باغ، زمین پر درخت مَحصور، این مفهوم با واژههای جَنَّۀ ۲۰ بار، حَدائِق ۲ بار، روضۀ ۲ بار آمده است.
چکیده: خداوند به وسیله آب، باغهای پردرخت به وجود آورده است. باغ از نعمتهای خدا است که گاه انسانها به وسیلۀ آن آزموده میشوند.
خدا از آسمان آبی پربرکت فرو فرستاد آنگاه با آن آب، باغهایی (ق/۹)، انبوه و پردرخت (نبأ/۱۶؛ عبس/۳۰) و بهجتانگیز که شما را توان رویاندن درختان آن نیست رویاند (نمل/۶۰). در آن باغها چشمهها روان کرد (یس/۳۴). او باغهایی از درختان داربستی، بدون داربست، نخلهای بلند و زراعت با خوردنیهای گوناگون پدید آورد (انعام/۱۴۱) و از شکوفۀ نخل خوشههایی نزدیک به هم و باغهایی از انگور، زیتون، انار، همگون و غیر همگون (انعام/۱۴۱،۹۹؛ یس/۳۴؛ رعد/۴؛ مومنون/۱۹؛ ق/۱۰؛ عبس/۲۹،۲۸) با میوههای زیاد رویاند (مومنون/۱۹) تا روزی بندگان (ق/۱۱) و مایۀ بهرهوری آنها و دامهایشان باشد (عبس/۳۲) تا از میوۀ آن و دسترنج خود بخورند (یس/۳۵؛ مؤمنون/۱۹).
به میوۀ باغ چون ثمر دهد و به رسیدن آن بنگرید. قطعاً در این برای مردمی که ایمان میآورند، نشانهها است. از میوه آن چون ثمر داد بخورید و حقّ آن را در روز بهرهبرداری بدهید ولی زیادهروی نکنید. زیرا خدا اسرافکاران را دوست ندارد (انعام/۱۴۱،۹۹).
باغ- اقوام، خدا به آدم گفت: خود و همسرت در این باغ سکونت گیرید. به فراوانی از هر کجای آن میخواهید بخورید ولی به آن درخت نزدیک نشوید (بقره/۳۵؛ اعراف/۱۹). ای آدم، این [شیطان] برای شما دشمنی است. زنهار تا شما را از باغ بیرون نکند و به مشقْت بیفتی (طه/۱۱۷). شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه را از عورتهایشان بر آنان پوشیده مانده بود برای آنان نمایان گرداند و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرد جز برای اینکه مبادا دو فرشته یا جاودانه گردید (اعراف/۲۰). چون آنان از میوۀ آن درخت خوردند، برهنگیهای آنان برایشان آشکار شد و شروع به چسباندن برگهای باغ به خود کردند (اعراف/۲۲؛ طه/۱۲۱). پس شیطان آن دو را فریب داد (اعراف/۲۲) و از باغ بیرون راند (اعراف/۲۷). نوح و هود به اقوام خود گفتند: خداوند برای شما باغها و جویبارها پدید آورد و شما را با آنها یاری کرد (نوح/۱۲؛ شعراء/۱۳۴). صالح به قوم خود گفت: آیا میپندارید شما را در آنچه اینجاست، در باغها و چشمهساران، در کشتزارها و نخلها که میوههای آن لطیف است، آسوده رها میکنند (شعراء/۱۴۶-۱۴۸)؟ خدا فرعونیان را از باغها و چشمهسارها بیرون آورد (شعراء/۵۷). آنان غرق شدند و چه باغها و چشمهساران زیادی که از خود بر جای گذاشتند و آنها را به قومی دیگر میراث داد (دخان/۲۸،۲۵). خدا برای مردم سبا، دو باغستان از راست و چپ قرار داد و به آنان گفت: از روزی پروردگار بخورید و او را شکر کنید. پس روی گردانیدند. خداوند به علت ناسپاسی آنها، بر آنان سیل ویرانگر فرستاد و دو باغستان آنان را به دو باغ با میوههای ناگوار، درخت سِدر و اندکی درخت گز جایگزین کرد (سبأ/۱۵-۱۷).
