-۱۱۸).
مردم مدینه و بادیهنشینان اطراف آن را نرسد که از پیامبر خدا تخلّف کنند و جان خود را عزیزتر از جان او بدانند. چرا که هیچ تشنگی، رنج و گرسنگی در راه خدا به آنان نمیرسد و در هیچ مکانی که کافران را به خشم آورد، قدم نمیگذارند و از دشمن ضربهای نخورند، مگر اینکه به سبب آن عمل صالحی برای آنان نوشته میشود. مسلماً خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند. هیچ مال کوچک و بزرگی را انفاق نمیکنند و هیچ وادیی را نمیپیمایند مگر اینکه به حساب آنان نوشته میشود تا خدا آنان را به بهتر از آنچه میکردند، پاداش میدهد (توبه/۱۲۰-۱۲۲).
اطلاعات بیشتر: جهاد، محاربه، غنائم، شهید، اسیر، پیروزی، صلح