باغ- باغ سوخته، خدا صاحبان باغ را آزمود. آنان سوگند خوردند که صبحگاهان میوههای باغ را بچینند و چیزی از آن را [برای مستمندان] استثنا نکنند. آنگاه در حالی که در خواب بودند از سوی پروردگار بلایی به آنان رسید و باغ آنان چون باغی سوخته، سیاه گردید. صبحگاهان یکدیگر را خواندند که اگر میخواهید میوههای خود را بچینید، زود حرکت کنید و خود را به کشتزار خود برسانید. به راه افتادند و آهسته به همدیگر میگفتند: امروز نباید در باغ، بینوایی نزد شما آید. هنگامی که باغ را دیدند، گفتند: بیگمان ما راه را گم کردهایم. نه بلکه محروم هستیم. خردمندترین آنان گفت: آیا به شما نگفتم چرا خدا را تسبیح نمیکنید؟ گفتند: منزّه است پروردگار ما. ما واقعاً ستمگر بودهایم. پس بعضی رو به بعضی دیگر آوردند و همدیگر را نکوهش کردند. گفتند: ای وای بر ما که سرکش بودهایم. امید است پروردگار ما، بهتر از آن را به ما عوض دهد زیرا ما به پروردگار خود روی آوردهایم (قلم/۱۷-۳۲).
کافران به پیامبر گفتند: هرگز به تو ایمان نمیآوریم تا باغی از درختان خرما و انگور داشته باشی که میان آن جویها روان باشد (اسراء/۹۱،۹۰). چرا پیامبر باغی ندارد که از آن بخورد (فرقان/۸)؟ بزرگ است کسی که اگر بخواهد برای تو بهتر از باغهایی که جویباران در آن روان باشد، پدید میآورد (فرقان/۱۰).
باغ- باغدار فخر فروش، خدا به پیامبر میفرماید: آن دو مرد را مَثَل بزن که به یکی از آنان دو باغ انگور دادیم و اطراف آن دو باغ را با درختان خرما پوشاندیم. میان آن دو باغ را کشتزاری قرار دادیم. هر یک از این دو باغ، محصول خود را به موقع میداد و چیزی از آن نمیکاست. میان آن دو باغ، نهری روان کرده بودیم. برای او میوه فراوان بود. پس صاحب آن در حالی که با دوست خود گفتگو میکرد، گفت: مال من از تو بیشتر است. من از حیث افراد از تو نیرومندتر هستم. در حالی که بر خود ستمکار بود، وارد باغ شد و گفت: گمان نمیکنم این هرگز نابود شود. گمان نمیکنم رستاخیز برپا شود. اگر هم به سوی پروردگار بازگردانده شوم، قطعاً جایگاهی بهتر از این را در آنجا خواهم یافت. دوست او در حالی که با او گفتگو میکرد، گفت: آیا به آن که تو را از خاک سپس از نطفه آفرید، آنگاه تو را به صورت مردی درآورد، کافر شدهای؟ امّا من میگویم: اوست خدا. پروردگار من. هیچ کس را با او شریک نمیگیرم. چرا وقتی داخل باغ خود شدی نگفتی ماشاءالله. نیروی، جز قدرت خدا نیست؟ اگر مرا از حیث مال و فرزند کمتر از خود میبینی، امید است که پروردگار من بهتر از باغ تو به من بدهد و بر باغ تو آفتی از آسمان بفرستد تا به زمینی هموار و لغزنده تبدیل گردد یا آبِ آن در زمین فرو رود تا هرگز نتوانی آن را به دست آوری. میوۀ او نابود شد. پس برای آنچه هزینه کرده بود، دستهای خود را بر هم میزد. در حالی که داربستها و دیوارهای آن باغ فرو ریخته بود میگفت: ای کاش هیچ کس را با پروردگارم شریک نمیساختم (کهف/۳۲-۴۲).
باغ- پاداش، کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند در باغهای بهشت هستند (شوری/۲۲؛ روم/۱۵). آنان در گلستانی شادمان میگردند (روم/۱۵).
باغ- تمثیل، مَثَل آنان که اموال خود را برای خشنودی خدا و تثبیت دلهای خود انفاق میکنند، مانند باغی است که بر جای بلندی قرار دارد. اگر رگباری به آن برسد، دو برابر محصول دهد و اگر رگباری به آن نرسد، باران ریزی برای آن کافی است. آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر آن نهرها روان باشد و برای او در آن باغ از هر میوهای باشد، در حالی که او را پیری رسیده است و فرزندانی خردسال دارد، ناگهان گردبادی آتشین بر آن باغ زند و باغ یکسر بسوزد؟ اینچنین خداوند آیات خود را برای شما روشن بیان میکند. شاید بیندیشید (بقره/۲۶۶،۲۶۵).